سایه سنگین سیاست

کشوری که معیار بسیاری از مواضع مسئولان و حتی مردمش، خط کشی های عالم سیاست باشد به کندی پیشرفت می کند. این مسئله، ارتباطی هم به نوع موضع گیری و منصفانه یا غیرمنصفانه بودن آن ندارد. اصل آن است که هر چیزی نباید سیاسی شود .

1- طرح «کودک همسری» در مجلس و به تبع آن در برخی از لایه های اجتماعی مطرح می شود. اساساً طرح آن است که حداقل سن ازدواج برای دختران و پسران باید چه عددی باشد و این قاعدتا موضوعی است که علما، روانشناسان، حقوقدانان و پزشکان باید درباره اش نظر دهند، اما دریغ از یک موضع فنی، پزشکی و کارشناسی. موافقان و مخالفان هم همه از پیش مشخصند. یعنی هر کس که کمی دسته بندی های سیاسی موجود در کشور را بشناسد، از قبل می داند که کدام وزیر و نماینده مجلس و مدیر موافق طرح است و کدام مخالف. این یعنی بحث های تخصصی در پایین ترین درجه از اهمیت است و اصولگرا یا اصلاح طلب بودن، سنجه اصلی قضاوت است.

 2- یک توافق مهم بین المللی با همه ابهام ها، نقاط ضعف و نکات مثبتش میان ایران و 6 کشور به امضا می‌رسد. در دانشگاه‌ها ،رسانه‌ها ، محافل سیاسی و حتی جمع هایکوچه و بازار، همه از برجام و مزایا و معایبشحرف می‌زنند و باز هم مانند مثال قبل، از پیش معلوم است موافقان و مخالفان چه کسانی هستند، چه اینکه بنیاد اغلب موافقت ها و مخالفت ها سیاسی است. اتفاقاً اگر از لاک سیاست‌زدگی بیرون بیاییم، مشاهده می کنیم که در دنیا، روال موضع‌گیری به گونه دیگری است و مثلا از سیدحسین نصر گرفته تا رئیس سازمان انرژی اتمی قبل از انقلاب همه می‌توانند منتقد برجام و آوانگارد‌ترین چهره های جریان راست می توانند موافق برجام باشند. جالب است که چندی پیش، در فضای مجازی فیلمی منتشر شد که خبرنگار از مسئولین مختلف می‌پرسید که آیا متن کامل برجام را یک بار از رو خوانده اند و اغلب همین مسئولان همیشه در صحنه و همه فن حریفپاسخ‌شان منفی بود.

3- بیایید فرض کنیم که طرح جدید مجلس توسط برخی نمایندگان مبنی بر اختصاص بودجه ویژه برای مقابله با تهاجم فرهنگی آمریکا مطرح شود. 

از همین ابتدا و پیش از هر گونه بحث و بررسی کارشناسی و تخصصی، صف مخالفان و موافقان قابل مشاهده است. به احتمال قریب به یقین، فلان فراکسیون مجلس مخالف است. فلان نهاد موافق، برخی هم که می‌خواهند نه سیخ بسوزد و نه کباب، موضعی خنثی و یکی به نعل یکی به میخ می گیرند تا بتوانند از مزایای رفاقت با هر دو جریان بهره ببرند.

 آیا خبر دارید که در فرانسه به اصطلاح مهد دموکراسی و آزادی، کمیته ای برای مقابله با سبک زندگی و تهاجم فرهنگ آمریکایی شکل گرفته است.

 4- اگر اهل رسانه بوده باشید یا پای سخن مدیران مسئول و سردبیران رسانه ها نشسته باشید. حتماً شنیده‌اید که خبرنگار سیاسی به وفور هست، اما خبرنگار خبره در حوزه مسائل اجتماعی به سختی پیدا می شود همه اینها به دلیل این است که ما همه چیز را سیاسی می‌بینیم، سقوط اتوبوس حامل دانشجویان را، ریختن یک ساختمان را، زلزله کرمانشاه را، شبکه های اجتماعی را و خیلی موارد دیگر. اتفاقاً، بیش از ۵۰ درصد محتوایی که خبرگزاری های خارجی برای مردم شان تولید می کنند، در حوزه اجتماعی و سبک زندگی است. مگر در کشور‌مان موضوع و دغدغه اجتماعی کم داریم؟ مثلا مگر این دغدغه کوچکی است که نوجوان ایرانی، نسبت به پرچم کشورش حس خاصی ندارد و وقتی در معابر و بوستانها از مقابل آن رد می شود حس غرور نمی کند؟ مگر این مسئله کوچکی است که نظام آموزشی ما، فرزندان‌مان را کتاب‌خوان و علاقه‌مند به هویت و فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی بار نمی آورد؟ مسئله این است که وقتی همه چیز را با عینک سیاسی می‌بینیم و به آفتابه و لگن می پردازیم، شام و ناهار فراموش می شود.

5- باید سایه سنگین سیاست را از سر اقتصاد ، اجتماع و فرهنگ برداشت هر مسئله و موضوعی، کارشناسان و متخصصانی دارد که طبعاً به آن خواهند پرداخت. بیایید تصمیم بگیریم کمی هم به مسائل جدی جامعه بپردازیم .

محسن پیرهادی