به گزارش جهان، در جدید ترین نمونه آن رئیس بنیاد باران در پاسخ به نامه یک زندانی فتنه که مدعی شکنجه خود در زندان شده است، در پاسخ وی را به ادامه "داستان" سرایی و تقویت قلم نویسندگی اش تشویق کرد!

آنچنان که سایت کلمه نوشته، این فعال فتنه که به تازگی از زندان آزاد شده است، در نامه‌ای که مهرماه گذشته برای «سید محمد خاتمی» ارسال کرده، یک روز از بازجویی خود را شرح داده است. او در ابتدای این نامه که در سالروز تولد سیدمحمد خاتمی به وی تقدیم کرده، نوشته است:

«آقای خاتمی عزیز، بعضی خاطرات برای آدم همیشه یک راز می‌مانند. رازهایی که تو ناگزیر از سرکوب آن‌ها هستی. مترصد فرصتی بودم تا داستانی را که برای من از این رازهاست به شما هدیه کنم و چه فرصتی مناسب‌تر از سالروز تولد شما. تقدیم به شما که محرم راز‌ها و دردهای این مردمید.»

چند روز بعد خاتمی در پاسخ به این زندانی فتنه یادداشتی به شرح زیر برایش ارسال می‌کند؛ گویا ادعاهای این فعال اپوزیسیون آنقدر تخیلی بود که خاتمی هم آن را بیشتر داستانسرایی دانسته است تا واقعیت. خاتمی گرچه خود از متهمان فتنه است و تاکنون از آن اعلام برائت نکرده اما می نویسد: " متن جذاب و در عین حال تکان دهنده بود. آنچه در خور توجه است اینکه شما علاوه بر روشن بینی، تعهد و پایداری در خور تحسین که هزینه آن را نیز با بزرگواری پرداخته‌اید، داری قریحه‌ای خوب در هنر و خلاقیت‌های هنری هستید که اگر انشالله نسبت به تعمیق و بسط آن اهتمام کنید می‌توانید آثار ارزنده‌ای را نیز داشته باشید. مطالعه آثار ادبی نویسندگان و داستان نویسان و خواندن رمانهای سنگین و آغاز کردن با نوشتن داستانهای کوتاه انشالله می‌تواند منشا پدید آمدن آثار ارزنده خواهد بود. "

در بخشی از داستان زندانی فتنه آمده است: «بیانیه کار کی بود؟» جواب می‌دهم: «نمی‌دونم، من هم تو سایت‌ها خوندم.» با سیلی به صورتم می‌کوبد. بلند‌تر می‌پرسد: «پرسیدم بیانیه کار کی بود؟» من هم جوابم را تکرار می‌کنم. ضربه سنگین دستش که به پشت سرم برخورد می‌کند مرا به جلو پرتاب می‌کند. چشم بند دارم. نمی‌توانم تصور کنم قرار است ضربه بعدی به کجای سرم بخورد! داد می‌زند: «کار بیانیه را کی انجام داد؟» کوتاه می‌گویم:» نمی‌دونم.» این بار خیلی محکم با مشت به صورتم می‌کوبد. تصور می‌کنم صورتم پر از خون شده است. دستم را مقابل صورتم می‌گیرم اما از خون خبری نیست. با کنایه می‌گوید:» نگران نباش طوری می‌زنم که جای دستم نمونه.

به اعتقاد ناظران سیاسی توسل اپوزیسیون به ادعای شکنجه زندانیان فتنه برای فرار از متهم شدن به سستی و راحت طلبی است زیرا بخشی از اپوزیسیون از اعتراف های پی در پی فتنه گران و لو دادن فعالان و اطلاعات این جریان ناخرسندند و افشای حقایق پشت پرده این جریان را نتیجه تبعیت بخشی از زندانیان فتنه از بازجویان می دانند