فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» بدون شک یکی از بهترین فیلم‌های سینمایی چند سال اخیر کشورمان است. فیلمی که در ساختار و محتوا گامی رو به جلو محسوب می‌شود و مجموعه عوامل جوان آن توانستند اثری را خلق کنند که حداقل در هدف اولیه خود موفق بوده است. حالا دیگر همه با شنیدن نام این یاد جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان می‌افتند و سکانس بی‌بظیر لحظه بلند کردن بی‌سیم در بحبهه جنگ نشان داد تا چه حد می‌توان بین کاگردانی و عوامل فنی هماهنگی ایجاد کرد.

ایمان کریمان مدیر جلوه‌های ویژه میدانی جوان سینمای ایران که به تعبیر بسیاری کار ویژه‌ای را در «ایستاده در غبار» انجام داده بود در نهایت برای آن موفق به دریافت سیمرغ بلورین شد، سیمرغی که اگرچه شیرینی خاصی برای او داشت اما معتقد است باید مظلومیت بچه‌های جلوه‌های ویژه بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

- جدای از بحث فنی فیلم «ایستاده در غبار» که اثری بسیار قابل اعتنایی است، در بعد جلوه‌های ویژه میدانی نیز کار قابل تاملی ارائه شده است،این نوع از روش کار در فیلم چگونه شکل گرفت؟

زمانی که من را دعوت به کار کردند حجم سناریو خیلی زیاد بود، وقتی چند صفحه اول فیلمنامه را خواندم خیلی دوست داشتم و با وجود حجم زیاد آنرا کامل خواندم. حجم کار به جهت جلوه‌های ویژه میدانی بسیار زیاد بود هرچند در نسخه نهایی این حجم عظیم کمتر شد. اما به هرحال پس از صحبتی که با آقای مهدویان انجام دادیم ایشان گفت که سبک کار در این فیلم مستندگونه است و هیچ چیزی را به صورت غیرواقعی از جمله جلوه‌های ویژه نمی‌خواهیم داشته باشیم.ما می خواهیم همه چیز کاملا طبیعی و مستندگونه باشد. بنابراین به این نتیجه رسیدیم کمتر از افکت‌های آتش و بیشتر از افکت‌های انفجاری خاکی استفاده کنیم تا به روایت مستندگونه فیلم کاملا نزدیک باشد.بعد از صحبت‌های اولیه و رسیدن به فرم مورد نظر من چند نمونه انفجار را برای محمدحسین مهدویان تست کردم و یکی از انفجارها را که بیشتر به فضای فیلم همخوانی داشت را انتخاب کرد.

- انفجاری که مهدویان پسندید چه ویژگی داشت؟

شاید سن و سال من کم باشد اما سال‌ها تجربه کار در فیلم‎‌های جنگی را دارم و 11 سال دستیار آقای محسن روزبهانی بودم، و فیلم «دوئل» خودش به تنهایی یک مدرسه بود.طبق همین یکسری تجربیات بدست آورده بودیم. مثلا ما برای انفجار هیچوقت چال نمی‌کنیم و انفجارها را روی سطح می‌زنیم ولی کاملا ایمن و مطمئن.

ریسک و خطر انفجار سطحی از انفجارهای کاشتی بیشتر نیست؟!

اتفاقا ایمنی انفجار سطحی بیشتر است. وقتی شما چاله می‌کنید هم زمان بیشتری تلف می‌شود و هم اینکه احتمال دارد نوع انفجار با جنس فیلم جور در نیاید. البته چند سالی هم هست که ما دیگر از مواد نظامی استفاده نمی‌کنیم و از مواد کاملا مخصوص سینما می‌شود. ما سال‌هاست که صحبت از موادی می‌کنیم که در لحظه انفجار خیال بازیگر راحت باشد و در سریال «آسمان من» هم این کار را انجام دادم و وقتی درب ماشین در حرکت کنده شد، نمی‌توانستیم از مواد نظامی استفاده کنیم. البته در دوران امروز علم هم دخیل شده است و بیشتر بچه‌های جدید درس این موضوع رو خوانده‌اند و فرمول‌های جدید را برای انفجار پیدا می‌کنند.

