
بعضی خاطرات هست که هر چقدر انسان تلاش کند هرگز پاک نمیشوند!
مثلاً زمانی رئیس جمهوری داشتیم که تحریمها را «کاغذ پاره» خواند و مدعی شد که نمیتوانند تاثیری در زندگی مردم ایران بگذارند اما حالا همان عزیز مدام از مدیران بعد خود انتقاد میکند و در هر انتخابات برای حل مشکلاتی که دیگران عاجزند، به میدان میآید!
پس نباید خیلی تعجب کرد از مدیران فوتبال ایران، اگر از این شیوه استفاده کنند. آنها که در زمان نفرات دیگر همواره منتقد عملکرد فدراسیون هستند و از دوران طلایی خود مثال میآورند!
اما از برخی فوتبالیهایی که میخواهند بیشتر مدیر باشند و کارفنی هم بکنند پیروی از این الگو و تقلب از روی دست مدیران جالب است. این متخصصان یک بام و دو هوا، تا وقتی خودشان هستند همه چیز را یک جور میبینند و امان از زمانی که سر سفره فوتبال نباشند...!
به یاد داریم زمانی که کارلوس کی روش ایران را برای اولین بار به جمع ۲۰ تیم برتر دنیا رساند و با او حتی رتبه پانزدهم لیست فیفا را هم تجربه کردیم. آن زمان که خیلی دور هم نیست، میگفت این ردهبندی چه ارزشی دارد؟ فقط روی کاغذ است!
حتی وقتی که همین رده بندی بی ارزش! ملاک گروهبندی جام ملتهای آسیا شد، باز از نظر این دوستان برای گول زدن مردم بود! اما وقتی در گروهبندی رسیدن به جام جهانی ایران به خاطر رتبه خوب در رنکینگ فیفا در گروه آسان قرار میگرفت، از این حربه برای کوبیدن کیروش یا هر مربی خارجی دیگر استفاده میکردند!
و حالا که خودشان مصدر کارند، از این رتبه در رنکینگ فیفا استفاده و پزش را میدهند که ببینید ما چقدر خوب کار کردهایم که ایران تبدیل به بیستمین تیم برتر دنیا شده اما باز قدر ما را نمیدانند و میخواهند مربی «چشم آبی» جای ما بیاورند! و در همان حال زیر لب میگویند: زهی خیال باطل، چه کسی زورش به ما میرسد؟!