آیا نتانیاهو به سرنوشت پوتین دچار می‌شود؟

 براساس سیاست «اول آمریکا» دونالد ترامپ در عرصه فرامرزی، اسرائیل می‌تواند به عنوان گزینه استثنایی لحاظ شود؛ بازیگری که حتی زمانی که سیاست‌هایش با منافع ایالات متحده یا اولویت‌های شخصی رئیس‌جمهوری مغایرت دارد، از حمایت ترامپ برخوردار است. مقامات اسرائیلی معمولا از ارزش‌های مشترک دو بازیگر می‌گویند؛ ارزش‌هایی که قطعا می‌تواند بخشی از این رویکرد حمایت‌گرایانه را توجیه کند، اما دلایل دیگری نیز وجود دارد.

قمار «بی‌ بی»

اسرائیل در حلقه نزدیک ترامپ حامیان زیادی دارد، چهره‌هایی چون مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه و مایک هاکبی، سفیر آمریکا در اسرائیل و همچنین بسیاری از حامیان مالی از طرفدران سرسخت نتانیاهو هستند. آنها در فریب دادن ترامپ ماهرانه عمل کردند؛ از جمله نامگذاری مستعمرات به نام رئیس‌جمهور، ستایش دستاوردهایش و بهره‌برداری از خودبینی شخصی ترامپ. نتانیاهو همچنین از حمایت قوی جمهوری‌خواهان در کنگره و رسانه‌های حامی ترامپ مانند فاکس‌نیوز، OAN و نیوزمکس برخوردار است. این ترکیب از حمایت رسانه‌ای و سیاسی ظاهرا در بازه زمانی کنونی که برای این بازیگر حیاتی است، موثر واقع شده است. زمانی که ترامپ تصمیم گرفت با اسرائیل هم‌صدا شود به شکلی بی‌سابقه در حملات نظامی این بازیگر علیه تاسیسات هسته‌ای ایران مشارکت داشت.

با این حال، تصور سناریوهایی که در قالبش ترامپ از اسرائیل روی برگرداند، چندان دشوار نیست. رئیس‌جمهور فردی متغیر است و بارها به دوستان خود پشت کرده است. کانادا، دانمارک، آلمان و بریتانیا تنها چند مورد از متحدان نزدیک ایالات متحده هستند که از طعنه‌های او آسیب دیده‌اند. رئیس‌جمهوری آمریکا پس از سال‌ها ستودن روسیه و شخص ولادیمیر پوتین، اکنون این کشور و رئیس‌جمهوری‌اش را هدف انتقادهای تند قرار داده، قدرت نظامی مسکو را زیر سوال برده و از اوکراین خواسته که تمام سرزمین‌های خود را باز پس گیرد.

ریتم ناموزون

سیاست ایالات متحده در خاورمیانه به طور کامل با اسرائیل هماهنگ نیست. ایالات متحده صلحی جداگانه با حوثی‌ها در یمن برقرار کرده، آن هم در شرایطی که این گروه کماکان مواضع تل‌آویو را هدف قرار می‌دهد. در سوریه، ترامپ با تشویق متحدانش در خلیج فارس، از احمد الشرع، رئیس‌جمهور کنونی استقبال و تحریم‌ها علیه شام را برداشت، در حالی که اسرائیل سوریه را بمباران می‌کند، از دروزی‌های سوری علیه دولت الشرع حمایت کرده و بخش‌هایی از مرزهای غیرنظامی را در اختیار دارد. در این میان غزه به طور مشخص می‌تواند منبع ناامیدی باشد.

ترامپ پوتین را به دلیل دنبال کردن جنگی بی‌پایان و غیرمولد سرزنش کرده، بالاخص آن که تلاش‌های ایالات متحده برای میانجیگری با لحاظ کردن منافع روسیه همراه بود و به این کشور جهت کنترل مناطقی از اوکراین، رد کردن عضویت کی‌یف در ناتو و کاهش تحریم‌ها علیه روسیه فرصت داد.

حالا ویتکاف با حمایت ترامپ، تلاش داشته که جنگ اسرائیل-حماس را میانجیگری کرده و در ازای آزادسازی گروگان‌ها، رویارویی را پایان دهد. اما نتانیاهو بر پایان حماس اصرار دارد؛ خواسته‌ای که تحققش تقریبا غیرممکن است. سخنان روز پنج‌شنبه ترامپ که اعلام کرد اجازه نخواهد داد اسرائیل کرانه غربی را الحاق کند و همچنین طرح پیشنهادی آمریکا برای غزه که شامل حرکت به سمت استقلال فلسطین است، نیز نشان می‌دهد که رئیس‌جمهور آماده است مواضع تل‌آویو را نادیده بگیرد.

اشتباه محاسباتی «بی بی»

ترامپ به دنبال پیروزی‌ها است و شکست‌های روسیه در اوکراین ظاهرا رئیس‌جمهور را دلسرد کرده است. در مقابل، پوشش رسانه‌ای درباره کمپین نظامی اسرائیل علیه ایران می‌تواند رویکرد رئیس‌جمهوری آمریکا در این باره به شکلی مثبت تحت تاثیر قرار دهد. اما همان‌طور که موفقیت‌های نظامی ترامپ را برای تکیه بر رویکردهای حمایتی ترغیب می‌کند، شکست‌های نظامی می‌توانند موجب شود تا رئیس‌جمهوری آمریکا به رقیب یا متحدش با تحقیر نگاه کند.

