تهران منفجر می‌شود!

ساخت پل، روگذر، زیرگذر و اتوبان‌هایی که جنوب‌شهر را به شمال و غرب را به شرق متصل می‌کند و ایجاد محدودیت‌هایی، چون زوج و فرد، محدوده طرح ترافیک در مرکز شهر، حفر نقاط مختلف شهر و احداث خطوط مترو، اندیشیدن تمهیداتی، چون خطوط اتوبوسرانی تندرو حتی در اتوبان‌ها و الی‌ماشاءالله از خرج‌کردن بودجه برای شهری که هر روز بیشتر از قبل مهاجرپذیر شده و بر جمعیت آن افزوده می‌شود.

از سوی دیگر انباشت و تمرکز مراکز بیمارستانی و درمانی، نظامی، آموزشی و ورزشی که حضور در آن را اجتناب‌ناپذیر کرده است. اینجا تهران است، با جمعیتی حدود ۱۶ میلیون نفر که طبق پیش‌بینی رئیس شورای شهر تهران به ۲۰ میلیون نفر خواهد رسید. شهری که با همین جمعیت فعلی هم با یک معضل سده برف و باران ساعت‌ها قفل می‌شود و هر روز بیشتر از قبل معضل‌های اجتماعی و اقتصادی در آن رشد پیدا می‌کند!

۲۳۰ سال پیش، درست وقتی که تهران پایتخت شد تنها ۱۵ هزار نفر در آن ساکن بودند. به سن ما جوان‌ترها نمی‌رسد، اما قدیمی‌ها تعریف می‌کنند در اکثر خیابان‌های مرکز شهر که می‌ایستادند تمامی کوه‌ها مشخص بود، اما این روزها به مدد و برکت آسمانخراش‌ها دیگر تهران هیچ شباهتی به کوهپایه‌بودن ندارد.

پایتخت ایران با جمعیت فعلی هم، شلوغی آن به تنهایی چندبرابر مجموع چندین کشور عربی و اروپایی می‌شود و با انواع و اقسام مشکلات دست‌وپنجه نرم می‌کند. از آلودگی هوا گرفته تا ساخته شدن روی کمربند گسل‌های زلزله که با یک برف و باران ساده هم تبدیل به پارکینگ ماشین می‌شود و به‌خاطر همین موضوعات ساده، هر روز هم بیشتر از قبل آستانه تحمل افراد در آن کاهش می‌یابد و تیتر صفحه حوادث پر می‌شود از خبرهای مربوط به عصبانیت‌های مردم.


عبور جمعیت تهران از ۲۰ میلیون نفر

محسن هاشمی در جلسه شورای اجتماعی کشور با اشاره به برخی موضوعات جمعیتی و پیش‌بینی‌ها گفته است: در سطح استان شهر تهران به دلیل جذابیت‌ها و گرانی، جمعیت شهر تهران از جمعیت طرح تفصیلی عبور نکرده و قرار بود ۸میلیون باشد که امروز در همین حدود است، اما جمعیتی که نتوانسته در تهران سکنی گزیند به شهرهای اقماری سکونت کرده و جمعیت تهران با شهرهای اقماری نزدیک به ۱۶میلیون شده و پیش‌بینی می‌شود از ۲۰ میلیون عبور کند.

طبق آخرین سرشماری‌ها جمعیت این استان حدود ۱۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد شده که با جمعیت ۵ میلیونی در حومه حدود ۱۶ تا ۱۷ میلیون نفر می‌شود.


مسکن‌های موقتی افاقه نکرد

آنچه مورد تردید و بحث است، راه‌حل برای معضل‌های جدی این کلانشهر در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و عمرانی است. هرچند که باید گفت: با مسکن‌های موقتی تلاش‌هایی برای فراهم ساختن آسایش مردم می‌شود، اما قطعاً سال‌هاست که آرامش از این شهر رخت بربسته است. به طور مثال توسعه خطوط مترو هرچند نقش کلیدی در این میان دارد، اما حرکت هر سه دقیقه یک قطار در ایستگاه‌های مترو هم نمی‌تواند از مشاجره و درگیری همه روزه بین مسافرین در ساعات اوج ترافیک جلوگیری کند؛ موضوعی که در خطوط اتوبوس تندرو هم دیده می‌شود.

احداث اتوبان‌هایی که نقاط مختلف شهر را به هم متصل می‌کند یا طرح زوج و فردکردن و افزایش محدوده طرح ترافیک نیز به‌سان مسکن‌هایی است که تنها بحران انفجار ترافیکی تهران و کلان‌شهرها را به تعویق می‌اندازد. در عوض این حجم از مصرف بودجه برای پایتخت شاید اگر سایر امکانات، چون بیمارستانی و درمانی، نظامی، آموزشی، ورزشی و حتی تفریحی به شهرهای دارای ظرفیت هم افزوده و برای بحران بیکاری چاره‌اندیشی می‌شد، امروز به نقطه انفجار نمی‌رسیدیم.

حالا باید امروز به کسانی که بر مسند قدرت و مسئولیت هستند، گفت که قبل از انفجار بزرگ جمعیت تهران چاره‌ای بیندیشید. آن هم نه با مسکن‌های موقتی، چون ساخت پل، روگذر، زیرگذر و اتوبان‌هایی که جنوب شهر را به شمال و غرب را به شرق متصل می‌کند، ایجاد محدودیت‌هایی، چون زوج و فرد، محدوده طرح ترافیک در مرکز شهر، حفر نقاط مختلف شهر و احداث خطوط مترو و اندیشیدن تمهیداتی، چون خطوط اتوبوسرانی تندرو حتی در اتوبان‌ها بلکه باید برای سه معضل عمده اقتصادی، اجتماعی و عمرانی شهر تهران راه‌حل پیدا کرد، قبل از آنکه انفجار جمعیت در این شهر رخ دهد!