بی‌خبری رئیس‌جان!

 روز گذشته، جناب رئیس‌جمهور، سخنانی بر زبان رانده‌اند که ابتدا باور نمی‌کردم از ایشان صادرشده باشد. خالی از لطف نیست گوشه‌هایی از حرف‌های ایشان را مرور کنیم و در خلال آن‌ها چند سؤال ساده بپرسیم.

«سال ۹۴ آخرین باری بود که قیمت بنزین را تغییر دادیم. ۹۵ مصمم بودم برای تغییر و وقتی در دولت مطرح کردم مخالفت شد و وقتی همه دولت مخالفت کردند ما عقب‌نشینی کردیم. (شما خارج از دولت هستید یا رئیس دولت؟) سال ۹۶ گفتیم طرح اصلاح قیمت بنزین را به مجلس ببریم و آن‌ها هم ‌نظر بدهند خب به مجلس دادیم. در مجلس روی قیمت بنزین توافق شد اما رئیس مجلس و کمیسیون تلفیق پیش من آمدند و گفتند یک سال دیگر این را عقب بی اندازیم و در سال ۹۷ اجرا کنیم. در ۹۷ خواستیم اصلاح کنیم تحریم شدید را داشتیم، خُب مجدد نشستیم بحث کردیم، شد پارسال همین موقع، در دولت گفته شد تا ۲۲ بهمن صبر کنیم. چون من خدمت آقا قول داده بودیم که سال ۹۷ اجرایی می‌کنیم رفتم پیش آقا،‌ ایشان فرمودند چرا پس اصلاح نمی‌کنید؟ گفتم دولت می‌گوید بعد ۲۲ بهمن. ایشان هم گفتند ایرادی ندارد بعد ۲۲ بهمن. بعد ۲۲ بهمن هم گفته شد الآن که شب عید است خب گذاشتیم برای بعد از عید. (از قبل ۲۲ بهمن نمی‌دانستید که بعد از ۲۲ بهمن را شب عید می‌نامند؟)

«شبی که اجرا شد من هم نمی‌دانستم که این هفته است یا آن هفته. گفته بودم که هر شبی مناسب بود اجرایش کنید. من هم صبح جمعه فهمیدم قیمت تغییر کرده» (شما گویا از خیلی چیزها خبر ندارید رئیس جان! ولی واقعا بی‌خبری یک رئیس‌جمهور از مسئله‌ای به این درجه اهمیت، حُسن است یا عیب؟ آیا بهانه به دست دشمن دادن و تلفات انسانی به بار آمده، حاصل این بی‌خبری بوده یا چیز دیگری در میان بوده است؟)

البته می‌گویند اگر تا سنّی به برخی خلق‌وخوها عادت نکنید در کهن‌سالی بسیار بعید است بتوانید عادت خود را تغییر دهید اما واقعا چرا عادت ندارید مسئولیت کرده‌ها و نکرده های خود را به عهده بگیرید؟ شما حتی برای تبرئه خود، می‌گویید « دولت » مخالفت کرد یا «دولت» گفت فلان موقع انجام بشود یا نشود؛ نمونه‌های عجیبی دارد اتفاق می‌افتد؛ باز تا قبل از این‌که سپاه و بسیج و مجلس و قوه قضائیه و مقام عالی‌رتبه به‌زعم شما مقصر بودند، قابل‌تأمل تر بود تا الآن که خود را از دولت خارج می‌دانید و به دولت هم عتاب می‌کنید. مگر کسی جز شما نفر اول دولت است؟ گویا احساس غریبگی می‌کنید با دولت. این دولت، دست‌پخت خودتان است؛ تازه هم به مسند قدرت تکیه نزدید که بخواهیم وقت بیشتری بدهیم؛ تقریبا آفتاب دولتتان لب بام است.

​​​​​​​ما که مکرر گفته بودیم دولت پیری که اغلب مدیرانش سال‌ها پیش، آزمون خود را پس داده و بسیاری رفوزه شده بودند، برای حل مشکلات کشور کارساز نیست؛ پس به تیم دولت، کم‌لطفی نکنید. آن‌ها هم شبیه خود شما هستند. در این سال‌ها برخی از مدیران خسته و نشسته، اندک‌اندک از کشتی شما پیاده شدند، البته نه اینکه سواران و باقی‌ماندگان در این کشتی، سرحال باشند و پای‌کار، اما هنوز وقت رفتنشان فرا نرسیده است. یادتان هست ناخدای کشتی انقلاب، یادتان داد مخاطب بایدها شما هستید؟ اما گویا فراموش کردید و باید یادآوری کرد که هم مخاطب بایدها، هم مسئول خوب و بد اجرا در این کشور شخص شما هستید. روش‌های زمان مناظرات، واقعا کسل‌کننده شده است؛ جا دارد تیم عملیات روانی و مشاورهای نام‌آشنا، قدری خلاقیت به خرج دهند و مشورت درست به شما بدهند.

آقای رئیس! مردم ایران آن‌قدر بزرگوار هستند که از قصورها و گاهی حتی از تقصیرات مسئولان، چشم بپوشند؛ اما به‌شرط آنکه مسئولانِ خطاکار را پشیمان و آماده جبران بیابند، نه اینکه مسئولان را در موضع طلبکار و ارباب ببینند. انقلاب شده که روحیه ارباب‌ورعیتی برچیده شود. مسئولان باید در عمل و نه در حرف، خادم ملت باشند وگرنه محبت مسئولان از دل مردم خارج می‌شود.

می‌دانید راز محبوبیت تک‌رقمی شما چیست؟ ساده‌اش این می‌شود که وعده‌های دو یا سه‌رقمی دادید و اجرایش را به خود نگرفتید. باور کنید هیچ‌کس جز رئیس دولت، امکان اجرای وعده‌های شمارا ندارد.

نویسنده : مسعود پیرهادی