علل بزهکاری کودکان

طرح طفلان مسلم، از جمله طرحهای جمعیت امام علی (ع) است که در آن سعی می‌شود با میانجیگری و صلح‌آفرینی در پرونده های قتلی که فرد مرتکب قتل، کودک یا نوجوان بوده، رضایت اولیاء دم جلب گردد و در ادامه با تأمین مبلغ وجه‌المصالحه مدنظر اولیای دم از طریق مشارکت مردمی، فرد محکوم به قصاص نجات یافته و از بند آزاد گردد. با برگزاری این طرح، از سال ۸۵ تا به امروز، ۳۲ نفر به زندگی بازگشته اند. سخنرانان این نشست، منصور مقاره عابد، مدیر کانون اصلاح و تربیت تهران در سال‌های ۷۶ الی ۸۵ ، وکیل دادگستری و مشاور عالی مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک  و مرتضی کی منش فعال اجتماعی عضو جمعیت امام علی(ع) بودند.

فقر و بی عدالتی از علل بزهکاری کودکان است

نسبت مستقیم و معنی‌داری میان فقر و ارتکاب جرم در میان کودکان معارض قانون وجود دارد. فقر و بی عدالتی، بی‌گمان از علل بزهکاری کودکان استمقاره عابد شروع فعالیت خود در کانون اصلاح و تربیت را چنین شرح داد: زمانی که من مدیر کانون تهران شدم، دو یا چند کانون در سراسر کشور وجود داشت و به کانون تهران، کانون مرکز هم می‌گفتند و من مددجویان و کودکانی از تمام نقاط کشور و با قومیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف داشتم. کودکانی که در هیچ یک از مراحل دادرسی مورد توجه قرار نمی‌گرفتند. به خصوص عوامل ارتکاب جرم از سوی این کودکان همیشه مورد غفلت قرار می‌گرفت؛ چه این که نه دادگاه تخصصی اطفال وجود داشت و نه پلیس ویژه‌ آن‌ها و ... . این کودکان سرشار از حس خصومت و کینه و احساس بی‌عدالتی و نابرابری بودند. این بی عدالتی و نابرابری، وقتی حتی یک ساختار حمایتی ساده هم وجود ندارد که دستکم تا حدی حقوق اولیه کودکان را محقق کند، می تواند زمینه ساز سوق یافتن کودکان و نوجوانان به انواع و اقسام بزه باشد. من مدتی پیش یاسوج بودم. این شهر آن قدر محروم است که حتی  جمعیت امام علی(ع) هم ندارد! یعنی محلات حاشیه، فاقد هر امکانی برای نجات کودکان از بلایای اجتماعی است.

مقاره عابد افزود: با گذشت زمان دریافتم که نسبت مستقیم و معنی‌داری میان فقر و ارتکاب جرم در میان کودکان معارض قانون وجود دارد. فقر و بی عدالتی، بی‌گمان از علل بزهکاری کودکان است. در کانون اصلاح و تربیت، به ندرت کودکی از خانواده های متمول داریم. غالب کودکان از خانواده‌هایی فقیر و ساکن در مناطق محروم و حاشیه کلانشهرها بودند. کودکان نیازمند حمایتی که فقر، بقاء و رشدشان را به خطر می‌انداخت یا متاثر می‌ساخت و حقوق‌شان را در معرض تضییع قرار می‌داد. بسیاری از کودکانی که در کانون دیده بودم می‌گفتند "چرا خانواده ام از همه امکانات اولیه زندگی محرومند و من باید شب و روز بدوم تا یک لقمه نان در بیاورم تا فقط زنده بمانیم و این همه آدم ماشین‌های فلان مدل و فلان قیمت را سوار  می شوند؟".

