آیا شیطان می تواند انسان را دیوانه کند؟

در آیه 275 سوره بقره خداوند می فرماید: «الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَواْ لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِى یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسّ». کسانی که ربا می خورند برنمی خیزند مگر مانند کسی که در اثر تماس شیطان دیوانه شده است.


علامه طباطبایی(1321-1402ق) دو مطلب مهم را از این آیه بیان می کنند:اول اینکه این آیه دیوانه شدن در اثر مس شیطان را پذیرفته است. البته تنها دلالت دارد که بعضی از جنون ها در اثر مس شیطان رخ می دهد، نه اینکه همه دیوانگان در اثر مس شیطان دیوانه شده اند.دوم اینکه شیطان در آیه به معنای شخص ابلیس نیست بلکه به معنای شرور است، چه از جن باشد و چه از انس. فقط این مقدار دلالت دارد که بعضى از دیوانگى‏ ها در اثر مس جن که ابلیس هم فردى از جن است، رخ مى‏ دهد.علامه در مورد شبهه استناد جنون به شیطان و نه استناد به اسباب طبیعی، معتقد است استناد جنون به شیطان به شکل مستقل و بدون واسطه نیست. بلکه اسباب طبیعی مانند اختلال اعصاب و مشکلات مغزی علل قریبی هستند که شیطان در ورای این علل قرار دارد. همان گونه که کرامات را به فرشتگان نسبت می دهند، با اینکه علل طبیعی نیز درکار است. نظیر این معنا در داستانى که قرآن کریم از ایوب(ع) حکایت کرده آمده است که می فرماید: «إِذْ نادى‏ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ» پروردگارا شیطان با گرفتاریها و عذابى مرا مس کرده است. و در جای دیگر عرضه مى‏ دارد: «أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» پروردگارا بیمارى مرا مس نموده، و تو ارحم الراحمینى. در واقع ایوب(ع) از یک طرف این مس را به خود بیمارى نسبت مى‏دهد، و از طرفی آنرا به شیطان نسبت می دهد، با اینکه مرض، اسبابى طبیعى دارد.[1] آیه الله جوادی آملی نیز موافق دیدگاه علامه هستند.[2]


بنابراین شیطان به معنای هر موجود شروری می تواند در برخی دیوانگی ها دخیل باشد؛ اما این به معنای نفی علل مادی نیست؛ بلکه اثرگذاری شیطان در ورای این علل طبیعی قرار دارد. از آنجا که ذهن ما انسان ها تنها می تواند عوامل مادی را ببیند و در دنیای امروزی نیز مادی گرایی رو به افزونی است، پذیرش چنین مسائلی شاید نیاز به تفکر بیشتری داشته باشد. باید این نکته را مورد توجه قرار داد که علم تنها حق اثبات دارد‚ نه حق نفی. علم می تواند بگوید: فلا ن عامل مادی در جنون موثر است‚ اما حق ندارد بگوید: عامل دیگری در جنون موثر نیست‚ و هیچ بعید نیست که در برخی از جنون ها عامل غیبی نیز موثر باشد. [3]البته برخی مفسران نیز هستند که موضوع مسّ شیطان را حقیقی نمی دانند و معتقدند این تشبیه یک تشبیه مجازی است؛[4] و یا اینکه منظور از مسّ شیطان را همان وسوسه های شیطان می دانند. [5] اما به نظر دیدگاه علامه طباطبایی و آیه الله جوادی آملی قابل قبول تر است.


پی نوشت:
[1] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، چاپ پنجم، (قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه قم،1417ق)، ج2، ص412
[2] . جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، تفسیر قرآن کریم، (قم: اسراء، 1378ش)، ج12، ص527-528
[3]. پاسخ دوم آیه الله سبحانی به دکتر سروش، مجله افق حوزه، ش183
[4]. فخر الدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‏7، ص: 75
[5] .معرفت، محمد هادی، نقد شبهات پیرامون قرآن، (حسن حکیم باشی و دیگران)، (قم: تمهید، 1388ش)، ص236