توافقی که ماهها درباره آن صحبت میشد و مقامات رسمی کشورمان و همچنین آمریکاییها مدتها روی آن متمرکز بودند نهایتا رو پنجشنبه هفته گذشته جمعبندی و اعلام شد. تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی، توافقی تازه بین تهران و واشنگتن که اول از همه رسانههای آمریکایی به صورت ضمنی به آن اشاره کردند و بعد هم مقامات کشورمان و دیپلماتهای آمریکایی آن را تایید کردند. نشریه نیویورک تایمز اعلام کرد که پنج آمریکایی دربند قرار است تا چند هفته دیگر آزاد شوند و به کشورشان بازگردند. مراد طاهباز، سیامک نمازی و عماد شرقی از جمله نفراتی هستند که ظاهرا از زندان اوین به هتلی در تهران آن هم تحتالحفظ منتقل شدهاند. هویت دو آمریکایی دیگر نامشخص است، ایبیسی در اینباره میگوید که یکی از آنها سال گذشته دستگیر شده است. بر اساس این توافق، قرار است تا هم تعدادی از ایرانیان در حبس زندانهای آمریکا به وطن بازگردند و هم اینکه ۶ میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده حاصل از فروش نفت هم آزاد شود. در خصوص تازهترین توافق ایران و آمریکا نکات قابل توجهی وجود دارد، بخوانید!
۱) دولت سیزدهم به بهانههای مختلف و از سوی مقامات اجرایی متفاوت از وزیرخارجه گرفته تا معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور تاکید کردند که به آمریکا بدبین هستند و آن را کشوری بدعهد میدانند که حتی نمیتوان روی تعهد مکتوب آن حساب باز کرد؛ بنابراین در این توافق، همانطور که جمشیدی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور اعلام کرده، قرار است پولهای کشورمان به صورت کامل دریافت شود و سپس زندانیان از هتل به فرودگاه منتقل شوند. این منابع ارزی همانی است که سالها در اختیار کرهجنوبی بوده و این کشور قادر به پرداخت آن نبوده است. «علی واعظ» از جمله افراد نزدیک به تیم مذاکرهکننده آمریکایی در این خصوص میگوید: «پس از ورود پول به حساب بانکی قطر، به آمریکاییها اجازه خروج از ایران داده میشود. روندی که انتظار میرود چهار تا شش هفته طول بکشد، زیرا صدور مجوز و معافیتهای تحریمی با توجه به فضای تحریمی، برای جابجایی مبلغ هنگفت متعلق به ایران ضروری است. انتظار میرود به دلیل نقش مرکزی قطر در میانجیگری این معامله، بازداشتیها با یک هواپیمای دولتی به دوحه، پایتخت قطر منتقل شوند». گفته میشود که زندانیان ایرانی دربند آمریکا هم میتوانند همزمان و در صورت تمایل واشنگتن را به مقصد دوحه ترک کنند و به خانوادههایشان بپیوندند.
۲) با یک حساب و کتاب ساده، این توافق را نسبت به تفاهمهای پیشین دوجانبه با آمریکا، اگر نگوییم یک پیروزی دستکم باید یک پیشرفت دانست. آزادی جیسون رضاییان و ۴ نفر دیگر یعنی میرزاییحکمتی، عابدینی و خسروانی (و یک فرد ناشناس دیگر) در ازای آزادی مبلغ یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار از دارایی ایران در تاریخ ۲۶دی۱۳۹۴ اتفاق افتاد. البته که تنها ۴۰۰ میلیون دلار از این مبلغ پیش از خروج آمریکاییها از ایران به تهران رسیده بود. در این توافق، اما به ازای آزادی همان تعداد آمریکایی، واشنگتن حاضر شده تا تقریبا چهار برابر بیشتر از قبل، پولهای کشورمان را آزاد کند؛ و از همه مهمترین این شرط دیگری هم لحاظ نشده و به عبارت دیگر تبادل زندانیان در شرط ضمن عقد هیچ توافق دیگری نیست. (توافق قبلی تبادل زندانیان شرط ضمن توافق برجام بود)
۳) در این بین عصبانیت دو گروه جالب و قابل تحلیل است. اولی عناصر داخلی آمریکا از جمله جمهوریخواهان سرشناس این کشور از جمله مایک پنس معاون رئیس جمهور سابق. او از شدت حرص و عصبانیت اعلام کرده که آزادسازی این مبلغ بزرگترین باجی است که تا به حال به جمهوری اسلامی ایران داده شده است. «تام کاتن»، نماینده جمهوریخواه مجلس سنای آمریکا در بیانیهای در واکنش به این توافق آن را «رقص بایدن به ساز ایران» تفسیر کرد و خواستار متوقف کردن آن شد. تام کاتن در بیانیهای نوشت: «در حالی که ما همیشه از آزادی گروگانهای آمریکایی استقبال میکنیم، اما اگر