کوهنوردی که پاهای پروتزی دارد! +عکس

«بزرگ‌ترین معلولیت، محدودیت ذهن است. اگر جسم سالم داشته باشید، ولی ذهن‌تان محدود باشد، شما معلولید.» این طرز تفکر آقای «سجاد سالاروند» است، معلول کوهنوردی که از هر دو پایش قطع هستند، اما با وجود نداشتن هر دو پا، قله‌ دماوند و دیواره بیستون را فتح کرده است. برنامه آینده او هم فتح اورست است. اتفاقی که قرار است، چند سال دیگر بیفتد.

تا همین چند سال پیش، سجاد روی هر دو پایش راه می‌رفت و هر هفته هم کوهنوردی -ورزشی که همیشه عاشقش بود- می‌کرد. او در گفتگو با «صبح نو» درباره علاقه‌اش به کوهنوردی می‌گوید: «شروع کوهنوردی من از اشترانکوه و زاگرس بود. رشته کوه‎های زاگرس به آلپ ایران معروف هستند. از ۱۵-۱۴ سالگی کوهپیمایی را شروع کردم. از همان زمان کوهنورد‌هایی را می‌دیدم که لباس‌های رنگارنگ به تن دارند و در مسیر کوه بالا می‌روند.» همین باعث می‌شود تا کوهنوردی آرزویش شود. آرزویی که در نهایت به عضو تیم ملی کوهنوردی امید شدن، ختم می‌شود. کوه‌های دماوند، علم‎کوه، کازپک گرجستان، آرارات ترکیه، آلبروس روسیه و دیواره بیستون از جمله کوه‌ها و دیوار‌هایی هستند که او فتح کرده است. همه‌چیز تا ۳۴‌سالگی سالاروند خوب بود تا این‌که در ۲/۱/۹۵ ساعت یک بامداد زمانی که او در اتوبان کرج، به سمت تهران رانندگی می‌کرد، یک ماشین از پشت به ماشینش می‌زند. سالاروند به سمت گاردریل منحرف می‌شود و در همان لحظه اول تصادف هر دو پایش از زیر زانو قطع می‌شود: «مهم‌ترین عضو ورزشی یک نفر پاهایش است. وقتی پاهایم را از دست دادم، دیگر نمی‌توانستم، کوهنوردی کنم. بعضی‎ها فکر می‌کردند که برگشتنم به زندگی محال است.» سجاد چهار روز در کما بود، اما به هوش می‌آید: «نجات‎دهنده اصلی‌ام کوهستان بود. در همان لحظه اول تصادف، پاهایم را با کمربند بستم. با بستن رگ‌های شریانی از خونریزی جلوگیری کردم و بعد‌ها پزشکان گفتند که اگر پاهایت را نمی‌بستی، به احتمال زیاد، مرده بودی.»

پاهایم امانت بود
بعد از به هوش آمدن، او به خود، هم‎نوردان و خانواده‌اش قول می‌دهد که به ورزش بر‌گردد. همین هم باعث می‌شود که روحیه‌اش بالا برود: «در هفته دوم بود که یک خانم روانپزشک به عیادتم آمد و خواست که به من مشاوره دهد. راستش من خنده‌ام گرفته بود. گفتم: «برای چه باید مشاوره ببینم؟» جواب من یک چیز بود: «حکمت خدا این است که من ۳۴ سال پا داشته باشم و بعد از آن بدون پا زندگی کنم. پاهایم امانتی بود از طرف خدا که خودش داد و خودش هم گرفت.» ایشان رفتند و شماره تماس گذاشت که اگر لازم شد، با او تماس بگیرم. حالا که بیش از دو سال از آن روز می‌گذرد، هنوز با او تماس نگرفته‌ام.» 
همین روحیه هم باعث می‌شود که درست ۴۵‌روز بعد از تصادفش درست در زمانی که پاهایش هنوز بخیه داشتند، نخستین قله‌اش را فتح کند. فتح اولین قله هم جالب است: «از دوستان کوهنوردم در همه‌جای کشور، خواستم که کمکم کنند. با آن‌ها به سمت مرزن‎آباد و جاده چالوس رفتیم. قله‎ای به‌نام شاه‎پیل‎ کوه را فتح کردم. آن زمان هنوز پروتز نداشتم و پاهایم بخیه بود، دوستانم یک اسب از چالوس آوردند. من را سوار بر اسب کردند. این‌بار با اسب برای اولین‌بار و بدون پا، قله‌ای را فتح کردم. این تجربه خیلی برای من خاص بود.»


بعد از فتح قله، سالاروند، پروتز می‌گذارد. او توضیح می‌دهد: «همه پزشکان گفتند که بعد از انداختن پروتز‌ها باید هفت تا هشت ماه زمان بگذرد تا تازه بتوانی راه بروی. پزشکانم فکر می‌کردند که یک سال تا یک‌سال‌ونیم زمان ببرد تا بتوانم به زندگی برگردم.»


آن‌ها حتی تصورش را هم نمی‌کردند که او در کمتر از این زمان؛ قله‌ای را با پروتز فتح کند.

