بازگشت به پرسپولیس بهترین اتفاق ممکن بود

افشین پیروانی در انتهای سال 1396 گفت‌وگوی جالبی با ما داشت و به اتفاقات تلخ و شیرین این سال اشاره کرد. او در این صحبت نیمروزی حرف‌هایی زد که همه آن را می‌توانید در قالب مصاحبه بخوانید.

*سال 1396 برای افشین پیروانی چطور گذشت؟

خدا را شکر، راضی هستم به رضای خدا.

*بهترین اتفاق این سال برای شما چه بود؟

قهرمانی و موفقیت پرسپولیس و حضور دوباره در تیم محبوبم بهترین اتفاق سال 96  برای من بود.

*وبدترین اتفاق؟

فوت خواهرزاده‌ام امیر علیزاده که در تورنتوی کانادا تصادف کرد و در 40 سالگی درگذشت. هنوز هم این حادثه را باور نکرده‌ایم و همگی عزادار هستیم.

*خداوند رحمت کند. پستی هم به تازگی گذاشتید که در آن تصویر ناصر حجازی و درگذشتگان پرسپولیسی فوتبال دیده می‌شد.

*اینجا دیگر رنگ و تیم اهمیت ندارد. من شاگرد خدابیامروز ناصرخان در بانک تجارت بودم و خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم.  دوست داشتنی و صادق بود. خداوند همه اسیران خاک را بیامرزد.

*سال 1397 چه برنامه‌ای دارید؟

تمرینات ما از روز دوم فروردین آغاز می‌شود. بنابراین تعطیلی نداریم و باید کنار بچه‌ها باشم.

*ما تصور می‌کردیم همگی شیراز جمع می‌شوید منزل شاغلام و...

نه، امسال نمی‌شود در ضمن به خاطر خواهرزاده‌ام عید هم نداریم. فقط تلفنی به مادرم، آقاغلام برادرم و بقیه بزرگترها عید را تبریک می‌گویم. داداشم آقاغلام برگردن من حق پدری دارد.

*بهترین نصیحتی که شاغلام به شما کرده چه بوده است؟

راستش را بخواهید من 9 ساله بودم که پدرم فوت کرد. فرزند کوچک خانواده هم بودم و بسیار عزیز کرده. می‌خواهم یک خاطره از آقاغلام تعریف کنم. یواش یواش بزرگ شدم. به تیم ملی نوجوانان و جوانان رسیدم تا اینکه زمان خدمت سربازی فرا رسید. همان زمان می‌توانستم در برق شیراز زیرنظر آقاغلام بازی کنم و خدمت سربازی‌ام هم در فجرسپاسی باشم. همه چیز مهیا بود و تمام اعضای خانواده‌ام هم می‌گفتند در شیراز بمان اما آقاغلام مخالف بود.

*مگر آن زمان فجرسپاسی وجود داشت؟

تیم فجر سپاه بود که در سطح همان شیراز فعالیت می‌کرد و تمام مسئولان آن تیم رفیق آقاغلام ما بودند. داداشم گفت برو تهران پیشرفت کنی. راستی در سال 67 توسط مرحوم دهداری و به همراه رضا رضایی‌منش به تیم ملی بزرگسالان هم دعوت شده بودم. آقاغلام دوتا خواسته از من داشت چون می‌دانست عاشق پرسپولیس هستم گفت اول باید کاپیتان پرسپولیس شوی و بعد هم کاپیتان تیم ملی!

*و به هر دو هم رسیدید؟!

افتخار می‌کنم رکورددار کاپیتانی در پرسپولیس هستم. در ضمن در تیم ملی هم با افتخار 20 مرتبه بازوبند کاپیتانی را بر دست بستم. آقاغلام این حرف‌ها را زد که 100 را بگیرد تا من به 90 برسم.

*دوری از خانواده سخت نبود؟

چرا؟ در تهران هم کسی را نداشتیم و خیلی سختی کشیدم اما آبدیده شدم.

*برای سال 97 چه آرزویی دارید؟

قهرمانی پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا و اینکه دیگر شاهد حادثه‌های تلخ مثل زلزله، سقوط هواپیما و... در کشورمان نباشیم. این دو آرزوی من در سال جدید است.

*و آرزوی شخصی؟

فقط سلامتی برای خودم و خانواده‌ام.