
استقلال در آغاز فصل جدید با جذب دو مهاجم خارجی به نامهای نازون و جنپو، تلاش کرد مشکلات خط حمله خود را برطرف کند. این دو بازیکن با هزینههای قابل توجهی به تیم اضافه شدند و انتظار میرفت تفاوتی ملموس در خط حمله ایجاد کنند، اما مرور آمار و نمایشهای آنان نشان میدهد که خریدهای پر سر و صدا نه تنها کمکی به استقلال نکردهاند، بلکه به عاملی برای نگرانی تبدیل شدهاند. این ناکامی، فشار سنگینی بر کادر فنی و مدیران باشگاه وارد کرده و میتواند استقلال را در ادامه مسیر قهرمانی با چالش جدی روبهرو کند.
نازون با ۲۷۰ دقیقه بازی در مسابقات مختلف، از جمله سوپر جام و لیگ برتر، نتوانسته انتظارات را برآورده کند. عملکرد او بسیار دور از انتظار بوده است؛ نه موفق به گلزنی شده و نه در خلق موقعیت و حرکات مؤثر هجومی نقشی داشته است. ضعف در تصمیمگیری، بیدقتی در ضربه آخر و ناتوانی در ایجاد برتری فردی، تصویر یک مهاجم ناکارآمد را از او به جا گذاشته است. با وجود فرصت نسبتاً زیادی که ساپینتو به نازون داده، تلاشها برای تبدیل او به یک گلزن بینتیجه مانده است.
جنپو نیز وضعیت بهتری ندارد. او تنها ۵۸ دقیقه در چهار مسابقه به میدان رفته و هیچ نشانی از یک مهاجم کارآمد بروز نداده است. بازیکنی که قرار بود با قدرت بدنی و بازی هوایی به استقلال کمک کند، در عمل نتوانسته در دوئلها برتری یابد یا موقعیتی جدی خلق کند. حضور جنپو به چند لمس بیاثر و حرکتهای بیهدف محدود شده است.
عملکرد این دو مهاجم خارجی که با هزینههای سنگین به تیم اضافه شدند، نه تنها توجیهکننده هزینههایشان نیست، بلکه فشار روانی زیادی روی کادر فنی و مدیران باشگاه ایجاد کرده است. در حالی که نازون و جنپو پس از هفت مسابقه رسمی حتی یک گل در کارنامه ندارند، این سؤال جدی مطرح است که اساساً چه معیارهایی در انتخاب آنها لحاظ شده است. اگر این دو مهاجم در کوتاهترین زمان ممکن تغییر محسوسی در بازی خود ایجاد نکنند، شاید استقلال مجبور شود در نیمفصل دست به تغییرات جدی در خط حمله بزند؛ تصمیمی پرهزینه اما احتمالاً اجتنابناپذیر برای نجات خط آتش کماثر تیم.