روحانی گرفتار مسیریابی نادرست است

در نخستین سالگرد انتخاب مجدد آقای روحانی و گزینش شورای شهر جدید، همه‌چیز نشان از نادرستی مسیرهای اصلی در طراحی این دو برنامه سیاسی دارد؛ درست وقتی سعید حجاریان، طراح ارشد سر و شکل فعلی دولت، و آقای غلامحسین کرباسچی، طراح ارشد سر و شکل شورای شهر، به کل، ابراز نارضایتی از دو برآورده طراحی‌های خود می‌کنند.
وقتی دکتر سعید حجاریان در یک طراحی تازه رادیکال، از برکناری آقای روحانی سخن می‌گویند! لرزه بر اندام ما می‌افتد، چرا که بی‌گمان او تنها یک تحلیلگر سیاسی یا اجتماعی نیست؛ او یک مقام ارشد امنیتی سابق است که علی‌الاصول هنوز همدستی در پس امور دارد و همواره بعید تصور می‌شده است که عملاً دست به پیاده کردن طراحی‌های خود نزند. بنابراین، همواره گمان بر این بوده است که وقتی او تحلیلی ارائه می‌دهد، باید دنبال دست‌هایی بود که برای جامه عمل پوشاندن به آن تحلیل‌ها به حرکت در می‌آیند؛ و وقتی سخن از برکناری رئیس‌جمهوری هموار می‌شود، درمی‌یابیم که ذهنیت چپ رادیکال به حداکثر آشوب تن سپرده است.
به همین قواره، وقتی آقای غلامحسین کرباسچی که صدر طراحی لیست امید شورای شهر بود (مطابق آنچه از افشاگری روزنامه آفتاب یزد در مورد چینش کرسی‌های دو میلیارد تومانی فهرست امید برآمد)، مهم‌ترین دست‌پخت شورای شهر را که شهردار باشد، هدف تندترین انتقادات ممکن قرار می‌دهد، باید پذیرفت که مسیر تدبیر و امید به دشواری‌هایی برخورده است که نیاز به تنظیم مجدد دارد.
در هفته گذشته نقل قول تکان‌دهنده سوم از دکتر محمد جواد ظریف برآمد و همه را غافلگیر کرد و نشان داد که مهم‌ترین هدف‌گذاری در گفتمان «تدبیر و امید» عمیقاً از واقع‌نگری به دور بوده است؛ دکتر محمد جواد ظریف فرمودند «برجام، بیماری در حال مرگ است که در آی‌سی‌یو و شرایط بسیار سختی قرار دارد.» این را آقای محمد‌رضا رضایی‌کوچی، رئیس‌کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی از حضور دکتر ظریف نقل کرد و بالاخره نشانه چهارم، نشانگر شورش سراسری علیه «طرح تحول نظام سلامت» بود که تنها پروژه موفق دولت تدبیر و امید با رضایت 80درصدی مردم تلقی می‌شود. به‌رغم این موفقیت، پس از حملات بیمه‌ها و شایعه شکرآب وزارت بهداشت و وزارت رفاه، تهاجم دکتر مسعود پزشکیان، نایب‌رئیس‌پر نفوذ مجلس شورای اسلامی، و همچنین، توقف تخصیص یارانه ارزی دارو، نشان دیگری از به محاق رفتن مسیر دولت تدبیر و امید است.
مجموع این نشانه‌ها به دکتر حسن روحانی که سیاستمدار ارشد این مسیر است، گوشزد می‌کند که باید نقش خود را ایفا کنند، و دست به تنظیم مجدد مسیرها و ریل‌ها بزنند. این چیزی است که هم‌اکنون از ایشان انتظار می‌رود.
شاخص‌ها و نشانه‌های روشنی باید در دست سیاستمدار ارشد باشد، تا بتواند به موقع و به درستی دست به اصلاح مسیرها بزند؛ یکی از نشانه‌های مسیر نادرست سیاسی این است که با وجود تلاش سخت، نتایج رضایت‌بخشی نداریم؛ خصوصاً اگر دستاوردهای ما در مقایسه با دستاوردهای رقبا طی دو یا سه دوره تلاش، نقصان داشت، باید نتیجه بگیریم که این میدان، میدان حقیقی عمل ما نیست و باید مسیرها را بهبود بخشید یا تغییر داد.
نشانه بعد این است که زیاد در دو راهی تصمیم‌گیری و مصلحت‌سنجی گرفتار می‌شویم. این نشان از آن دارد که مسیر انتخابی ما با اعتقادات و باورهای اصولی ما در تضاد است. این نحو مسیرها، اغلب با انگیزه‌هایی مانند موقعیت انتخاباتی، پرستیژ سیاسی و گروکشی از رقبای داخلی یا خارجی سیاسی آغاز می‌شوند، اما ادامه چنین مسیر حساب نشده‌ای، مدام مجبور به قمار بیشتر منابع می‌شویم، شاید جاه‌طلبی‌های اولیه تشفی یابند. این نحو سیاست‌ورزی، بیشتر شبیه یک نحو قمار است و هر چه زودتر آن را قیچی کنید، زودتر رستگار خواهید شد. ادامه حضور در چنین مسیرهای سیاسی‌اشتباهی منجر به استهلاک روحی و معنوی سیاستمدار می‌شود و نشانه چنین وضعی، پرخاش مستمر به دیگران و منتقدان است.