داعش در افغانستان برای مهار ایران یا روسیه!

روابط آمریکا با داعش درافغانستان وطرح واشنگتن برای استفاده از این کارت جدید به منظور پیشبرداهدافش وارد مراحل جدی تری شده است و همزمان با مذاکره آمریکا با طالبان به نظر می رسد کاخ سفید این سناریو را هم با اهداف مشخص به پیش می برد.

یک: چندی است مسئله داعش در افغانستان جدی شده و بسیاری معتقدند این کشور سرزمین آینده و حیات داعش خواهد بود. این گروه توانسته است با جذب مردم ساکن مناطق شرقی از جمله ایغورها و دیگر مناطق افغانستان پایگاه خود را تشکیل دهد اما سرویس اطلاعاتی روسیه موسوم به FSB مدعی است جمعیت کنونی داعش در افغانستان پنج هزار نفر است که عمده آنان، از منطقه درگیری در عراق و سوریه به این مکان منتقل شده اند.

حضور داعش در شرق افغانستان و تلاش برای نفوذ در منطقه آسیای مرکزی موجب نگرانی کشورهایی چون چین، هند و روسیه شده است. البته روسیه برای نفوذ در این منطقه سال هاست برنامه ریزی کرده است و آسیای مرکزی را بخش جدایی ناپذیر حوزه نفوذ ژئوپلیتیک خود می داند.

از سویی تجربه روسیه در مهار داعش در عراق و سوریه تجربه خوبی است و چین نیز توانسته است تا حدودی در تجربه مقابله با گروه های تروریستی در غرب سرزمین خود موفق باشد. هند نیز سرویس اطلاعاتی قوی دارد و در این زمینه دستاوردهای چشمگیری داشته است اما مسئله داعش در افغانستان بسیار متفاوت از مسئله گروه های تروریستی پیشین در این سرزمین است.

از یک سو عمده نفرات داعش در افغانستان مهاجر و فارغ از هویت افغانی اند که خود یک چالش جدی ایجاد می کند. کریدور شمالی که آمریکایی ها برای انتقال داعش از عراق و سوریه ایجاد کرده، موجب انتقال بسیاری از فرماندهان داعش به افغانستان شده است.

چندی پیش یکی از تحلیل گران ارشد افغانستانی مدعی شد کلیپ جدید منتشر شده ابوبکر البغدادی در افغانستان ضبط شده و او در این منطقه حضور دارد. هرچند منابع امنیتی و اطلاعاتی حضور سرکرده داعش را در عراق و سوریه می داند، اما ادعای حضور رهبران ارشد داعش در افغانستان و انتقال آن به این کشور از منطقه درگیر در عراق و سوریه، ادعای درست و تایید شده ای است.

دو: فراموش نشود برای ما ایرانی ها، افغانستان صرفا یک کشور در نوار شرقی نیست. این کشور هویت مشترک و بخش جدایی ناپذیر فرهنگ ایرانی - اسلامی است. حضور داعش در افغانستان اولین تبعات سر ریزی امنیتی اش را در تهران نشان می‌دهد. طالبان با داعش بسیار متفاوت است و این گروه قواعد و فرهنگ پایدار اجتماعی دارد، اما داعش شکست خورده در عراق و سوریه، هیچ انگیزه ای جز تشکیل حکومت و کشتار دسته جمعی ندارد.

موضوعی که می تواند به افزایش مهاجرت از افغانستان به ایران منجر شود و دوباره ایران با چالش جدید موج مهاجران مواجه باشد.  از سوی دیگر داعش، دشمن اول خود را ایران اعلام کرده و عدو قریبش [ دشمن نزدیکش] را شیعه و ایران اسلامی قرار داده است. هر نوع قدرت گیری داعش در افغانستان به معنای آغاز ناامنی در نوار شرقی و افزایش تهدیدات امنیتی است.

از سویی آمریکایی ها می دانند داعش با دشمنی ایران عجین شده و کینه ای که این گروه در عراق و سوریه از ایران دارند  می تواند با تحریک و تسلیح توسط واشنگتن به یک بحران علیه نوار مرزی و منافع راهبردی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان تبدیل شود.

حقیقت این است ‌که آمریکایی ها حمایت از داعش را  برای مهار ایران در سوریه و عراق بی محابا و بدون در نظر گرفتن معادلات اجتماعی و بافت هویتی، انجام دادند. همین موضوع موجب شد تا ایران از ظرفیت به وجود آمده استفاده کند و دو نیروی مهم محور مقاومت از جمله حشدالشعبی را تشکیل دهد که هدفی جز نابودی اسرائیل و اخراج آن از عراق نداشته باشند اما سرزمین افغانستان متفاوت است و پنتاگون این را خوب می داند. موضوعی که با برنامه ریزی انتقال تروریست های داعش به افغانستان، طرح جدیدی برای تهدید ایران و روسیه است و باید دید این دو کشور برای مقابله با حمایت های آمریکا از داعش چه تدبیری اتخاد می کنند.

سه: انتخاب شمال افغانستان به عنوان مرکز خلافت و جایگزینی رقه و موصل دو پیام واضح برای کشورهای همسایه افغانستان دارد. داعش به افغانستان آمده که بماند نه آن که صرفا به عنوان یک گروه کوچک فعالیت کند. اگر خلافت داعش در شمال افغانستان گسترده تر شود به طور حتم شاهد موجی از مهاجرت تروریست های هم پیمان با داعش خواهیم بود که در نوع خود نگرانی های امنیتی ویژه ای ایجاد می کند. فراموش نشود که افغانستان تجربه حضور عرب افغان ها و چچنی هایی را دارد که  علیه شوروی کمونیستی جنگیدند. استراتژی لانه زنبور که در عراق شکست خورد، این بار در خاک افغانستان برنامه ریزی شده تا شاید بتوان تمام تروریست های جهان را در یک مکان جا داد.

چهار: از سویی دیگر حضور داعش در افغانستان آورده دیگری هم دارد. یک توافق نانوشته میان آمریکا و داعش به وجود آمده که می تواند منافع واشنگتن را تامین کند. طالبان هر نوع عضویت در داعش را ممنوع کرده است و داعش را یک نیروی منحرف می داند. افزایش تنش میان طالبان و داعش و جنگ علیه همدیگر می تواند هدف طالبان مبنی بر اخراج آمریکایی ها را تضعیف کند و طالبان را در شرایط سختی قرار دهد. تضعیف طالبان به معنای استمرار بلند مدت اهداف آمریکاست و این را واشنگتن به خوبی می داند.

امیرمسروری