کشتار سیاه‌پوستان در آمریکا؛ از تالسای 1921 تا مینیاپولیس 2020

 «چطور باید به مردمی که برای دعا خواندن و التیام بخشیدن به زخم‌های ناشی از تنفر نژادی به کلیسای من می‌آیند، بگویم که خدا عادل است و عدالت خدا بزودی در برابر چشمان شما نمودار می‌شود؟»

اینها صحبت‌های کشیش تنها کلیسای قدیمی به جا مانده از شهر تالسا در اوکلاهمای آمریکا است که بعد از آتش‌سوزی های گسترده در این شهر، همچنان پابرجا مانده بود. او که خود از نوادگان قربانیان کشتار نژادی در محله گرینوود تالسا در سال 1921 میلادی است، در مستندی که بتازگی توسط شبکه ان‌بی‌سی منتشر شده، می‌گوید: «ما تمام تلاش خود را می‌کنیم تا عدالت در حق خانواده‌هایی که دقیقا 100 سال پیش عزیزان خود را در این اتفاق وحشتناک از دست دادند، برقرار شود». تلاش برای کشف گورهای جمعی، تشکیل کمیسیون ویژه برای بررسی این کشتار و درخواست از کنگره برای وارد شدن به این مساله و پرداخت غرامت به خانواده‌ها بعد از گذشت 100 سال، از مواردی است که شهروندان تالسایی و از جمله کشیش خیابان گرینوود در یکصدمین سالگرد این حادثه به دنبال آن هستند. 

اتفاقات محله گرینوود در تالسا از روز 30 مه آغاز شد. تفکیک نژادی در آمریکا و برخورد حقارت‌آمیز با سیاهان در سراسر آمریکا باعث پدید آمدن محله‌هایی در تمام شهرهای آمریکا شده بود که مختص زندگی سیاه‌پوستان بود. آنها در جوامع کوچک خود احساس امنیت بیشتری می‌کردند. سیاه‌پوستان تالسا اما تنها به جمع شدن در یک محله اکتفا نکرده بودند. آنها تجارت و کاسبی خود را به راه انداخته بودند و طولی نکشید که  سیاهان تبدیل به جمعیت 80 درصدی این شهر شدند. آنها زمین زراعی داشته، تجارت می‌کردند، خانه‌های بسیار گران‌قیمتی برای خود ساخته بودند و حتی تعدادی از تجار آن دارای هواپیمای شخصی بودند. سفیدپوستان بر عکس سایر شهرهای آمریکا در این شهر در حاشیه ساکن شده و در اقلیت به سر می‌بردند. آوازه ثروت سیاهان در این شهر باعث جذب تعداد بیشتری از آنها به این شهر می‌شد. رسانه‌ها دیگر از تالسا با عنوان «وال‌استریت سیاه» آمریکا یاد می‌کردند؛ شهری که قرار بود ذهنیت نسبت به طبقه اجتماعی سیاهان را برای همیشه تغییر دهد. 

با این حال این شهر کوچک اما زیبا چندان هم روی آرامش به خود ندید و سفیدپوستان متعصب در پی بهانه‌ای کوچک، بزرگ‌ترین عملیات تروریستی زمینی و هوایی را علیه این شهر ترتیب داده و 35 بلوک از این شهر را طی 18 ساعت درگیری زمینی و هوایی با خاک یکسان کرده و در حدود 300 سیاه‌پوست را نیز به قتل رسانده و در گورهای جمعی به خاک سپردند. آنها به بهانه اینکه یک پسر سیاه‌پوست 19 ساله در آسانسور یک عمارت، به یک دختر سفیدپوست بی‌احترامی کرده است، شورشی عظیم به پا کرده و کل شهر را به خاکستر تبدیل کردند. بعد از مدتی با جمع‌آوری تاریخ شفاهی شهر، مشخص شد این ادعا هرگز درست نبوده است و کشته شدن 300 نفر و مفقود شدن حدود 1000 نفر و بی‌خانمانی و آوارگی حدود 10 هزار سیاه‌پوست، حاصل یک دروغ بوده است برای ویران کردن پایه‌های اعتماد به نفس سیاهان در آمریکا. 

سیاه‌پوستان تالسا بر این باورند که نخستین حمله تروریستی از طریق هوا به خاک آمریکا نه در 11 سپتامبر و نه توسط القاعده، بلکه در تالسا در سال 1921 و توسط سفیدپوستانی که با هواپیماهای شخصی بر سر مردم بمب می‌ریختند صورت گرفته است. کتاب‌های تاریخی آمریکا معمولا صحبتی از تالسا به میان نمی‌آوردند اما بعد از سال 2001 که کمیسیونی مسؤول رسیدگی به این حادثه در آمریکا شد و گزارش خود را منتشر کرد، دیگر می‌توان داستان‌های مختلف درباره تالسا و سیاهان این شهر را در رسانه‌های آمریکایی پیدا کرد. 