۲۴ درصد از کودکان معارض قانون فرار از منزل دارند

آمارها هم حاکی از تاثیر عوامل اجتماعی و ساختاری بر بزهکاری اطفال و گرایش آن‌ها به خشونت است. مدیر سابق کانون اصلاح و تربیت می گوید : آمار میانگین ۵ ساله‌ای که من داشتم، ۲۴ درصد از کودکان معارض قانون فرار از منزل داشتند. ۱۲ درصد از مدرسه اخراج شده بودند؛ نه این که به زور اخراج شده باشند، بلکه به کودک می‌گفتند «تو به درد درس نمی‌خوری»، پدر بچه‌ را می‌خواستند و می‌گفتند بهتر است این بچه مدرسه نیاید. ۵۹ درصد بچه‌ها ترک تحصیل داشتند. ۳۷ درصد بچه‌ها مورد سوءرفتار واقع شده بودند که دختران بیشتر از پسران قربانی این موضوع بودند. ۴۴ درصد از بچه‌ها علائم آشکار و فیزیکی خشونت را روی بدن خود داشتند که بعضی از آن‌ها خودزنی بود.

مرتضی کی‌منش، عضو جمعیت امام علی (ع) و فعال اجتماعی دیگر سخنران این نشست بود که تجربیاتش در جریان طرح طفلان مسلم، موید سخنان مقاره عابد در تاثیر فقر بر بزه‌کاری کودکان بود:

وقتی ما از خشونت کودکان صحبت می کنیم و وقوع بزه و جرم به دست اطفال، قطعا اختلالی بزرگ در یک جامعه پدید آمده، وگرنه این امر- جرم و جنایت به دست کودکان-ممکن نیست یا دستکم در سطحی که امروز ما با جرایم کودکان و نوجوانان مواجهیم، طبیعی و عادی نیست و به نظر می رسد بی‌عدالتی اجتماعی، یک نوع خشونت ساختاریافته علیه گروه های مختلف اجتماع است، خصوصا کودکان که بسیار آسیب پذیرترند.

وی در بخش  دیگری از سخنانش گفت: من که عضو طبقه‌ متوسط‌ یا مرفه هستم، معمولا انتخاب‌های آسانی دارم. درس بخوانم یا تفریح کنم، مهندسی بخوانم یا پزشکی و ... . اما کودکانی که ما در محله‌ فقیرنشین با آن‌ها مواجه‌ایم، از کودکی و هر روز انتخاب‌های سختی را باید انجام دهند. مثلا "بعد از ماه‌ها گرسنگی خود و خانواده ام، درس را رها کنم و به ۱۵ ساعت کار در کارگاهی کثیف بپردازم یا دزدی کنم یا شاهد تن‌فروشی مادرم برای یک لقمه نان باشم؟ روزی هزار بار سر چهارراه غرورم را بشکنم و به ماشین‌های در حال گذر رو بزنم و دست‌فروشی کنم یا دست خالی به خانه برگردم و زجر مادر و پدرم را ببینم؟ ، مواد را برای پدرم جا به جا کنم یا هر بار توهین و تحقیر و ضرب و شتم او را تحمل کنم». در طرح طفلان مسلم هم با این واقعیت وحشتناک از اتفاقی که در جامعه‌ی ما در حال وقوع است رو به رو شدیم. کودکانی که ساختار و کمبودها و مشکلات برای بسیاری‌شان انتخاب‌های آسانی باقی نگذاشته و آن‌ها را به دامن خشونتی دهشتناک غلطانده است. خشونتی که حداقل دو خانواده را تا مرز نابودی پیش‌ می‌برد؛ خانواده‌ی مقتول و خانواده‌ قاتل که دومی معمولا دیده نمی‌شود. خانواده‌ داغ‌دیده‌ی مقتول هم معمولا کسی را در کنارش نمی‌بیند که سعی کند داغش را تسلیت و تسلایی باشد و آتش برافروخته بر جانش را خاموش کند. ما در طول این دوازده سال برگزاری طرح طفلان مسلم سعی کردیم هم با دل‌جویی و سازش، داغ خانواده‌ی مقتول را ترمیم کنیم و بستری ایجاد کنیم تا با بخشیدن بتوانند به آرامش برسند. از سوی دیگر با مشارکت دادن جامعه در فراهم ساختن مبلغ دیه به هر میزان ممکن-هر کس با هر میزان دارایی و به هر رقمی می‌تواند در این طرح مشارکت کند- جامعه  را درگیر موضوعی کردیم که خود در ایجاد آن بی‌تقصیر نیست. مشارکتی که ضمن جلب توجه جامعه به این معضل، امکان پالایش جامعه را از قصور و تقصیراتش فراهم می‌کند.

