حاج حسن حسینزاده موحد، پیشکسوت جهاد و مبارزه انقلاب اسلامی و جانباز سرافراز و آزاده دوران دفاع مقدس در سن 63 سالگی به لقاالله پیوست. پیکر مرحوم حسینزاده در اولین روز سال 1395 با حضور جمع کثیری از هم سنگران و هم رزمانش و همچنین حجج اسلام جاودان صدیقی، حجازی و محسنی اژهای و آقایان عزت مطهری و حسین شریعتمداری و سردار اسماعیل کوثری و حاج منصور ارضی تشییع و در آستانه حضرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد.
مراسم شب هفتم آن مرحوم روز پنجشنبه پنجم فروردین بعد از نماز مغرب و عشاء از ساعت 20 در مسجد جامعه آستان قدس حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) برگزار خواهد شد.
آغاز مبارزات
مرحوم حسینزاده موحد مبارز سیاسی خود را از دوران نوجوانی علیه رژیم منحوس پهلوی آغاز کرد و 9 سال در زندانهای رژیم طاغوت زیر شکنجه و بازداشت بود. این مبارز در دوران زندان به تحصیل علوم دینی از محضر آیتالله طالقانی، آیتالله ربانی شیرازی، حجتالاسلام حقانی و آیتالله سعیدی پرداخت و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی از زندان آزاد شد و نقش فعالی در دوران پیروزی انقلاب اسلامی ایفاء کرد.
مرحوم حسینزاده موحد با شروع جنگ تحمیلی در جبهههای دفاع مقدس حضور یافت و در عملیات کربلاء 5 به شدت مجروح و به اسارت رژیم بعث عراق درآمد و در سال 1369 به همراه سایر آزادگان با بدنی مجروح و رنجور به میهن اسلامی بازگشت. وی که در راستای اهداف مقدس جمهوری اسلامی ایران به فعالیتهای فرهنگی اشتغال داشت در سحر آخرین روز سال 1394 در سن 63 سالگی به لقاءالله پیوست.
نگاهی گذرا به زندگی حاجحسن حسینزاده موحد
مرحوم حاج حسن حسینزاده سال 1331 در خانوادهای مذهبی و مبارز متولد شد. پدرش، مرحوم محمدمهدی حسینزاده موحد از شاگردان حاج آقا مرتضی زاهد (استاد اخلاق و عرفان) و آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی (رهبر سیاسی و معنوی مردم ایران در دهههای بیست و سی) بود. مرحوم حاج آقا مهدی حسینزاده که رابط و پیک خاص آیتالله کاشانی بین ایشان و امام خمینی (ره) بود، پیش از شهرت امام به عنوان رهبر معنوی و سیاسی مسلمانان، شناختی قدیمی نسبت به امام خمینی داشت و از نخستین مقلدان اجتهاد ایشان بود؛ از همین رو فرزندانش را از کودکی با فرهنگ امام خمینی آشنا کرده بود. او همچنین برای آشنایی با فرهنگ مبارزه و شهادت، پسران خود را در همان کودکی هر هفته به زیارت مزار شهیدان فدائیان اسلام میبرد.
حاجحسن حسینزاده و برادرانش پیش از آغاز علنی نهضت امام خمینی چند باری در کودکی و هنگام تشرف پدر به خدمت امام خمینی، امام را دیده بودند و به این مرد بزرگ تاریخ جهاد و مبارزه دل بسته بودند. اینگونه بود که حاجحسن همراه اعضای خانواده مبارزات سیاسی خود را از نوجوانی آغاز کرده بود و نخستین دستگیری او در 15 سالگی هنگام پخش اعلامیه امام خمینی در امجدیه اتفاق افتاده بود. حسن حسینزاده تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 که همراه با برادر مبارزش (محمد حسینزاده موحد) بالاخره از زندان آزاد شد، نزدیک به 9 سال غیرپیوسته را در زندان و بازجویی و شکنجه گذراند. زندان قصر، زندان قزلحصار، زندان کمیته مشترک و زندان جمشیدیه زندانهایی بودند که هر کدام مدتی میزبان این مرد مبارزه بودند.
حاجحسن که در ابتدای مبارزه از شاگردان و دوستداران آیتالله شهید سعیدی بود، سالهای زندان را به یادگیری علوم حوزوی و اسلامی نزد م جتهدان و اساتید برجسته حوزه که در آن دوران در زندان ستمشاهی به سر میبردند مثل «آیتالله طالقانی»، «آیتالله ربانی شیرازی»،«آیتالله شهید حقانی» و «آیتالله انواری» گذراند و در ایام آزادی به فعالیتهای سیاسی و مذهبی در قالب برگزاری جلسات و هیئات با انقلابیون میپرداخت. هیئتی که خود حاجحسن و برادرش تشکیل داده بودند و به طور هفتگی در شبهای جمعه برگزار میشد «انصارالمهدی»نام داشت؛ هیئتی در محدوده میدان خراسان تهران که با تفسیر قرآن و ترویج معارف اهل بیت (علیهمالسلام) و همچنین فعالیتهای سیاسی و اعتقادی همراه بود و بسیاری از روحانیون انقلابی آن زمان در دهههای مختلف به آن دعوت میشدند. از جمله رهبر عزیز انقلاب «حضرت آیتالله خامنهای» که در یکی از دههها به موضوع «مرگ، زندگی و شهادت» پرداخت و در دههای دیگر به موضوع حساسیتبرانگیز«استعمار». گفتنی است شهید مظلوم «امیر مراد نانکلی» نیز از اعضای ثابت این هیئت جوان و کوچک بود که سال 1353 زیر شکنجه ساواک به شهادت رسید.