امسال به مناسبت صدمین سالگرد این حادثه، رسانه‌های مختلف آمریکایی از ۳ مستند جدید در این باره رونمایی کردند؛ مستندهایی که نه براساس گفته‌های دولتی، بلکه بر اساس تاریخ شفاهی سیاهان و معدود افراد باقیمانده از این حادثه تهیه شده است. نکته جالب در این مستند حضور چندین نسل از اعضای یک خانواده در این شهر و صحبت‌های هر کدام درباره نگاه‌شان به تبعیض نژادی در سیستم و ساختار ایالات متحده است. پیرمردی با اشاره به اینکه پدرش در مغازه خود در تالسا این داستان‌ها را با سیاه‌پوستان در میان می‌گذاشته و از آن دوران مخوف می‌گفته، می‌گوید بعد از آن، من شاهد بودم که چگونه پدرم مغازه را در خدمت جنبش حقوق شهروندی مارتین لوترکینگ قرار داد و اعضای فعال این جنبش در جلسات و گردهمایی‌های مغازه دور هم جمع و خواستار رفع قانون‌های تبعیض‌آمیز علیه سیاهان در آمریکا می‌شدند. او از خاطره خود از سفرش به واشنگتن برای شرکت در راهپیمایی مقابل بنای یادبود لینکلن می‌گوید و از اشک‌هایی می‌گوید که هنگام شنیدن سخنرانی «رویایی دارم» مارتین لوترکینگ بر گونه‌هایش جاری می‌شده است. او از شهردار محافظه‌کار شهر در دوران جورج بوش می‌گوید که در برابر خواسته‌های مردم برای کند و کاو قبرستان‌ها و پیدا کردن جنازه‌های انبار شده روی هم، مقاومت می‌کرد و شهری را به تصویر می‌کشد که دیگر تنها 15 درصد از جمعیتش را سیاهان تشکیل می‌دهند. او به اتوبان‌های روگذری اشاره می‌کند که محله سیاهان را به زیرزمینی کثیف در شهر تبدیل کرده تا جلوی تجارت آنها را حتی در سال 2021 بگیرد و می‌گوید حالا این بار در مغازه‌ای که از پدرم به ارث رسیده، دور هم جمع می‌شویم تا درباره جورج فلوید یا دیگر جوانان سیاه‌پوستی که هر روز به دست نیروهای پلیس آمریکا کشته می‌شوند صحبت کنیم: اینجا تالسا است و زمان همچنان در روز 30 و 31 مه ‌1921 باقی مانده است. ما هنوز هم به دست سفیدپوست‌های افراطی کشته می‌شویم و هیچ‌کس برای این کار به زندان نمی‌رود. 

مغازه او حالا جزئی از تاریخ شفاهی شهر تالسا است؛ تاریخی که می‌گوید لینکلن با جنگ داخلی برده‌ها را آزاد نکرد، جان اف کندی نتوانست و نخواست سیستم تبعیض و تحقیر را علیه سیاه‌پوستان از بین ببرد. اوبامای سیاه‌پوست رئیس‌جمهوری نبود که بتوان «سیاه‌پوست» خطابش کرد و حالا دولت دموکرات بایدن نیز با تمام شعارهایی که می‌دهد نمی‌خواهد به تبعیض اقتصادی علیه سیاهان پایان دهد. شعارهای او برای بازسازی زیرساخت‌های آمریکا شامل مناطق سیاه‌پوست‌نشین نمی‌شود و آزادراه‌های بی‌نهایت سفیدپوستان همچنان بالای سر سیاهان، مانعی بزرگ برای رونق اقتصادی محله‌ها و شهرهای آنها ایجاد می‌کند. 

کشیش کلیسای محله گرینوود با اشاره به مبارزات خود و گروه‌های فعال مدنی برای گرفتن غرامت از دولت آمریکا درباره حادثه تالسا می‌گوید: «این ما مردم هستیم که با تلاش‌های خود باید ثابت کنیم عدالت وجود دارد و مرحمت و لطف خدا ما را برای رسیدن به حقوق‌مان و برقراری عدالت رهنمون می‌شود». گرینوود حالا به محله‌ای برای تربیت مبارزان اجتماعی تبدیل شده است؛ کسانی که راهپیمایی‌های اعتراضی به تبعیض علیه سیاهان را در روزهای تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا ترتیب دادند و رئیس‌جمهور نژادپرست آمریکا را به جایی رساندند که برای مخفی شدن از دست معترضان سیاه‌پوست مجبور شد یک شب را در پناهگاه زیرزمینی کاخ سفید بگذراند!

ثمانه اکوان