فعلا اسرائیل در غزه مانور می‌دهد و به واسطه بحرانی که آفریده هدف تندترین انتقادها قرار دارد. علاوه بر این اسرائیل روابط ایالات متحده با کشورهای حاشیه خلیج فارس را پیچیده کرده، بازیگرانی که ترامپ با آن‌ها رابطه نزدیکی دارد. براساس گزارش‌ها ترامپ از حمله اخیر اسرائیل به قطر که میزبان نیروهای آمریکایی است و هواپیمایی به ترامپ هدیه داده، خشمگین بوده و گفته: «او مرا فریب داده است.»

به نوشته فارین پالسی نتانیاهو همواره به ترامپ وفادار نبوده. پس از تبریک نتانیاهو به بایدن به واسطه انتخابش در کارزار ریاست‌جمهوری 2020، ترامپ به شدت از رویکرد «بی بی» انتقاد کرد و به باراک راوید، خبرنگار آکسیوس در سال 2021 گفت که او «وفادار» می‌خواهد و نتانیاهو «می‌توانست سکوت کند. نخست‌وزیر اسرائیل اشتباه بزرگی مرتکب شده است.» ترامپ سپس افزود: «بگذارید خودش را خراب کند.»

مانور روی گسل

گرچه بخش عمده‌ای از چهره‌ها و نهادهای تحت رهبری جمهوری‌خواهان به شدت از اسرائیل حمایت می‌کنند، این حمایت در بین پایگاه «ماگا» ناهماهنگ‌تر است. در ماه ژوئیه، مارجوری تیلور گرین از وفاداران این جریان اقدامات اسرائیل در غزه را «نسل‌کشی» خواند. تاکر کارلسون، مجری پادکست، نیز از ایالات متحده خواست تا وارد ماجراجویی‌های اسرائیل علیه ایران نشود.

ترامپ بارها نشان داده است که پشتیبانی کامل پایگاه جمهوری‌خواه را دارد، از همین رو اگر او تصمیم بگیرد استراتژی‌اش درباره اسرائیل را تغییر دهد، این احتمال بالاست که جمهوری‌خواهان حامی اسرائیل در کنگره نیز با او هم‌صدا شوند. حتی فراتر از افراد تاثیرگذاری مانند گرین و کارلسون، جنبش «ماگا» یکی از مخالفان جدی کمک‌های خارجی ایالات متحده است و از همین رو در صورت تغییر رویکرد آمریکا، اسرائیل به عنوان بزرگ‌ترین دریافت‌کننده این کمک‌ها در شرایط پیچیده‌ای قرار خواهد گرفت.

به علاوه، حمایت از اسرائیل به ویژه در بین آمریکایی‌های جوان ناخوشایند است: کمتر از 10 درصد از بزرگ‌سالان زیر 34 سال نظر درباره نتانیاهو و سیاست‌های اسرائیل در غزه نظر مثبتی ندارند. با این همه چرخش سیاست‌ها علیه اسرائیل می‌تواند در قالب کاهش حمایت و انتقاد از سیاست‌های خاص این بازیگر باشد تا تغییر کلی موضع. حتی اگر ترامپ نسبت به نتانیاهو ناخشنود شود، بعید است که همکاری اطلاعاتی، فروش سلاح و سایر کمک‌های حیاتی را قطع کند.

نتانیاهو، از طرف دیگر، اعلام کرده که اسرائیل باید آماده انزوا باشد تا در حوزه امنیت خود با بازیگری سازش نکند. با این حال، اسرائیل در معرض تهدیداتی جدیدی است. کمک‌های ایالات متحده فقط مالی نیست بلکه جنبه نمادین دارد و بیشتر بر این اصل استوار است که این بازیگر از حمایت‌های قاطع واشنگتن برخوردار است. کاهش کمک‌ها می‌تواند بودجه دفاعی اسرائیل را تحت فشار قرار داده و احتمالا خرید سیستم‌های پیشرفته را به شکلی منفی متاثر کند، در حالی که انتقاد علنی این پتانسیل را دارد تا رقبای اسرائیل را جسور، بازدارندگی را تضعیف و دیپلماسی این بازیگر با سایر شرکا را پیچیده‌تر کند.

واقعیتی تلخ

در نهایت، سرنوشت اسرائیل در شرایطی که آمریکا تحت رهبری ترامپ قرار دارد بیشتر به درک متغیر رئیس‌جمهور از وفاداری، موفقیت و پاداش شخصی منوط است تا منافع استراتژیک مشترک. سوابق ترامپ نشان می‌دهد که هیچ متحدی از عصبانیت او مصون نیست. ترامپ زمانی که احساس کند نادیده گرفته شده یا سیاست‌های یک متحد مانع از دستیابی به اهدافش شده، خشمگین می‌شود و تغییر موضع می‌دهد. برای اسرائیل، این بدان معنا است که حتی روابط نظامی، اطلاعاتی و سیاسی ریشه‌دار هیچ تضمینی برای محافظت از تل‌آویو در برابر تمایلات متغیر ترامپ ارائه نمی‌دهد.

کاهش کمک‌ها، انتقاد عمومی یا مذاکره تراکنشی ممکن است کم‌تر از یک شکاف کلی جلوه‌گر شود، اما هرکدام می‌تواند بازدارندگی اسرائیل را متاثر کرده، رقبای این بازیگر را جسور و به سایر شرکا نشان دهد که تعهد واشنگتن مشروط است و قابل مذاکره. در منطقه‌ای که اعتبار ارز است، تنها احتمال رها شدن توسط مهم‌ترین متحد می‌تواند واقعیتی تلخ و در عین حال آسیب‌زا باشد.