به هر ترتیب فرم انفجاری که من در فیلم «ایستاده در غبار» استفاده کردم به دلیل رنگ فیلم انفجار خاکی بود چرا که می‌خواستیم یک پیوستگی در رنگ فیلم بوجود بیاید و یک سختی را به جان خریدیم اما در نهایت همه گفتند که رنگ انفجار با رنگ فیلم کاملا هماهنگ است.«ایستاده در غبار» با دوربین سوپر 16 میلیمتری فیلمبرداری شد و خدا را شکر می‌کنم که توانستیم به خواسته کلی فیلم نزدیک شویم.

- در فیلم چند پلان-سکانس خاص وجود دارد، مثل سکانسی که در اوج نبرد حاج احمد متوسلیان بی‌سیم را بالا می‌برد تا آن‌ور خط شرایط را درک کند و دائما شاهد انفجار و شلیک آر.پی.جی و خمپاره هستیم که به لحاظ اجرایی کار خیلی سختی به نظر می‌رسید. چگونه به این سکانس‌ها رسیدید؟

قبل از اینکه ما بخواهیم این سکانس‌های خاص را فیلمبرداری کنیم، مهدویان به من گفت که در ذهنش چه چیزی می‌گذرد و اصلا می‌شود این کار را انجام داد یا خیر.یکی از مهمترین مسایل بحث و تعامل است که شما به عنوان مدیر جلوه‌های ویژه به کارگردان اطمینان بدهید که آن چیزی که در ذهنش وجود دارد در صحنه نیز می‌توان اجرا کرد.آقای حجازی‌فر هم واقعا کمک کردند و به ما اطمینان کردند تا کار خوب اجرا شود. برخی انفجارها واقعا در یک متری حجازی‌فر می‌خورد اما او به ما اطمینان کرد. البته ما صحنه را کاملا ایمن می‌کردیم و حتی در همین سکانسی خاص یک انفجار بین آقای حجازی‌فر و دوربین اتفاق می‌افتد و خیلی مهم بود که همه عوامل ایمن باشند و واقعا با یک همکاری گروهی اتفاقی افتاد که همه از آن راضی هستند و البته در این فیلم کوچکترین حادثه‌ای هم رخ نداد که جای شکر دارد.

- بعد از اینکه نامزدهای دریافت سیمرغ اعلام شد،نامه‌ای از سوی انجمن جلوه‎‌های ویژه نوشته شد و در آن نسبت به عدم تفکیک جلوه‌های ویژه میدانی و بصری اعتراض شد،هرچند که در نهایت دو سیمرغ جداگانه اهدا شد.ماجرای این نامه چه بود؟

من خودم نایب رئیس انجمن جلوه‌های ویژه هستم. وقتی نامزدها اعلام شدند جلوه‌های ویژه بصری و میدانی مشترک اعلام شدند در صورتیکه دو مقوله کاملا جداگانه از هم هستند و البته از جلوه‌های ویژه میدانی حتی بنده نامزد شده بودم و همین موضوع این شائبه ر بوجود آورده بود که داوران نگاه تخصصی به این بخش نداشتند. بحث ما هم البته مربوط به امسال نیست و سال قبل هم دوستان داور هیچ نامزدی از جلوه‌های ویژه میدانی انتخاب نکردند.اما صحبت من این است که وقتی به چند سال قبل رجوع می‌کنیم می‌بینیم فیلم‌های بودند که واقعا نسبت به فیلم‌های سال قبل و امسال ضعیف‌تر بودند و از بین همین فیلم‌های ضعیف‌تر نامزد سیمرغ معرفی می‌کردند، سال قبل به این نظر هیات داوران احترام گذاشتیم و کوچکترین حرفی نزدیم اما امسال وقتی این دو رشته با هم اعلام می‌شود و از جلوه‌های ویژه میدانی هم تنها یک نفر معرفی می‌شوند، این شائبه بوجود آمد که این دو رشته را تلفیق کرده‌اند. ان هم دو رشته‌ای که کاملا متفاوت هستند. وقتی نامزدها اینگونه اعلام می‌شود شائبه‌برانگیز می‌شود و باعث شد هم ما و هم دوستان جلوه‌های ویژه بصری به نحوه داوری اعتراض کنند و امیدوارم اگر قرار است این دو بخش دیده شود هرکدام در جای خودش و به صورت مجزا دیده شود.