آنها بعد از پرداخت ۶ میلیارد دلار باج از سوی رئیسجمهور بایدن آزاد شوند این مماشات بزدلانه تنها آیتاللهها در ایران را به گرفتن گروگانهای بیشتر و استفاده از این دستاوردهای شرورانه برای حمله به نظامیان ما، تأمین مالی تروریسم و مسلح کردن روسیه جسورتر خواهد کرد». جیم ریش، عضو ارشد کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا هم در توئیتی نوشت: «با آنکه من از بازگشت آمریکاییهای به ناحق بازداشتشده به خانه استقبال میکنم، اما آزاد کردن ۶ میلیارد دلار از داراییهای ایران باعث تشویق به گروگانگیری میشود و سرازیر شدن پول برای ستیزهجوییهای رژیم را به همراه خواهد داشت». کلاودیا تنی، عضو مجلس نمایندگان آمریکا هم در توئیتر نوشت: «دولت آمریکا هرگز نباید با تروریستها مذاکره کند چه برسد به اینکه پول در اختیارشان قرار دهد». باری لاودرمیلک، نماینده ایالت جورجیا هم گفت: «درست زمانی که مردم آمریکا فکر میکردند سیاست خارجی بایدن بعد از خروج شکستخورده از افغانستان نمیتواند فاجعهبارتر از این شود او در برابر ایران کرنش میکند. شایستگی مردم آمریکا بیشتر از این است». گروه دیگر عصبانی از آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران، اپوزیسیون خارجنشین است. افرادی که ظاهرا از بازگشت پولهایی که متعلق به مردم است حسابی ناراحت و افسرده شدند. اینترنشنال در بخشهای خبری مختلف ضمن دعوت از به اصطلاح کارشناسان خبر، این توافق را یک سرافکندگی برای آمریکا خواند و مدعی شد که ایران بواسطه این توافق بدعادت میشود! نشان از اینکه، این خارجنشینان دشمن مردم هستند و نه نظام اسلامی، چراکه منافع بازگشت مبلغی معادل با حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان مستقیما متوجه مردم خواهد شد.
۴) از دید فنی اما باید گفت که این بزرگترین تحول دوجانبه بین ایران و آمریکا از زمان کنار رفتن رابرت مالی نماینده ویژه رئیس جمهوری آمریکا در امور ایران است. ظاهرا جانشینی «مککورگ» باعث بروز تحولاتی در روش واشنگتن در قبال ایران شده و الگوی رفتاری آمریکا در توافق اخیر نشان میدهد که آنها به خط مشی کمتر در برابر کمتر یا همان «less for less» اکتفاء کردهاند. یعنی حالا که نمیتوانند توافق بزرگی با مختصات برجام را احیاء کنند رو به توافقهای موردی آورده و در فاز بعدی سعی میکنند تا الگوی تفاهم را البته تا جای ممکن به سایر پروندهها تسری دهند. این استراتژی که به نام «plan c» در اندیشکدههای آمریکاییها معروف شده بر «محدودسازی تنش» به جای «رفع تنش» به یکباره تاکید دارد. در همین چارچوب ادعاهایی البته از جانب صهیونیستها مطرح شده که حکایت از تداوم مذاکرات دوجانبه در مسقط دارد. دو مقام ارشد امنیتی در اسرائیل که نخواستهاند نامشان فاش شود، به روزنامه نیویورکتایمز گفتهاند که در چارچوب «تفاهمهای گستردهتر» که به صورت «غیرمستقیم» میان ایران و آمریکا حاصل شده، فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران «محدود» و حملات نیروهای نیابتی وابسته به تهران به نیروهای آمریکایی حاضر در منطقه «متوقف خواهد شد». البته که این اظهارات از قول منابع صهیونیستی ابدا قابل تایید نیست، اما به طور کلی نشانهای از تلاش واشنگتن برای سرایت تفاهمها به سایر مسائل است.
۵) دولت بایدن بیش از هر دورهای به توافق با ایران نیازمند بود تا بتواند یک مورد موفق در خصوص آزادی زندانیان آمریکایی در خارج از کشور را به کارنامه نه چندان موفق سیاست خارجی خود اضافه کند. بایدن نه در پرونده دفاع از اوکراین به موفقیت رسید و همینطور نتوانست آن طور که ادعا میکرد، پیشروی اقتصادی چین را متوقف کند و خفتبار دستور عقبنشینی نیروهای خود از افغانستان را صادر کرد؛ بنابراین آزادی زندانیها میتواند ظاهرا تبدیل به یک نقطه قوت برای دولت او جهت حضور در انتخابات آتی ریاست جمهوری شود، هرچند که جمهوریخواهان سعی دارند تا فن بدل را اجرا کنند و برای افکار عمومی خود این حقیقت را جا بیندازند که این ایران است که برنده واقعی این معامله بوده است!