به عظمت خدا پی بردم
سجاد، کارمند پالایشگاه نفت تهران است و هفت ماه پس از تصادفش به سرکار برگشت. دلیل فتح دماوند -اولین قله‌ای که با پروتز‌ها فتح کرد- هم همین است: «محل کارم در محدوده شهرری است. صبح‌ها که به محل کارم می‌رفتم، بعضی از روز‌ها که هوا خوب بود، قله دماوند را می‌دیدم. آن زمان که نگاهم به قله می‎افتاد با خودم می‌گفتم که امکان دارد من دوباره قله دماوند را فتح کنم؟ همان جا بود که از خدا خواستم قله را فتح کنم.»


‌۱۵‌ماه پس از تصادف، او دماوند را هم فتح کرد: «با دوستانم مشورت و بعد شروع به تمرین کردم. یک سری از قله‌های اطراف تهران را فتح کردم و دقیقاً یازدهم خردادماه سال‌۹۶ به طرف قرارگاه فدراسیون کوهنوردی برای صعود قله دماوند حرکت کردم.»


او درباره نگاه کوهنورد‌های دیگر نسبت به خودش می‌گوید‌: «پای کوه که رسیدم، کوهنورد‌هایی که من را می‌دیدند، فکر می‌کردند نهایتاً تا ۱۰۰۰ متر یا ۲۰۰۰ متر بالا می‌روم و برمی‎گردم؛ ولی خدا خودش کمک کرد. کمترین زمانی که لازم است تا ارتفاع ۴۲۰۰ را فتح کنیم، ۴ تا ۵ ساعت است. من در همین زمان مسیر را صعود کردم و به ارتفاع ۴۲۰۰ و به پناهگاه بارگاه سوم رسیدم. همه کوهنورد‌ها من را تشویق می‌‎کردند.»


او خاطره جالبی هم دارد از زمانی که به قله رسیده بودند: «در مسیر فتح‎مان، یک گروه مشهدی داشتند از قله برمی‌گشتند. فکر کردیم صعود کردند، ولی نتوانسته بودند که صعود کنند و آن‌ها هم وقتی من را با این وضع دیدند، برگشتند و با ما قله را صعود کردند.» 
فتح قله دماوند، برای هر کوهنوردی که از نظر جسمی سالم است، ۵/۱ تا ۲ روز زمان می‌برد. سجاد هم در ۵/۱ روز دماوند را فتح می‌کند. همین فتح هم باعث می‌شود که رتبه‌هایی را در جهان و کشور ثبت کند: «من سرعتی‌ترین صعود در بین معلولین را داشتم. از نظر ارتفاعی، سومین نفر هم در جهان بودم که در ارتفاع بالای ۵۶۰۱ هزار متری در بین معلولین با دو پای مصنوعی قله‌ای را صعود کردم.».


اما فتح دماوند با وجود معلولیت برای او با دیگر فتح‌هایش تفاوت‌ داشت: «من بار‌ها قله را صعود کرده بودم، ولی این‌بار خیلی متفاوت بود. هر بار که به آن بالا می‌رسیدم، فکر می‌کردم به آن بالا برسم و عکس بگیرم. این‌بار، اما هرازگاهی یک نگاه به آن پایین، یک نگاه به قله و یک نگاه به پاهایم می‌کردم. من آنجا بود که به عظمت خدا پی بردم.»

اولین نفر بودم
فتح قله دماوند تنها افتخاری نیست که سجاد به آن رسیده است. درست در چهاردهم تیرماه امسال او برای بار دوم، با وجود معلولیت، دیواره بیستون را هم فتح می‌کند. داستان تصمیم برای فتح دیوار هم جالب است: «در زمانی که در بیمارستان و روی تخت بیمارستان بودم به یکی از دوستانم که صخره‌نورد است، گفتم باید دوباره دیواره بیستون را فتح کنیم.»


دو سال بعد او حرفش را با عملش ثابت می‌کند: «یک روزه، ما دیواره را فتح کردیم. قبلاً هم این مسیر را صعود کرده بودم.»، اما این فتح برای او خیلی سخت بود: «مهم‌ترین اعضا در سنگ‌نوردی دست‌ها و پا‌ها هستند. زمانی که شما پاهایتان حس داشته باشد و پا را روی سنگ بگذارید، می‌دانید که پا روی سنگ قرار دارد یا نه، ولی زمانی که این حس را نداشتم، خیلی سخت بود، تلاش و همکاری همنوردان باعث شد که این صعود ممکن بشود.»


فتح دیواره بیستون، با ۴۰۰-۵۰۰ متر ارتفاع با دو پای مصنوعی برای بار اول بود که در ایران و جهان اتفاق می‌افتاد. این رکورد سالاروند هم قرار است در کتاب ثبت رکورد‌ها ثبت شود. سالاروند همه فتح‌هایش را با پروتز‌ها و پنجه‌های کربنی ایرانی انجام داده است. او می‌گوید: «با مشکلات اقتصادی که به‌وجود آمده است، خیلی از شرکت‌های سازنده پروتز‌های و پنجه‌های کربنی جهان که سازنده پروتز برای ما معلولان هستند از این موضوع سوءاستفاده می‌کنند. اما من همه قله‌ها را با پروتز‌های ایرانی فتح کرده‌ام..»


حالا سجاد به خودش قول داده خوب تمرین کند و خودش را آماده نگه دارد تا در سال‌۱۴۰۰ برای فتح قله اورست راهی هیمالیا شود.