به عقیده صاحبنظران روابط بینالملل، سیاست خارجی منطقهای و ارتقای روابط با همسایگان، مهمترین و کلیدیترین بخش سیاست خارجی هر کشور را تشکیل میدهد؛ چرا که به شکل مستقیمی دربردارنده منافع و بهخصوص امنیت آن کشور است. یکی از نقاط قوت کارنامه دولت سیزدهم در حدود 2 سال اخیر، «دیپلماسی پویا» و از جمله توجه ویژه به سیاست خارجی منطقهای است. به این موارد توجه کنید:
1- روز گذشته «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان سعودی در سفر به تهران با وزیر امور خارجه و رئیسجمهور کشورمان دیدار کرد. فرحان در نشست خبری مشترک با امیرعبداللهیان تاکید کرد:«همکاری با ایران، به سود منطقه و جهان اسلام است.»
این سفر پس از توافق اخیر ایران و عربستان انجام شد. چندی پیش «میشل پااُل» خبرنگار رادیو بینالمللی فرانسه در بیتالمقدس گفته بود:«رسانههای اسرائیلی میگویند که توافق ایران و عربستان و این وضعیت جدید، یک سیلی واقعی به گوش آمریکا و اسرائیل است.»
رسانه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» نیز پیش از این در مطلبی نوشت: «توافق ایران و عربستان پیش از هر چیز بیانگر بیاعتمادی به رهبری آمریکاست. تصمیم ریاض برای از سرگیری روابط با تهران، به منزله تف انداختن بر صورت اسرائیل است.» «استفان والت» استاد دانشگاه هاروارد نیز اواخر سال گذشته در مقالهای در «فارنپالیسی» نوشت:«توافق ایران و عربستان سعودی، یک زنگ هشدار برای آمریکا است.»
همچنین «ربکا کوفلر» رئیسموسسه مشاوره دکترین و استراتژی و افسر سابق سازمان جاسوسی آمریکا در مصاحبه با فاکسنیوز گفته بود:«توافق تهران و ریاض، یکی دیگر از علائم نشاندهنده تغییرات ژئوپلیتیک در حال وقوع در جهان است.»
2- در روزهای گذشته دولت سیزدهم، یک میلیارد و 600 میلیون دلار بدهی گازی دولت روحانی به ترکمنستان را پرداخت کرد. این بدهی به دلیل قصور و تقصیرها در زمان وزارت زنگنه ایجاد شده و روابط دو کشور را مختل کرده بود. پیش از این نیز در دولت آقای رئیسی قرارداد سوآپ گازی از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از طریق ایران، امضا و اجرا شد. این قرارداد ضمن ارزآوری برای کشور و شکستن تحریمها، رفع مشکل گازی استانهای شمالی در فصل سرما را نیز در پی داشت.
3- در دولت سیزدهم روابط ایران و قطر وارد فاز جدیدی شد. ایران و قطر در بزرگترین میدان گازی جهان- میدان گازی پارس جنوبی(با ظرفیت ذخیره حدود ۵۱ تریلیون مترمکعب گاز)- سهیم هستند و این مولفه، فرصت ویژهای را در حوزه انرژی در اختیار دو کشور قرار میدهد. ایران و قطر همچنین حدود ۲۷۰ کیلومتر مرز آبی(دریایی) مشترک با یکدیگر دارند.
علاوهبر این، با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران که در همسایگی با کشورهای واردکننده گاز قرار گرفته است، این فرصت در اختیار کشورمان قرار گرفته است که با استفاده از ظرفیت خط لوله سراسری و صادراتی، نسبت به صادرات، سوآپ و یا ترانزیت گاز قطر از مسیر خود اقدام کند و از منافع اقتصادی آن بهرهمند شود. سوآپ گاز قطر از مسیر ایران، مقصدهای متنوع و متعددی را شامل میشود؛ از ترکیه و برخی کشورهای اروپایی تا هند و پاکستان و چین و کشورهای شرق آسیا.
نکته قابل تأمل و البته قابل تأسف این است که این موقعیت بسیار مهم در دولت قبل مورد غفلت قرار گرفته و به هیچ عنوان به آن توجه نشد. آخرین سفر رئیسجمهوری ایران به قطر به شهریور ۱۳۸۹ برمیگردد. به عبارت دیگر، رئیسجمهور سابق هیچ سفری به دوحه انجام نداد و این تنها یکی از مصادیق فرصتسوزی در ۸ سال حضور مدعیان اعتدال و اصلاحات در دستگاه دیپلماسی کشور است.
4- در اواخر اردیبهشت سال جاری، رئیسجمهور محترم کشورمان به سوریه سفر کرد. این در حالی است که در دولت قبل، رئیسجمهور سابق حتی یکبار هم به سوریه سفر نکرد. در دولت مدعیان اعتدال و اصلاحات، با وجود مهیا بودن زمینههای همکاری اقتصادی با سوریه، از این فرصت به درستی استفاده نشد و فرصتسوزیهای متعددی رخ داد.
