سرمربی تیم ملی فوتبال امید ایران بالاخره معرفی شد

  امید روانخواه سرمربی تیم تازه سقوط کرده هوادار تهران به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال امید ایران انتخاب شد تا بعد از نیم قرن باز هم هر چند خیلی کم، اما امیدوار شویم که شاید رنگ المپیک را ببینیم.

در حالی که بیشتر رقبای ما از چند ماه قبل روند آماده سازی تیم‌های خود را شروع کرده‌اند ما تازه به سرمربی رسیدیم و اینکه چطور امید روانخواه گزینه اول تیم ملی امید شد را باید از مرد اول نیمکت تیم ملی فوتبال یعنی امیر قلعه نویی پرسید.

امید روانخواه مربی جوان و با انگیزه‌ای است، اما با چه معیاری برای حضور در تیم ملی امید ایران انتخاب شده است برای خیلی از فوتبالی‌ها و غیر فوتبالی‌ها یک معماست.این همه تعلل برای انتخاب سرمربی تیم امید در حالی که از سوی کمیته ملی المپیک این موضوع به فدراسیون فوتبال محول شده بود عجیب نیست یا حداقل در کشور ما عجیب نیست چرا که بار‌ها در مورد تیم ملی امید این بی برنامگی‌ها را دیده بودیم.

بازی با اسم‌ها و مربیان با تجربه‌تر ماه‌ها در فضای رسانه‌ای شکل می‌گیرد و در نهایت یک جوان بی تجربه و بدون کارنامه موفق در راس تیم ملی قرار می‌گیرد. حدود یک قرن است که فوتبال ما از المپیک دور بوده است و با این نگاه به تیم ملی امید باید احتمالا از نیم قرن غیبت امید‌های ایران درالمپیک فراتر برویم. به نظر میرسد قلعه نویی در این انتخاب نقش دارد و  هنوز نگاه رنگی در فوتبال ملی برجسته است چرا که انتخاب امید روانخواه در میان اینهمه سرمربی باتجربه در فوتبال کشور آنقدر ریسک دارد که ژنرال هم به آن فکر کند.

انتخاب آنتونی مانیکونه ایتالیایی به عنوان مدیر فنی هم دستپخت امیر قلعه نویی است. دستیار ژنرال قرار است به عنوان مدیر فنی امید‌های ما را به المپیک برساند.سوال اینجاست که آیا تجربه عبدی در تیم ملی امید نمی‌توانست راهگشا باشد؟ چه معیار‌هایی در نظر گرفته شد که امید روانخواه گزینه اول هدایت تیم ملی امید شد؟ گفته می‌شود مصوبه کمیته فنی و توسعه عامل انتخاب روانخواه و مانیکونه برای تیم ملی امید است، اما اعضا این کمیته احتمالا فنی نیستند یا اگر هستند لطفا دلایلشان را برای انتخاب امید روانخواه اعلام کنند.

مجید جلالی، مسئول کمیته فنی فدراسیون فوتبال ایران، پس از ۱۵ ماه حضور در فدراسیون از سمت خود استعفا داد. به گزارش ورزش سه، جلالی در خصوص استعفای خود از این سمت گفت: «روزی که آمدم وظایف خودم را نوشتم و فدراسیون فوتبال هم موافقت کرد، اما وقتی پیش رفتیم دیدم نظام تشکیلاتی فدراسیون فوتبال اجازه کار نمی‌دهد.این نظام تشکیلاتی در فدراسیون فوتبال مبتنی بر رفیق بازی است و توسعه در این نظام شکل نخواهدگرفت.

نگاهی به تشکیلات فوتبال ایران در سال‌های اخیر نشان می‌دهد دایره‌ی آدم‌های مرتبط با هم که رفیق گرمابه و گلستان هم هستند سال هاست روی فوتبال ایران سایه انداخته است و این روال در زیر مجموعه‌ها هم تکرار شده و می‌شود.قلعه نویی در سهل‌ترین صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی نقش اول را بر عهده گرفت تا به این دایره نزدیک‌تر شود ودورن حلقه فدراسیون فوتبال یه دایره‌ای دیگر از افراد مورد اعتماد خودش درست کند.

نگاهی به اظهارات خداداد عزیزی در مورد دوره حضورش در تیم ملی نشان می‌دهد برای قرار گرفتن در این حلقه باید از جنس خودشان باشید و مجید جلالی از این جنس نبود. کاش مغز هایمان را از فکر کردن به دایره‌ها فراتر می‌بردیم و امثال امید روانخواه که یک استعداد در فوتبال محسوب می‌شوند را پس از کسب تجربه در رده‌های مختلف باشگاهی و ملی، در حساس‌ترین نیمکت یعنی هدایت تیم ملی فوتبال المپیک می‌نشاندیم.

تاریخ از همین حالا برای تیم ملی فوتبال المپیک ایران تکرار می‌شود و این به وضوح مشخص است و یاد این جمله می‌افتیم که هر بار بعد از ناکامی در رسیدن به المپیک دهان به دهان می‌گشت که «باید برنامه ریزی کنیم از همین حالا برای المپیک بعد، باید از سرمربیانی استفاده کنیم که با دانش روز دنیا فوتبال ما را به المپیک برسانند، همین امروز هم دیر است باید از همین حالا برای ۴ سال آینده استارت بزنیم»

درست ۴ سال قبل هم همین‌ها را شنیدیم و باز هم خواهیم شنید تا زمانی که مغز هایمان فقط به دایره دوستانمان فکر می‌کند و سرنوشت پر طرفدار‌ترین ورزش کشور در دایره رفیق بازی تعیین می‌شود.