سعودی‌سازی آمریکا در حال انجام است

 تقریبا هفت سال از روزی که سازمان سیا مسئولیت ولیعهد عربستان را در قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار واشنگتن پست اعلام کرد، می‌گذرد و محمد بن سلمان به دعوت دونالد ترامپ، فرعون آمریکا، برای یک دیدار رسمی به واشنگتن رفت.

آشتی بین ترامپ و محمد بن سلمان شاید اجتناب‌ناپذیر بود، زیرا حتی قبل از اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ، او اغلب از عشق خود به سعودی‌ها و ثروت آنها صحبت می‌کرد. او در سال 2015 به طعنه گفت: من با همه آنها خیلی خوب کنار می‌آیم؛ آنها از من آپارتمان می‌خرند. آنها 40 میلیون، 50 میلیون دلار خرج می‌کنند. آیا قرار است از آنها متنفر باشم؟ من آنها را خیلی دوست دارم.

در سال 2016، عربستان سعودی جمال خاشقجی، سردبیر، روزنامه‌نگار و مشاور سلطنتی قدیمی، را از نوشتن منع کرد. او در سال 2016 در سرمقاله‌ای در مورد ظهور ترامپ هشدار داد. او به مدت یک سال سکوت کرد، تا اینکه بن سلمان سرکوب بازرگانان، نویسندگان و منتقدان میانه‌رو را آغاز و بسیاری از آنها را زندانی کرد. خاشقجی در تبعید خودخواسته به ایالات متحده گریخت.

در سپتامبر 2017، در حالی که من سردبیر بخش افکار جهانی واشنگتن پست بودم، از جمال خواستم برای ما بنویسد. او مقاله «عربستان سعودی همیشه اینقدر سرکوبگر نبود، اما اکنون غیرقابل تحمل است» را منتشر کرد و سکوت یک ساله خود را شکست. من او را استخدام کردم تا به نوشتن برای واشنگتن پست ادامه دهد.

یک سال بعد از چاپ مقاله «عربستان سعودی همیشه اینقدر سرکوبگر نبود، اما اکنون غیرقابل تحمل است» در روزنامه واشنگتن پست، عربستان سعودی خاشقجی را به قتل رساند. پس از قتل او، مقام‌های دولت ترامپ تمام تلاش خود را برای تطهیر وجهه خونین عربستان سعودی به کار گرفتند. جرد کوشنر داماد ترامپ به بن سلمان در مورد چگونگی «عبور از طوفان» مشاوره می‌داد. سال گذشته، شرکت سهامی کوشنر 2 میلیارد دلار از شرکت سهامی خصوصی عربستان سعودی دریافت کرد.

 در مورد سعودی‌سازی فضاهای فرهنگی غرب از طریق مبالغ هنگفتی که پادشاهی عربستان سعودی آشکارا صرف چیزی می‌کند که آن را قدرت نرم می‌داند، حرف‌های زیادی برای گفتن وجود دارد. نویسندگان و ناظران سال‌هاست که در مورد «ورزش شویی» (sportswashing) عربستان سعودی، مانند حمایت مالی پادشاهی از مسابقات گلف LIV و خرید تیم فوتبال نیوکاسل یونایتد، اظهار نظر کرده‌اند.

پادشاهی سعودی سرمایه‌گذاری هنگفتی در کارزارهای گردشگری برای این کشور انجام داد و مبالغ زیادی را به اینفلوئنسرهای آنلاین پرداخت کرد تا عکس‌هایی از سفرهای برنامه‌ریزی‌شده خود به این کشور را منتشر کنند. خاشقجی در مورد این دیدگاه‌های توخالی از عربستان سعودی هشدار داده بود. او تاکید کرده بود که پشت زرق و برق خانواده سلطنتی سعودی و وعده‌های شهرهای آینده‌نگر، فقر و نارضایتی وجود دارد.

بخش نظرات جهانی در روزنامه واشنگتن پست که خاشقجی برای آن مطلب می‌نوشت، منحل شد. امروزه، بخش نظرات واشنگتن پست در حال تجربه سعودی‌سازی فزاینده‌ای است؛ اعمال خطوط قرمز سختگیرانه بر اینکه چه کسی منتشر کند و چه چیزی می‌تواند منتشر شود. تحت فرمان جف بزوس، مالک این روزنامه، مبنی بر اینکه واشنگتن پست فقط در مورد «بازارهای آزاد» و «آزادی‌های شخصی» بنویسد، بخش نظرات اولین روزنامه بزرگ آمریکایی که به طور علنی چنین سانسور سنگینی را اعمال کرد، تقریبا تمام صداهای خود را که علیه سانسور، خشونت سیاسی و سرکوب در داخل و خارج از کشور می‌نوشتند، پاکسازی کرد.

 تا به امروز، هیئت تحریریه واشنگتن پست قبل از سفر بن سلمان، اشاره‌ای به نام خاشقجی نکرده است. سعودی‌سازی رسانه‌های خبری جریان اصلی به این معنی است که سایر رسانه‌ها و موسسه‌های آمریکایی در برابر ترامپ زانو می‌زنند و در ازای حذف مطالب متنوع، با باج‌های چند میلیون دلاری موافقت می‌کنند.

او از رسانه‌هایی که ادعا می‌کند با او منصفانه رفتار نکرده‌اند، شکایت کرده است. او تلاش برای تحت پیگرد قانونی قرار دادن رقبای سیاسی خود را آغاز کرده است. طرفداران عربستان سعودی استدلال می‌کنند که درس اخلاقی در مورد روزنامه‌نگاران تکه‌تکه شده (اشاره به نحوه قتل خاشقجی) هیچ فایده‌ای برای ما ندارد؛ این نباید مانع همکاری ایالات متحده و عربستان سعودی شود، پول زیادی در خطر است و برای مدیریت استعماری غرب در خاورمیانه، ما به دوستانمان در عربستان سعودی نیاز داریم تا روابط با اسرائیل را عادی‌سازی کنند.

آنها عملا از آمریکایی‌ها می‌خواهند که باور کنند آمریکا و عربستان سعودی با هم جهان را به مکانی بهتر تبدیل خواهند کرد. این روایت فقط به میلیاردرها و دلالان کمک می‌کند. آمریکایی‌های معمولی تقریبا هیچ سودی از این ترتیبات نمی‌برند. در عوض، گرفتاری و قتل خاشقجی یک علامت هشدار دهنده برای آمریکا بود؛ از دست دادن قریب‌الوقوع آزادی و سانسوری که کشور را فرا می‌گرفت.