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی حاج حسن حسینزاده به فعالیتهای فرهنگی و اسلامی روی آورد، فعالیتهایی که تا واپسین روزهای حیاتش ادامه پیدا کرد. وی با آغاز جنگ تحمیلی دولت بعثی عراق و پشتیبانی دیگر کشورهای فاسد علیه ایران، داوطلبانه عازم جبهه شد. او با حضور در بخش فرهنگی و عقیدتی لشکر 27 محمد رسولالله (ص) به عنوان استاد و مربی عقیدتی، کرسی اخلاق را در دوکوهه، محور کرخه، محور کارون و به ویژه محور فاو تشکیل داد. رزمندگان اسلام در این کلاسها که در سنگرهای مختلف برگزار میشد، در کنار جلسه اخلاق از جلسات آموزش عقائد و معارف اسلامی حاجحسن حسینزاده بهرهمند میشدند، تا اینکه سرانجام در دی ماه 1365 و در عملیات تاریخی، مهم و افتخارآفرین «کربلای 5» در خط مقدم با گلوله نیورهای عراقی مجورح و سپس به اسارت ارتش عراق درآمد، اما کسی از این اسارت مطلع نشد.
شهیدی که زنده به میهن بازگشت
بعضی از شاهدان ماجرا او را غرق در خون، افتاده بر زمین و در حال مطالعه قرآن جیبیاش گزارش کرده بودند و بعضی اذعان بر شهادت او داشتند. از آنجا که در زمان عملیات، همرزمان حاجحسن به خاطر شدت حملات دشمن نتوانسته بودند پیکر او را به عقب برگردانند و از آنجا که پس از اسارت او در اردوگاههای مخفی صدام( که به صلیب سرخ و دیگر نهادها گزارش نمیشد) اسارت خود را میگذراند، امر بر همگان مشتبه شد و به جای اسارت، خبر شهادت او به تهران رسید. بیش از چهار سال مراسم یادبود برای حسن حسینزاده به عنوان «شهید مفقودالاثر» برگزار شد و قبری نمادین هم در بهشت زهرا به او اختصاص پیدا کرد. تا اینکه سرانجام دو سال پس از پایان جنگ تحمیلی در سال 1369 حاج حسن حسینزاده موحد، مبارز خستگیناپذیر، با پیکری تکیده، نحیف و مجروح و در کمال ناباوری خانواده و دوستانش آزاد شد و به خانه برگشت. به گواهی خانواده و دوستانش پیش از اسارت حدودا 73 کیلو بود و پس از آن 37 کیلو. در ایام اسارت به خاطر صدمات ناشی از جراحت گلوله در کمر و وضع هولناک اردوگاههای عراق، هر دو پای حسن حسینزاده خشک شده و بسیاری از اعضای دیگر پیکر او از جمله کلیه، دندانها و ... آسیب جدی دیده بود. پس از آزادی با چندین ماه بستری شدن در بیمارستان تهران و تحت عمل و مداوا قرار گرفتن یکی از پاهای این جانباز سرافراز تا حدودی بهبود پیدا کرد.
شهید حسینزاده در آسایشگاه ۶ اردوگاه تکریت ۱۱ دوران اسارت خود را گذراند.
حسن حسینزاده موحد پس از ترخیص از بیمارستان تا واپسین روزهای زندگی دنیایی، فعالیتهای فرهنگی و مذهبی خود را ادامه داد که جدا از جلسات ماهانه جامعه کبیره در منزل، شامل جلسات دیگری در سراسر کشور میشد. از فعالیتهای فرهنگی شاخص او تشکیل کارگروه راهپیمایی و پیادهروی از تهران تا مرز عراق (در زمان بسته بودن راه کربلا) و برپایی مراسم دعای عرفه همراه با آزاده سرافراز و روحانی پاکباز مرحوم حجةالاسلام حاج علیاکبر ابوترابی بود.
جاودان یاد حاجحسن حسینزاده موحد، عارف مجاهد، پیشکسوت جهاد و مبارزه دوران انقلاب اسلامی و آزاده سرافراز و جانباز دوران دفاع مقدس در سن 63 سالگی و در سحر آخرین روز سال 1394 به لقاءالله پیوست.
غسل آن مرد مجاهد در حسینیه آقا شیخ مرتضی زاهد و با حضور حجةالاسلام نخچی و حاج منصور ارضی انجام شد و مراسم تشییع و مراسمهای وداع با ایشان در محل مسجد حوری با حضور جمع کثیری از امت حزباله از همسنگران و همرزمان او در دوران انقلاب و دفاع مقدس برگزار شد.