پرده‌برداری رسمی از چهره واقعی اروپا

 تروئیکای اروپایی در بیانیه اخیر خود در تقابل با گام‌های کاهنده تعهدات برجامی کشورمان، هشدار داده اند که اقدامات ایران ( از اردیبهشت ماه اخیر تا کنون) منجر به کاهش توانایی بازیگران غربی در مدیریت سطح تنشها در منطقه خواهد شد. همچنین آنها از ایران خواسته اند تا گام‌های ناسازگار با توافق هسته ای را متوقف کند زیرا در این صورت ممکن است اروپائیان اقداماتی را علیه کشورمان صورت دهند. تروئیکای اروپایی در این بیانیه ، تهدید کرده است که برای توسل به مکانیسم ماشه ( برای بازگرداندن خودکار تحریم‌های چند جانبه علیه کشورمان ) از طریق کشاندن پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد آمادگی دارد.

بیانیه اخیر سه کشور آلمان ، انگلیس و فرانسه ، نوعی پرده برداری آشکار از “استراتژی پنهان تروئیکای اروپایی” علیه کشورمان محسوب می شود. از زمان خروج رسمی ترامپ از توافق هسته ای با ایران تا کنون، مقامات اروپایی ترجیح داده اند این استراتژی خطرناک را در بسته ای تزئین شده پیچیده و مانع از تمرکز صریح و مستقیم افکار عمومی ایران و دنیا بر روی آن شوند. این استراتژی، ترجمانی از همان استراتژی “مهار ایران قدرتمند” است که ایالات متحده و بازیگران اروپایی مشترکا به دنبال تحقق آن هستند.

مقامات اروپایی در قسمتی دیگر از بیانیه خود مدعی شده اند که آنها به مانند روندی که طی ۱۸ ماه اخیر طی کرده اند!،

همچنان به تلاش خود جهت حفظ توافق هسته ای ادامه می دهند! این ادعای مضحکانه مقامات اروپایی، بیش از آنکه محصول یک توهم ساده انگارانه باشد، حکایت از تلاش آنها جهت آدرس دهی نادرست به افکار عمومی ایران و دنیا دارد. نه تنها تاکنون هیچ یک از تعهدات ۱۱ گانه اروپا ( که پس از خروج ترامپ از برجام توسط موگرینی مسئول سیاست خارجی اروپا قرائت شد)، عملی نشده است، بلکه تروئیکای اروپایی در مواردی مانند عملیاتی شدن اینستکس و ایجاد تعریف مجاری حداقلی ارتباط بانکی و اعتباری با ایران کاملا منفعلانه عمل کرده اند. در اینجا تاکید می شود که این انفعال، محصول مشترک ” نخواستن” و ” نتوانستن” مقامات اروپایی در خصوص تامین منافع دولت و ملت ایران در برجام است و صرفا منبعث از “عدم توانایی اروپا” در قبال این موضوع نیست.

تروئیکای اروپایی برخلاف خواسته برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا ، چهره ای عریان از ماهیت و موجودیت خود را در قالب نگارش بیانیه اخیر به ملت ایران ارائه کرده اند. این چهره به اندازه ای کریه است که حتی عده زیادی از شهروندان اروپایی، که طی دهه های متمادی خود را اسیر دست سیاستمداران دو جریان محافظه کار و سوسیال دموکرات در غرب می بینند، از مشاهده آن بیزار هستند. این بیانیه نه تنها نباید کمترین خللی در عزم و اراده کشورمان در پاسخدهی قاطعانه نسبت به بی تعهدی اروپا در حفظ برجام ایجاد کند، بلکه باید فصل الخطابی برای پایان دادن به پیش فرض باطل “تفکیک اروپا از آمریکا” باشد. این پیش فرض از زمان خروج آمریکا از برجام، در حوزه سیاست خارجی ما کم و بیش وجود داشته و موانعی را برای تحقق کامل “استراتژی مقاومت فعال “ایجاد کرده بود. هم اکنون زمان گذار کامل از این پیش فرض و جایگزینی یک گزاره راهبردی قطعی به نام “پیوستگی مطلق آمریکا و اروپا در تقابل با ایران قدرتمند” می باشد. اتفاقا این فرصتی است که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان باید آن را غنیمت شمرده و از آن استقبال کند.