همه درگیری های یک مربی خوش شانس!

سرویس ورزشی افکار نیوز - مایلی کهن که به اعتقاد برخی از کارشناسان فوتبال ، با خوش شانسی توانست در دوره ای مربیگری تیم ملی فوتبال ایران را برعهده بگیرد و تا به امروز نیزهمچنان رده سومی جام ملت های آسیا در سال ۱۹۹۶ تنها نقطه عطف کارنامه مربیگری وی باشد.

به گزارش افکار نیوز، مایلی کهن در عرصه باشگاهی هیچ گاه نتوانسته خودش را به عنوان یک مربی طراز اول به فوتبال ایران معرفی کند و اعتماد چند ساله مدیران باشگاه سایپا به وی باعثشد تا چند سال مربیگری در لیگ برتر نیز به کارنامه وی اضافه شود.

هر چه قدر مایلی کهن در عرصه مربیگری کارنامه درخشان و قابل دفاعی نداشته اما در مقابل در تمام جدال های لفظی فوتبال ایران یک پای ثابت ماجرا بوده و گوی سبقت را از سایرین ربوده است. درگیری های رسانه ای مایلی کهن چند سال قبل با دعوای او و امیر قلعه نویی کلید خورد.

مایلی کهن در این دعوا برای اولین بار بیانیه نویسی در فوتبال ایران را باب کرد و با سخیف ترین الفاظ قلعه نویی را مورد حمله قرار داد. قلعه نویی نیز با کمک دوستان رسانه ایش تا حدودی در مقام پاسخ گویی برآمد اما مایلی کهن کوتاه نیامد و آن چنان قلعه نویی را مورد حمله قرار داد که سرمربی آبی ها برای حفظ موقعیت تیمش هم که شده عملا بحثرا مختومه کند.

اما دامنه دار ترین دعوای رسانه ای مایلی کهن به اختلافات کهنه او با علی دایی باز می گردد. سابقه همکاری مایلی کهن و دایی به دوران حضور آن ها در تیم ملی برمی گردد اما به دلایلی که هیچ کس از اصل آن خبر ندارد، از سه چهار سال گذشته تاکنون رابطه این دو حسابی شکرآب شده و البته هر بار مایلی کهن آغاز کننده نزاع لفظی بوده است.

به گزارش افکار نیوز، مایلی کهن در بیانیه هایش شدیدترین انتقدات را به دایی وارد میکند و در اثر موارد کار از انتقاد گذشته و به مسخره کردن رسیده است. دایی نیز هر بار در مقام پاسخ گویی برمی آید و هر بار نیز جدال لفظی این دو به شکایت و شکایت کشی می رسد.
اوایل که مایلی کهن در فضای بسته فوتبال شروع به انتقاد کرده بود، صحبت های وی مورد توجه رسانه ها قرار می گرفت و از آن به عنوان نوعی شورش در برابر وضعیت موجود یاد می شد اما با دامنه دار شدن بحثو جدل های لفظی مایلی کهن از تعداد طرفداران وی نیز کاسته شد تا جایی که امروزه حتی کسانی که به حساب عقاید و مسلک سیاسی مرد همیشه ناآرام فوتبال ایران سعی در حمایت از وی داشتند، خود را کنار کشیده وزبان به انتقاد از مایلی کهن باز کرده اند تا امروز این تصویر از مایلی کهن در ذهن اهالی فوتبال ساخته شود: مربی پر مدعایی که برای رسیدن به پست و مقام حاضر است، به همه چیز و همه کس حمله کند و هیچ ابایی ندارد.

اما مایلی کهن این نکته را فراموش کرده که دررهگذر حمله های کلامی وی از قلعه نویی گرفته تا فتح الله زاده و فدارسیون نشینان و علی دایی آن کس که بیش از همه ضرر کرده، شخص مایلی کهن بوده است.

در همه بحث و جدل های گذشته می توان به نوعی حق را به مایلی کهن داد اما وی آن گونه با عتاب و اتهام منظور خود را عنوان کرده که دیگر هیچ باشگاه یا تیمی تمایل نداشته باشد با چنین مربی عصیان گر و پرخاش گری همکاری داشته باشد و به عبارتی پایان دوران مربیگری وی فرا رسیده است، در این میان مایلی کهن نیز تنها تر از گذشته باشد در انتظار سرنوشت محتومی باشد که زبان سرخش برای وی رقم زده اما در مقابل همه کسانی که مایلی کهن شمشیر را از رو برای آن ها بسته بود، همچنان در سطح یک فوتبال باقی خواهند ماند و به حیات فوتبالی خود ادامه می دهند و ناپاکی ها و پلیدی های فوتبال نیز قدرتمند از گذشته خودنمایی خواهند کرد و دیگر خبری از مردی نیست که برای ناپاکی فوتبال عنان اختیار از دست داده و مقابل خبرنگاران زیر گریه بزند.