- جدا از اینکه در بخش شما تنها یک نفر نامزد معرفی شده بود، اما به هرحال چیزی از شیرینی و لذت دریافت سیمرغ کم نمی‌کند. چه حسی زمان دریافت سیمرغ داشتید؟

همیشه جایزه گرفتن شیرین است بخصوص برای من که بیشتر فیلم‌هایم در چند سال گذشته به دلایل متخلف به فجر نیامده بود اما شاید باورتان نشود اما از روز اول اصلا به سیمرغ فکر نمی‌کردم و تنها به این فکر می‌کردم که یک فیلم خوب و در خور نام و اسم حاج احمد متوسلیان ساخته شود که خدا رو شکر مخاطبان و منتقدان هم از کار راضی بودند و همین موضوع شیرینی دریافت سیمرغ را هم بیشتر می‌کند.

- «ایستاده در غبار» ویژگی‌هایی دارد که واقعا سطح توقع مخاطب را بالا می‌برد، همانطور که محمد حسین مهدویان با این فیلم پیشرفت محسوسی داشت الان این انتظار می‌رود که ایمان  کریمان هم بعد از این سیمرغ و کار متفاوتش، در فیلم‌های بعدی متفاوت‌تر باشد.برای ادامه این مسیر چه برنامه‌ای دارید و فکر می‌کنید که چیزی در جلوه‌های ویژه وجود دارد که هنوز به آن نرسیده‌اید؟

متاسفانه ما جلوه‌های ویژه را فقط در انفجار می‌بینیم و این جفا به این حرفه است. در سوی دیگر موضوع باید فیلمی ساخته شود که در آن خلاقیت وجود داشته باشد تا من مسول جلوه‌های ویژه هم کار خلاقانه ارائه دهم. دلیل اینکه کار من در «ایستاده در غبار» دیده شد به دلیل خلاقیتی بود که در ساختار اثر وجود دارد و طبیعتا من هم باید کار بهتری ارائه می‌دادم.فیلم‌های «افق»،«مهاجر»،«سفر به چزابه» و «دوئل» اساسا فیلم‌های خلاقانه‌ای هستند و به همین نسبت در جلوه‌های ویژه آنها نیز خلاقیت دیده می‌شود. سکانس‌های برفی «ایستاده در غبار» تمام توسط ما برف مصنوعی داده شده است اما به هیچ عنوان بیرون نمی‌زند و کسی احساس نمی‌کند این برف مصنوعی است و حتی برف‌های روی زمین فیلم در کردستان را هم ما داده بودیم، آن هم در فیلمی که به هیچ وجه از ویژوآل افکت استفاده نشده است.

بنابراین جلوه‌های ویژه فقط انفجار نیست و ایده خلاقانه در یک فیلم باعث می‌شود که همه اجزای آن به دنبال خلاقیت باشند اما متاسفانه یکی از مشکلات امروز ما این است که فیلم‌ها عمدتا محدود به آپارتمان شده‌اند وگرنه اگر فیلم با پروداکشن بزرگ ساخته شود، جلوه‌های ویژه خلاقانه‌ای هم در آن خواهید دید.

و حرف پایانی؟

به بچه‌های جلوه‌های ویژه خیلی ظلم می‌شود در صورتی که حساس‌ترین و سخت‌ترین کار را انجام می دهند.یک رشته کاملا تخصصی است که فقط محدود به انفجار نیست و تمام تقاضای من است که مسولان نگاه بهتر و مهربانانه‌تری به جلوه‌های ویژه داشته باشند چرا که حداقل در سطح منطقه یک سرو گردن از بقیه بالاتر هستند.