
داستان خبرنگاران شهید دفاع مقدس چون مرتضی آوینی،غلامرضا رهبر، سیدمحمد اسحاقی، حسین ضامن، داریوش گودرزی کیا و ... است که در جبهه هم اصالت قلم خود را حفظ کردند و به شهادت رسیدند؛ داستان خبرنگاران شهیدی چون علیرضا افشار است که به همراه ۹۳ نفر دیگر در اثر سقوط هواپیمای سی 130 ارتش جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسیدند؛ داستان خبرنگار شهید محمود صارمی است که با بیرحمی تمام در کنسولگری ایران در افغانستان به رگبار بسته شد؛ داستان خبرنگار شهید محسن خزایی است که در حلب در حین گزارش تهیه کردن از مدافعان حرم توسط داعشیان به شهادت رسید.
داستان شهادت شیرین ابوعاقله است در حال پوشش خبری حمله نیروهای اشغالگر قدس به اردوگاه جنین، داستان قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد به حکمرانی عربستان است، داستان رشادت شهدای رسانه در غزه و فلسطین است که در همین اواخر با شهادت احمد سلامه ابو عیشه، آمارشان به سیصد نفر رسید و داستان شهادت "فرشته باقری" ها و "نیما رجب پور"هاست در جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی جنایتکار.
داستان آنانی که دلشان میخواست در راه خدمت به وطن، شهید شوند و نامشان در لیست شهدا ثبت شود و شوخی شوخی، جدی شد آخر و عاقبتشان به این مرگِ سرخ با شرافت.
گمنامانی خاکی و بی ادعا که در مکتب ساده زیستی و بی آلایشی ، معتقد و استوار، پرچم ایران و اسلام را با قلم و قدم خود پابرجا نگه داشتند تا در میان اهالی آسمان، نام آشنا شوند.
و مگر نه اینکه در نبرد حق و باطل و ظالم و مظلوم، اهل هر قوم و ملت و نژاد و کشوری که باشی و به هر زبانی که تکلم کنی، نامت را در همان جبهه ای مینویسند که دلت با آن است و از آن حمایت کرده ای و به دفاع پرداخته ای و مگر نه اینکه میگوییم:" بابی انت و امی و نفسی و مالی و اهلی و ولدی" ؛ خبرنگاران شهید این دعا را به رسم ادب در زندگی خود ساری و جاری کرده اند و از جان و مال و آبروی خود گذشته اند و میدانند که زبان سرخ و قلم سرخ، سرِ سبز را بر باد میدهد ولی چونان "سحر امامی" ها پای آرمانهای خود ایستاده اند تا صدای حقیقت باشند به گوش آنانی که تشنه حقیقتند .
یاد و نام تمامی آنها گرامی باد