این در حالی است که ایران چندین سال این فرصت را داشته است که با صادرات خدمات فنی و مهندسی و همچنین صادرات کالا و بازارسازی برای محصولات ایرانی از این فرصت به خوبی استفاده کند. این مسئله از دستورکارهای اصلی سفر اخیر رئیسجمهور محترم کشورمان به سوریه بود. «ودانت پاتل» معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا همزمان با این سفر در نشست خبری گفته بود:«باید بگویم که ایران و سوریه به تعمیق روابط خود ادامه میدهند که این نه تنها برای متحدان و شرکای ما و کشورهای منطقه، بلکه برای جهان به طور گستردهای نگرانکننده است.»
همزمان با اظهارنظر این مقام آمریکایی، «راز تزیمت» کارشناس صهیونیست در مطلبی نوشته بود: «سفر رئیسی به سوریه بیش از هر چیز برای انعقاد دهها قرارداد همکاری اقتصادی امضا شده بین ایران و سوریه، انجام شد. این یعنی فرصتهای مهم اقتصادی به نفع مردم ایران و سوریه.»
5- روز گذشته جناب آقای وحیدی، وزیر محترم کشور درخصوص وضعیت مرزهای مشترک ایران و افغانستان پس از درگیریهای اخیر طالبان با مرزبانان کشورمان، گفت:«طالبان توجیه شده و مرزهای ما آرام و رفت و آمدها برقرار است.»
همزمان «حسن کاظمی قمی» نماینده ویژه و سرپرست سفارت ایران در کابل گفت:«هماهنگیها با طالبان جهت حضور کارشناسان ایرانی در محل سد کجکی انجام شده است. موافقتهایی صورت گرفته که متخصصان ما منطقه را ببینند و زمینهساز شود برای اینکه انشاءالله این آب رها شود» وی تاکید کرد که حقابه هیرمند در چارچوب معاهده ایران و افغانستان باید تأمین شود.
6- بهبود روابط با مصر، ایجاد بازارچه مشترک مرزی با پاکستان، تعمیق روابط با عمان و امارات و کویت و بحرین و همچنین تعمیق روابط با عراق، از جمله دیگر مصادیق تحول در سیاست خارجی در دولت رئیسی است.
7- یکی از علتهای موفقیت دولت سیزدهم در دیپلماسی و از جمله سیاست خارجی منطقهای، همافزایی «میدان» و «دیپلماسی» بوده است. به عنوان نمونه، در یک بازه زمانی کوتاه، هم از موشک هایپرسونیک فتاح رونمایی میشود، هم وزیر خارجه عربستان به ایران میآید، هم رئیسجمهور ایران به آمریکای لاتین(حیاط خلوت آمریکا) سفر میکند و هم آمریکا با عقبنشینی آشکار و ناامید از نتایج جنگ ترکیبی، با استیصال از دیپلماسی با ایران سخن میگوید.
8- روز گذشته خبرگزاری رویترز به استناد مؤسسه مشورتی SVB انرژی اعلام کرد که صادرات نفت ایران در ماه می یا همان اردیبهشت، به یک میلیون و 930 هزار بشکه در روز رسیده است. رویترز اعلام کرده بر اساس دادههای کشتیرانی، در شرایط محدودیت تولید برخی کشورها، تولید و صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۳ رکوردهای جدیدی را شکسته است.
همچنین بلومبرگ گزارش داد که ایران در حال حاضر بیشترین میزان نفت خام در 5 سال گذشته را صادر میکند. به گزارش این رسانه بینالمللی، حضور مجدد ایران در صحنه ژئوپلیتیک تقویت شده و در عین حال خطراتی را برای بازار شکننده جهانی نفت خام ایجاد کرده است.
بنابر گزارشهای منتشر شده، سرمایهگذاری خارجی در دولت سیزدهم در مقایسه با مدت مشابه فعالیت دولت قبل حدود 85 درصد رشد داشته که تقریباً 2 برابر دوران اوج برجام است.
9- اینها همه یک کلاس درس بزرگ برای مدعیان اصلاحات و اعتدال است. همان جماعتی که با ادعای تسلط بر زبان دنیا، تحریمها را 2 برابر کرد و در صنعت هستهای بتن ریخت و با شرطیسازی اقتصاد، خسارتهای هنگفتی به کشور و مردم تحمیل کرد.
در دولت قبل، سیاست خارجی به دیپلماسی برجامی تقلیل پیدا کرد، تا جایی که عملا سیاست خارجی در روابط با سه چهار کشور معدود غربی خلاصه شد، آن هم نه از موضع برابر بلکه از موضع انفعال و حقارت. به همین دلیل دیگر جنبههای سیاست خارجی و بهویژه سیاست خارجی منطقهای و همسایگان به شدت مغفول ماند.
روزنامه زنجیرهای شرق- ۲۹ تیر ۱۴۰۰- در یادداشتی به قلم یکی از دیپلماتهای سابق در نقد سیاست خارجی دولت قبل نوشته بود:«دولت روحانی... روابط دوجانبه با کشورها و بهخصوص همسایگان را... تعطیل کرد و به تعبیر مخالفانش سیاست خارجی کشور را به زلف برجام گره زد...دولت روحانی در سیاست خارجی... از دو ابراولویت «اقتصادی» و «همسایگان» سخن گفت که در عرصه عمل بهاندازه سر سوزنی اجرایی نشد.»
رهبر معظم انقلاب- 1 فروردین 1394- در جمع پرشور مردم در حرم مطهر امام رضا(ع) فرمودند:«میگویند سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند... امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بیفایده است.»
مسعود اکبری