ما ۱۲ درصد بازگشت به کانون داشتیم به استثناء بچه‌هایی که بر اثر تکرار جرم وارد زندان بزرگسالان می‌شدنددر نهایت، از شروط پذیرش پرونده در طرح طفلان مسلم و پیگیری اخذ رضایت و تامین وجه‌المصالحه تعیین شده، اثبات ندامت و حُسن‌رفتار شخص زندانی، دل‌جویی از خانواده‌ی مقتول و تعهد مکتوب و رسمی شخص بر این که بعد از آزادی، رفتاری سازنده و خدمتی داوطلبانه در بازه‌ی حداقل ده ساله از خود نشان دهد است. کارهایی مانند درخت‌کاری، پیگیری امور درمانی خانواده‌های نیازمند و سوادآموزی به کودکان کار و کودکان محروم از تحصیل و از این دست فعالیت‌های داوطلبانه اجتماعی و خیرخواهانه. ما باید بدانیم شخصی که قصد نجات وی را داریم چه برنامه‌ای برای آینده دارد و از این رو امسال از افرادی  که پرونده‌ی آن‌ها برای جمع آوری مبلغ وجه المصالحه در سایت طرح قرار گرفته، خواسته ایم بنویسند و بگویند که دقیقا برای سالهای پیش روی خود چه برنامه ای دارند».

این فعال اجتماعی افزود: تا حد ممکن، نجات‌یافته و خانواده‌ی مقتول نیز بعد از اتمام فرآیند قضایی هم‌چنان مورد پیگیری و مددکاری قرار می‌گیرند تا آسیب‌جدیدی به هیچ‌یک وارد نشود.

آمار بازگشت مجدد کودکان به کانون 12 درصد است

تجربیات مقاره عابد در کانون اصلاح و تربیت در مدیریت خشونت نیز تا حد زیادی الگوی اخذ شده در طفلان مسلم را تایید می‌کرد: « برای آزادی بچه‌هایی که جریمه‌ نقدی مانع آزادی‌شان بود، راحت‌ترین کار این بود که ما سراغ یک خیر برویم اما، علاوه بر آن، ما به بچه‌های کانون هم می‌گفتیم برای آزادی این دوست‌تان هر چقدر می‌توانید کمک کنید. بعضی بچه‌ها پنجاه یا دویست تومان کمک می‌کردند. هر چقدر که در توان‌شان بود. تجربه‌ من نشان داد این بچه‌هایی که در این کار مشارکت می‌کردند بعد از آزادی بازگشت به کانون نداشتند و دیگر مرتکب بزه نشدند. ما ۱۲ درصد بازگشت به کانون داشتیم به استثناء بچه‌هایی که بر اثر تکرار جرم وارد زندان بزرگسالان می‌شدند. از میان آن ۱۲ درصد اما هیچ‌کدام در تکرار جرم‌شان مرتکب جرم شدیدتر نشده بودند و من ایجاد حس تعلق در آن‌ها و شخصیت دادن به این کودکان را موثر می‌دانستم. حتی با کارهای ساده‌ای مانند دادن یک کارت با اسم و تصویر و یک شماره‌ی تلفن بر روی آن به آن‌ها و گفتن این موضوع که بعد از آزادی هر بار با مشکلی مواجه شدید با این شماره تماس بگیرید. پیگیری  بعد از آزادی در این سطح ساده هم می‌توانست مانع تکرار جرم شود.»

امسال طرح طفلان مسلم تا اربعین ادامه دارد. علیرضا اولین نفر در طرح امسال بود که با تامین مبلغ وجه‌المصالحه آزاد شد. دو نفر دیگر پس از سال‌ها تحمل حبس، در انتظار آزادی‌اند. به یکی از آنها از تا اربعین(۱۸ آبان ماه ۹۶) و به دیگری تا آذرماه برای تأمین مبلغ، فرصت داده شده است. هموطنان نیکوکار می توانند کمک های خود را به شماره کارت به نام جمعیت امداد دانشجویی – مردمی امام علی(ع) واریز کنند. یا به صورت اینترنتی با مراجعه به سایت http://life.sosapoverty.org/    در نجات جان این دو جوان سهیم شوند. همچنین می توانید با روابط عمومی جمعیت امام علی به شماره ۸۸۹۳۰۸۱۶ – ۰۲۱ جهت کسب اطلاعات بیشتر تماس حاصل کنند.