
در طول حدود ۱۵۰ سال، از دوران قاجاریه تاکنون، ۶۷ نفر بر مسند وزارت امور خارجه ایران نشستهاند. با این حال، تنها شمار اندکی از آنان با دانش و عملکرد اثرگذار خود توانستهاند ردپایی ماندگار در تاریخ سیاسی ایران بر جای بگذارند؛ نامهایی همچون مشیرالدوله پیرنیا، میرزا حسن مستوفیالممالک، محمد مصدق، احمد قوامالسلطنه، محمدعلی فروغی، علیاصغر حکمت، علیاکبر سیاسی و حسین فاطمی.
اما در میان وزرای خارجه پس از انقلاب، تقریباً اجماع وجود دارد که محمدجواد ظریف مشهورترین، فعالترین و تأثیرگذارترین چهره در دوران تصدی وزارت خارجه (۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱) بوده است.
آنچه ظریف را از دیگر دیپلماتهای ایرانی متمایز میکند، دو ویژگی است: نخست، او دانشمند و نظریهپرداز روابط بینالملل است و فعالیت آکادمیکش در این زمینه هرگز متوقف نشده؛ دوم، او وزیر خارجهای پیشرو، خلاق و مبتکر بود، نه صرفاً مدیر اداری یک دستگاه دیپلماتیک.
نماد بارز این ویژگیها، توافق هستهای تیرماه ۱۳۹۴ (ژوئیه ۲۰۱۵) بود که هنوز هم از آن دفاع میکند، با وجود پایان دوره کاریاش و حملات سازمانیافته مخالفان.
از برکناری تا گفتوگوی پرجزئیات
من زمانی در حال هماهنگی مصاحبه با او برای «النهار» بودم که از سمت معاون رئیسجمهور در امور راهبردی برکنار شد. بهنظر میرسید برخی نمایندگان مجلس بهدنبال کنار زدن او بودند. در این مصاحبه مشخص شد که پشت پرده این برکناری ابعاد گستردهتری وجود دارد. اما در نهایت، نتیجه این اقدام باعث کاهش محبوبیت دولت مسعود پزشکیان شد؛ زیرا بسیاری معتقد بودند حمایت ظریف از پزشکیان از دلایل اصلی مقبولیت دولت جدید بود، و با کنار رفتن او، این تصور فرو ریخت که دولت تازه همان است که انتظار میرفت.
با آغاز جنگ ایران و اسرائیل، گفتوگو باز هم به تعویق افتاد. چند ماه بعد، اروپا «مکانیسم ماشه» را فعال کرد و توافق هستهای رسماً به پایان رسید. این تحولات، مصاحبه را دیرتر اما جذابتر کرد.
در نهایت، گفتوگو در دو نشست طولانی در مؤسسه «اندیشه و قلم» و گروه تازهتأسیس «پایاب» انجام شد؛ گروهی که نامش از خاطرات تازه منتشرشده ظریف به زبان عربی با عنوان «صمود الدبلوماسیة فی بیروت» (پایداری دیپلماسی در بیروت) گرفته شده است. هدف آن، بهگفته ظریف، شکستن زندان ذهنی شکستها و پیروزیهای گذشته برای ساخت آیندهای الهامبخش است.
او در این گفتوگو صریحتر از همیشه سخن گفت و برخلاف ادعاهای منتقدانش، نشان داد که دیپلماتی انقلابی است، نه تکنوکرات، و از بیان دیدگاههایش هراسی ندارد.
«مذاکره واقعی»: کلید مواجهه با چالشها
در آغاز از او پرسیدم: «بسیاری از منتقدان مذاکره با غرب و آمریکا میگویند حمله اسرائیل به ایران در حین مذاکرات، بیفایدگی گفتوگو را ثابت کرد.»
ظریف پاسخ داد: «باید یادآوری کنیم که همین مذاکرات — با وجود انتقادهایی که به روند و روش آن دارم — باعث شد مردم در برابر دشمن صهیونیستی متحد شوند و انسجام داخلی حفظ گردد. نقشه دشمن برای فروپاشی نظام شکست خورد. اگر مذاکره را کنار گذاشته بودیم، مردم تصور میکردند دولت با کنارهگیریاش راه را برای حمله دشمن باز کرده است.»
آمادگی برای همه سناریوها: تقویت دفاع و وحدت ملی
در پاسخ به این سؤال که آیا احتمال حمله جدید اسرائیل به ایران وجود دارد و اینکه برخی میگویند حداقل شش ماه تا وقوع آن فاصله داریم، ظریف گفت: «اینها همه گمانهزنی است و هیچکس نمیتواند تحولات آینده را با قطعیت پیشبینی کند. نکته مهم آن است که کشور باید از موضع قدرت با چالشها روبهرو شود؛ با تقویت بنیه دفاعی، حفظ انسجام داخلی، آغاز مذاکرات جدی و آمادهبودن برای هر شرایطی.»
