بیگمان صحنهگردان اصلی بازی تراکتور و پرسپولیس ، شجاع خلیلزاده بود؛ کودک سیوشش ساله فوتبال ایران که بعد از گل کردن پنالتیاش، شادی همیشگی دو بازیکن پرسپولیس را به هجو کشید و تا ساعتی پس از صعود تراکتور از مرحله یکشانزدهم نهایی جام حذفی، همچنان به حرکات چیپ و زنندهاش ادامه میداد. اساسا اینطور به نظر میرسد که شجاع با خودش کورس نفرتانگیز بودن گذاشته و اگر هر روز منفورتر از روز قبل نباشد، دچار عذاب و اذیت میشود!
خلیلزاده امروز در دفاع از خودش گفته: «چرا وقتی من و بیرانوند فحش میخوردیم کسی ناراحت نشد؟» البته که فحاشی از هر طرف زشت و غیرقابل دفاع است، اما شاید خوب باشد کاپیتان تراکتور مثلا نگاهی به مهدی ترابی بیندازد و از خودش بپرسد چرا هیچکس کوچکترین بیاحترامی به او نمیکند؟ مگر ترابی که به مراتب فوتبالیست بهتری هم هست، تیم عوض نکرد؟ مگر در همین تراکتور موفق نبوده و اصلا در همین مسابقه تنها گل تیم تبریزی را نزد؟ چرا کسی با او یا دانیال اسماعیلیفرد کاری ندارد؟ شاید دلیلش این باشد که آنها گربه رقصانی و دهانکجی نکردند، شعور ملت را نادیده نگرفتند و به ولینعمتانشان لقب «ذات خراب» ندادند. امثال دانیال و ترابی بدون رودربایستی دنبال پول بیشتر رفتند و الان هم بیحاشیه دارند کارشان را میکنند، نه این که هر روز لوگوی یک جا را ماچ کنند و دستآخر تا مقام تحقیرآمیز وکیل مدافع و دستبوس محمدرضا زنوزی نزول کنند.
آنچه مسلم است این که شجاع در باتلاق بیزاری فرو رفته و هر چه بیشتر دست و پا بزند، پایینتر خواهد رفت. او امروز همه را از خودش رانده و دلش تنها به حمایت مشتی هوادار تراکتور خوش است، هرچند نمیداند آنها که با فرزند و اسطوره خودشان، کریم باقری بزرگ چنان کردند، فردا که تاریخ مصرفش تمام شود، شجاع را هم مثل دستمال کاغذی یک گوشه پرت خواهند کرد. فرقش فقط این است که وقتی به کریم جسارت شد، کل ایران از هر رنگی به حمایت از او برخاست، در حالی که بعید است خلیلزاده بعد از بازنشستگی بتواند در هیچ گوشهای از این سرزمین سرش را بالا بگیرد.