راه خروج استقلال از بحران !

در ماجراى استراماچونى، در اتفاقى که استقلال و استراماچونى هر دو را در آن گرفتار کردند، براى حل و فصل قضیه‌اى که از هر سو بنگریم غیر از ضرر، سودى براى فوتبال ایران دربر ندارد، اسم یکى از بزرگان سیاست‌ورز در بخش دیپلماسى خارجى، به میان آمد!
اخبار ورزشی-عباس عراقچى که در عملگرایى اش و در به‌کار بستن تدابیر واقع‌گرایانه، کمتر کسى تردید دارد! عراقچى، پس از علنى شدن شدت اختلافات مدیران استقلال و براى اینکه تیم استقلال، فدراسیون فوتبال و حتى تیم ملى، دچار ضرر و زیاد بیشترى نشوند، پا در میدان نهاد و قوت قلبى بخشید به همه دغدغه‌دارانى که حکایت استقلال به عنوان مشتى که نمونه خروار است، آن‌ها را نگران کرده!
استقلال، از کدام پتانسیل مدیریتى باید برخوردار شود؟ آن‌ها که قادرند به ورود در هر مشکلى یا کسانى که با حضور خود، همه چیز را به تعطیل مى‌کشانند؟ عاملان تعطیل! تعطیل‌پیشگان!
استقلال باید مقتدر باشد و با اقتدار، خودش را مدیریت کند! استقلال براى ادامه امور خود، محتاج و آویزان نباید باشد!

اشاره استراتژیک فتح‌الله زاده
فتح‌الله زاده، اشاره‌اى دارد به یک راهکار استراتژیک و به یک راهبرد کاربرى! فتح‌الله زاده- که این روزها، نامش در همه جا به عنوان «دواى درد آبى» به گوش مى‌خورد- مى‌گوید:

استقلال باید از نیروى هنوز به‌کار گرفته نشده، امثال هادى طباطبایى، پیروز قربانى و امیرحسین صادقى- که جوانند و باسواد- کمال استفاده را ببرد! او مجذوب انرژى مثبتى است که در این آبى‌هاى اصیل استقلال سراغ کرده! جوان‌هاى کاربلد! کاربلدهاى جوان! صد‌ها بار گفته‌اند و تأکید کرده‌اند که: … آب که باشد، تیمم باطل است! وقتى استقلال، خود سازنده مردانى است که لازمشان دارد، چرا از دیگران کمک بگیرد؟ وقتى هر چند سال، نسلى از تازه‌اندیشان به عرصه مى‌رسند، چرا باید «مدیران تعطیلى» را وارد حیطه کارى استقلال نمود که روند حرکتى اش، تعطیل بردار نیست!

مخلص کلام! هم گوى حاضر است و هم میدان! گوى مردى افتاده در میدان کرامت! منتظر ضربه نهایى! گر تو بهتر می‌زنى، بستان بزن!
استقلال را دچار دفع‌الوقت نخواهید! استقلال را دچار فقر نیروى کار- در هر زمینه‌اى- ندانید!
حواس‌پرتى در سپاهان
دیروز شاهد بازى نساجى بودیم و شهرخودرو! تراکتور و فولاد هم در تبریز به میدان رفتند! تراکتور چرا به این روز افتاده است؟
و سپاهان در نقش جهان، با زمین بد و سنگین و لغزنده اش، روبه‌روى پیکان قرار گرفت! سپاهان، این اواخر، امتیازهاى زیادى از دست داده است! چرا؟
یک علت مى‌تواند این باشد: … دوباره «امیر» حواسش پرت تیم ملى شده است! دوباره امیر را در همه مواردى که بعضاً به آدم هم مربوط نیست، مشغول کرده‌اند! از دعوا با خبرنگاران در قائمشهر و در مشهد تا وارد شدن به دعواى ویلموتس با فدراسیون و مشکلات داورى و خیلى امور بیشتر! مثلاً دعواى استقلال، با آن‌ها که استقلال را مال خود پنداشته‌اند! ارث پدرى! مایملک غصبى!

تمرکز امیر، به‌هم خورده است! حواث امیر، پرت چندین جا و چندین مورد شده است! یک دست و چندین هندوانه! بى‌حواسى، آدم را دچار نشست‌اندیشى مى‌کند! آدم، مى‌بیند و نمى‌بیند! آدم، مى‌تواند و نمى‌تواند! آدمى تسلطش را بر تیمش، از دست مى‌دهد! دعواى الکى،

دلمشغولى‌هاى نابجا!
و آدم، محمد محبى اش را، بازیکنى نه در حد و اندازه خودش، مى‌یابد!
سپاهان در لیگ آسیا، وظیفه مهمى برعهده دارد که توانش را و قابلیتش را هم دارد! سپاهان، باید به سپاهان فکر کند! امیر هم به سپاهان، بیشتر فکر کند!