او تأکید کرد که در شرایط فعلی، ایران باید استراتژی مذاکره واقعی، مستقیم، چندوجهی و نتیجهمحور را در پیش بگیرد.
ظریف توضیح داد: «منظور از مذاکره واقعی، رهایی از زندان گذشته و استفاده از همه ظرفیتها و امکانات ملی است. در جنگ دوازدهروزه، ایران نشان داد تنها کشوری است که هم شجاعت و هم توان ضربهزدن به اسرائیل را دارد. تخلیه پایگاههای آمریکایی پیش از پاسخ ایران و پیام پذیرش پاسخ از سوی ترامپ، به معنای اذعان او به اراده و توان ایران—even در برابر آمریکا—بود. این واقعیت فرصتی محدود اما مهم برای ایران فراهم کرده تا از موضع قدرت وارد مذاکرهای جدی با غرب و آمریکا شود. بر اساس چهار دهه تجربه دیپلماتیکم، میگویم تنها راهحل، گفتوگوی مستقیم و چندجانبه درباره اختلافات ایران و آمریکا است.»
مذاکره به معنای تسلیم نیست
ظریف افزود: «برخلاف تصور برخی در ایران و آمریکا، مذاکره به معنای تسلیم نیست. در مذاکرات هستهای، ایران تسلیم خواستههای طرف مقابل نشد، بلکه توانست بسیاری از خواستههای خود را بقبولاند. همین منطق در مذاکرات آینده هم باید حاکم باشد: بدهبستان، قاعده طبیعی مذاکره است. آنهایی که میخواهند امتیاز بگیرند بدون آنکه چیزی بدهند—چه در ایران چه در آمریکا—اصول مذاکره را نمیفهمند. زیادهروی در تأکید بر مواضع خودی نیز خطای بزرگی است که کشور را به ورطه امتیازدهی خواهد کشاند.»
او افزود: «برخلاف کسانی که میگویند نظام امروز ناگزیر از نوشیدن جام زهر است (مانند ۱۳۶۸)، معتقدم نه چنین الزامی وجود دارد، نه ضرورتی، نه فایدهای. ما میتوانیم با اتکا به ملت، قدرت ملی و اراده جمعی، وارد مذاکرهای از موضع اعتماد شویم و از حقوق خود دفاع کنیم.»
«زمان به نفع ما نیست»
ظریف هشدار داد: «زمان الزاماً به نفع ما نیست؛ ماههای آینده شاید برای مذاکره مناسبتر از امروز نباشند.»
او دولت پیشین را متهم کرد که در احیای برجام در دوران بایدن کوتاهی کرد:و «در آغاز دولت آقای رئیسی، همهچیز برای بازگشت آمریکا به توافق آماده بود. حتی قبل از تصویب قانون راهبردی مجلس، قرار بود بازگشت آمریکا همزمان با تحلیف بایدن اعلام شود. بعد هم که قانون تصویب شد، توافق در پایان دولت روحانی آماده بود. اما تصور غلطی که در تهران وجود داشت—اینکه مذاکره فرسایشی به سود ماست—بهعلاوه مطالبات بیش از حد اروپا و آمریکا، باعث شد فرصت طلایی ایران از دست برود.»
احترام به نظر رهبری و کارشناسان
در پاسخ به این پرسش که وقتی رهبر ایران میگوید مذاکره با آمریکا بیفایده است، چرا او همچنان از مذاکره دفاع میکند، ظریف گفت: «آقا بارها به من تأکید کردهاند که کارشناسان میتوانند و باید بدون ملاحظه، نظر خود را بیان کنند. بنابراین، معتقدم کسانی که دلسوز کشورند، نباید نظام و رهبری را از دیدگاههای منطقی خود محروم کنند بهصرف اینکه آن دیدگاه شاید با نظر رهبری متفاوت باشد. البته کشور سازوکار قانونی تصمیمگیری دارد و همه دیدگاهها در آن لحاظ میشود.»
ایران و محور مقاومت
در پاسخ به این پرسش که با ضعف نیروهای نیابتی ایران در منطقه، آیا نفوذ ایران کاهش یافته است، ظریف گفت: «تمام شواهد ۴۰ سال گذشته نشان میدهد ایران هیچگاه نیروی نیابتی نداشته است. هیچ گروهی اهدافش را بهجای ایران پیش نبرده. برعکس، این ایران بوده که برای تحقق اهداف مقاومت از آن حمایت کرده است. مقاومت نه برای ایران بلکه برای آرمانهای خود جنگیده است. بنابراین حتی اگر مقاومت تضعیف شود—که قابل بحث است—قدرت ایران تضعیف نخواهد شد.»
