اختلاف شورا و شهرداری تهران آتش زیر خاکستر

تأکید بر شکاف عمیق در ابتدای این گزارش نه سخنی اغراق آمیز و نه ادعایی نسنجیده است، بلکه حقیقتی است که می‌توان با توجه به سینه سپر کردن حق شناس در دفاع از حناچی در روز‌های آغازین فعالیت او به عنوان شهردار تهران به خوبی مشاهده کرد.

در هفته اولی که پیروز حناچی به عنوان شهردار تهران انتخاب شد، حق شناس در نطق پیش از دستور خود در شورای شهر، ماجرای استعفای نجفی و بازنشستگی افشانی را کار دست‌های پشت پرده خواند و گفت: از کجا معلوم کسانی که نجفی و افشانی را بر زمین زدند، حناچی را هم از میدان به در نکنند.

این نطق که با لحن مطالبه گرانه حق شناس قرائت شد، در آن مقطع زمانی این تصور را ایجاد کرد که شورا و شهرداری تهران تمام قد پشت یکدیگر هستند و دست در دست هم داده‌اند تا شهر تهران را آباد کنند، اما اکنون با گذشت چند ماه از شهردار بودن حناچی، همان کسی که برای دفاع از حناچی سینه سپر می‌کرد و از تلاش دیگران برای زمین زدن او رگ گردن می ترکاند، خودش آستین بالا زده و با صراحت اعلام می‌کند که شورا می‌تواند، در اولین بزنگاه حمایت خود را از حناچی سلب و در نتیجه شرایط سقوط وی را فراهم کند.

اگرچه حق شناس بعد‌ها گفت که این نامه را به قصد انتشار ننوشته بود، اما این ادعا نافی وجود اختلاف بین شورا و شهرداری نبوده و با گردش موضعی که حق شناس داشته مؤید وجود شکافی عمیق بین آن‌ها است.

اکنون که از میان جریان اصلاح طلب که خود را سمبل دفاع از آزادی می‌داند، شورایی یکدست اصلاح طلب بر روی کار آمده، رئیس کمیسیون فرهنگی آن پس از انتخاب شهردار در نامه‌ای سراسر خط و نشان‌دار، پا بر روی اختیارات شهردار گذاشته و به خاطر عدم دستیابی به سهمی چشمگیر در انتصابات شهرداری، تهدید کرده است که اگر شهردار بخواهد بر این سیاق عمل کند، در هر مرحله و هر شرایطی که باشد اینجانب به عنوان منتخب مردم در شورای شهر در تجدیدنظر نسبت به رأی اعتماد خود کوچکترین تعللی نخواهم کرد.

این جریان که با رویکرد آبادی شهر تهران و نجات آن از آلودگی و ترافیک بر روی کار آمد، اکنون خواسته‌های حزبی خود را مقدم بر تصمیات کارشناسی در شهرداری تهران مطرح کرده و به گونه‌ای سخن بر زبان جاری می‌سازد که گویا شورای شهر بنگاه معاملات و بده بستان‌های سیاسی برای سفت کردن جای پای آنها در عرصه قدرت است. البته حناچی هم تاکنون از واکنش خودسرانه به نامه حق شناس خودداری کرده و فقط یک بار در پاسخ به سوال خبرنگاران در خصوص این نامه به صورت سربسته به یک بیت شعر از حافظ اکتفا کرده است.

شهردار تهران دوشنبه هفته گذشته (۶ اسفند ماه) با شعر «حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت/ آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت» از تقابل در برابر نامه حق شناس فرار کرد و با این بیت شعر تلویحا اعلام کرد که باید از بیان اختلافات پرهیز کرد.

پس از آن هم حناچی هیچگاه نسبت به نامه حق شناس واکنش تقابلی یا منفعلانه نشان نداد.

از آنجایی که به گفته حق شناس این نامه به قصد انتشار نوشته نشده بود، می‌توان نتیجه گرفت، نوشته شدن از این دست نامه‌های تهدید آمیز که قرار نیست رسانه‌ای شود، امری بسیار ممکن و حتی شاید متداول در مکاتبات اداری بین شورا و شهرداری است که تاکنون در این سطح به بیرون درز نکرده بود.

 

فارغ از عیان شدن اختلافات میان شورا و شهرداری، نکته دیگری که این نامه نمایان کرد، بی علاقگی شورای شهر به شفافیت بود. شورایی که همواره می‌گوید چیزی برای پنهان کردن از مردم نداریم و ما شورای شیشه ای هستیم، حالا رئیس کمیسون فرهنگی‌اش گفته است که این نامه را به قصد انتشار ننوشتم.

در هر صورت این نامه انتشار یافته و علی‌رغم بی علاقگی حق شناس به شفاف شدن منشأ اختلافات، بر همگان روشن شده شورایی که دم از شفاف سازی می‌زند و همواره می‌گوید چیزی برای پنهان کردن ندارد، به قصد عدم انتشار، نامه‌ای را به شهردار می‌نویسد که در آن موضوع دعوا انتصابات مدیران شهرداری طبق خواسته عضو شوراست.

اکنون که خواسته حق شناس علنی شده، او باید توضیح دهد که برای چه افرادی چه پست‌هایی را در نظر داشته که حالا به خاطر منصوب نشدنشان، به شهردار نامه تهدید آمیز می‌نویسد.