به تازگی شاهد یک رویداد قابلتامل با بازتابهای جهانی در استرالیا بوده ایم. ماجرا از این قرار است که در جریان برگزاری مراسم جشن یهودیان موسوم به "حنوکا" در منطقه ساحلی بوندی استرالیا، یک حمله مسلحانه رخ داده که منجر به کشته شدن دست کم 16 نفر و زخمی شدن ده ها تن دیگر شده است. از همان نخستین لحظات پس از مخابره خبرِ این حمله، شاهد طرح تحلیل و تفسیرهای مختلف در مورد آن و ابعاد و پیامدهایش بوده ایم. با این همه، در تحلیل رویداد مذکور، توجه به 4 نکته مهم به نظر می رسد.
یک: ارائه یک چهارچوب روایتیِ کلیشهای به افکار عمومی جهان
هنوز لحظاتی از مخابره خبرِ حمله مذکور نگذشته بود که شاهد بودیم جریان های سیاسی و رسانه ای غربی و عبری به صورت یکصدا و هماهنگ، ایران را مسوول اصلی این رویداد معرفی می کردند. در واقع، این جریان ها بدون هرگونه سند و مدرکی، علیه ایران دست به اتهام زنی گسترده زده و می زنند. این رویکرد، کاملا برنامهریزی شده است و در قالب آن جریان های مخالف و معاند با کشورمان سعی دارند عرصه ارائه روایت ها به افکار عمومی دنیا را از همان لحظات نخست، کنترل کنند.
به بیان سادهتر، در این رابطه سعی می شود تا مخاطبان در یک قالب مشخص که مطلوب محور عبری-غربی است در مورد مورد حادثه تیراندازی در استرالیا فکر کنند. پیش از این نیز بارها و بارها در قالب رویدادهای مختلف شاهد اتهام زنی های صهیونیست ها و متحدانشان علیه کشورمان آن هم بدون هرگونه سند و مدرکی بوده ایم. رویکردی که با جنجالسازی سعی داشته نوعی فضای امنیتی را ذر ذهن افکار عمومی جهان با محوریت نامِ ایران ایجاد کند. در عین حال، در قالب همین سناریو سعی می شود تا اسلام هراسی نیز در جهان ترویج شود.
دو: انعکاس چندباره یک مولفه معنادار در صحنه جهانی
رژیم اشغالکر قدس به طور خاص در جریان تحولات دو ساله اخیر در سطح منطقه غرب آسیا، دست به هر نوع جنایتی که تصور شود زده است. کافی است توجه داشته باشیم که تنها در پرونده غزه این رژیم موجب به شهادت رسیدن بیش از 70 هزار انسان بیگناه شده که بخش قابل توحهی از آن ها را زنان و کودکان تشکیل می دهند. جنایاتی که سطح نفرت و انزجار بین المللی از صهیونیست ها را به نحو تصاعدی افزایش داده اند و همانطور که مقام معظم رهبری نیز در مدت اخیر بارها فرموده اند، رژیم صهیونیستی اکنون در زمره منفورترین رژیم های جهان است.
حال در یکچنین فضایی، کاملا طبیعی است که شاهد نمودهای مختلف خالی شدن خشم عمومی بر سر صهیونیستها در بخش های مختلف جهان باشیم. مگر غیر از این است که مثلا وقتی تیم های ورزشی رژیم اشغالگر قدس به کشورهای مختلف جهان سفر می کنند با واکنش تند مردم کشورهای میزبان رو به رو می شوند و تاکنون صدها ویدئو در فضای مجازی در این رابطه منتشر شده است؟ از این رو، آنچه اخیرا در استرالیا رخ داده نیز در راستای اوج گیری تنفر جهانی از جنایات صهیونیست ها در محیط بین اللمللی است.
جالب اینکه قدرت های غربی که در برابر کشتار انسان های بیگناه در غزه سکوت کردند، بار دیگر استانداردهای دوگانه خود را به نمایش گذاشتند و در مورد حادثه استرالیا جنجال های زیادی را به راه انداخته و نشان دادند که به جای اعتقاد به حقوق بشر واقعی، به حقوق بشر سیاسی و انتخابی باور دارند!
سه: رژیم صهیونیستی و عملیات فریب؟
یکی دیگر از تئوریهایی که تنها اندکی پس از عملیات تیراندازی در ساحل بوندی استرالیا از سوی برخی تحلیلگران مطرح می شود این است که هیچ بعید نیست خودِ صهیونیست ها و دستگاه های اطلاعاتی آن ها در پسِ پرده این حادثه باشند. اسرائیل اکنون در جهان به شدت منزوی است و جهانیان تصویر یک رژیم جنایتکار را از آن دارند و درست به همین دلایل نیاز به مظلوم نمایی دارد تا بتواند تصویر بینالمللی خود را تا حدی هم که شده تلطیف کند. در عین حال، آمارهای مختف در اراضی اشغالی حاکی از این هستند که روند مهاجرت معکوس از فلسطین اشغالی به شدت اوج گرفته و به یک دردسر بزرگ برای اسرائیل تبدیل شده است.
چهار: بهانه جدید برای سرکوب اعتراضات ضدصهیونیستی؟
در نهایت باید گفت که کشور استرالیا و البته دیگر کشورهای جهان در طی ماه های گذشته صحنه برگزاری اعتراضات مختلف ضدصهیونیستی بودهاند. حال برخی این ایده را مطرح می کنند که جریان های مخالف و معاند با این اعتراضات با استفاده از رویداد اخیر در استرالیا سعی دارند اینطور به جهانیان القا کنند که برگزاری هرگونه اعتراضی علیه اسرائیل در هرکجای جهان نمودی عینی از یهودی ستیزی است و باید سرکوب شود! رژیم اشغالگر قدس سالهاست که با این تعریف سطحی سعی داشته تا اعمال سرکوب علیه منتقدان و مخالفان خود را توجیه کند. جالب اینکه حادثه تیراندازی اخیر در استرالیا در منطقه ای رخ داده که کانون اعتراضات ضدصهیونیستی و طرح مواضع مستقل علیه این رژیم در ماه های گذشته بوده است.