او افزود: «در شرایط فعلی، میان سیاستهای آمریکا، اسرائیل و همسایگان عرب تفاوتهای جدی وجود دارد که باید به نفع ایران از آن بهره گرفت. اسرائیل در پی سرنگونی جمهوری اسلامی و حتی فروپاشی ایران است؛ از پیش از انقلاب تا امروز، قدرت ایران را مانع تسلط منطقهای خود میبیند.
اما ایالات متحده چنین هدفی ندارد، چون فروپاشی ایران او را در باتلاق خاورمیانه غرق میکند و مانع رقابتش با چین میشود. هدف واشنگتن، تضعیف ایران از طریق فشار سیاسی و اقتصادی است.
در مقابل، کشورهای عربی—بهویژه پس از تجربه تجاوزگری اسرائیل—به این نتیجه رسیدهاند که بدون ایران قدرتمند، خودشان طعمه خواهند شد. بنابراین، تمایل دارند روابط راهبردیشان با ایران را بهبود دهند. ما باید این فرصت را جدی بگیریم و دیپلماسی فعالی پیش ببریم.»
او درباره غزه گفت: «تحولات اخیر بسیار مهماند، زیرا اسرائیل ناچار شد بدون تحقق اهدافش در نسلکشی، به آتشبس تن دهد. این امر باید با هوشیاری و همبستگی کشورهای اسلامی به فرصت بدل شود.»
پایان برجام و مکانیزم ماشه
درباره پایان برجام و بازگشت تحریمها، ظریف با لبخندی تلخ گفت: «بسیاری از حملات و تخریبها علیه من و برجام سازمانیافته و بیپایهاند. اما درباره علت واقعی مرگ برجام و بازگشت مکانیزم ماشه حرفهای زیادی میتوان زد که زمانش هنوز نرسیده. تنها مثلاً بپرسم: اگر زنجیره رویدادها از ژوئیه ۲۰۱۵ تا ژانویه ۲۰۲۵ را مرور کنید، حقایق بسیاری آشکار میشود.»
او توضیح داد: «آمریکا با پذیرش برجام، در پی تسهیل استراتژی "چرخش به آسیا" و تمرکز بر چین بود. با کاهش تنش با ایران، دیگر نیازی به درگیری در خاورمیانه نداشت. اما اسرائیل و مخالفان خارجی برجام، همراه با تحلیلهای نادرست داخلی، این مسیر را منحرف کردند. نتیجه، ترور دانشمندان و فرماندهان ایرانی و تغییر راهبرد واشنگتن شد: از کاهش حضور در منطقه به واگذاری امنیتش به اسرائیل.
در نتیجه، میان سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵، شمار کشورهایی که در شورای امنیت از ایران حمایت میکردند از ۱۳ کشور به فقط ۴ کشور کاهش یافت.»
اروپا و شورای امنیت: ریاکاری و سوءاستفاده
ظریف با تندی گفت: «سه کشور اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام، تمام تعهداتشان را نقض کردند. در جریان جنگ دوازدهروزه نیز از راهحل نظامی علیه ایران حمایت کردند تا به اسرائیل کمک کنند. وقتی شکست خوردند، به ابزارهای سیاسی و نفاق روی آوردند. این رفتار متکبرانه باعث افول شدید نقش اروپا در جهان شد؛ حتی در پروندههایی مربوط به خود اروپا، مثل بحران اوکراین.
در آینده نزدیک، با رقابت آمریکا و چین در فناوری—بهویژه هوش مصنوعی—اروپا جایگاه خود را در نظم جهانی از دست خواهد داد.»
گزینههای ایران در برابر تحریمها: اولویت با انسجام داخلی
ظریف راهکار ایران را چنین برشمرد:
1. تقویت انسجام اجتماعی و ملی بهعنوان مهمترین منبع قدرت.
2. بازسازی توان دفاعی و گسترش روابط منطقهای.
3. آغاز مذاکرات چندجانبه با آمریکا برای حل اختلافات، چون به باور او «رابطه دوستانه کامل غیرواقعبینانه است».
او افزود: «عامل کلیدی انسجام، بهبود وضع اقتصادی است. این امر در شرایط تحریم ممکن نیست مگر با استفاده کارآمد از سرمایه عظیم ایرانیان در داخل و خارج کشور. هیچ سرمایهگذاری در فضای فساد و بیاعتمادی پایدار نمیماند. بنابراین، دولت باید تضمین امنیت سرمایه را در بالاترین سطح فراهم کند و با فساد و سوءاستفاده بهعنوان اولویت امنیت ملی مقابله کند.»