عاقبت تکان دهنده فرار دخترخاله‌های نوجوان

چند روز قبل دو دختر ۱۴ و ۱۷ ساله به اداره پلیس استان البرز مراجعه کردند و مدعی شدند که دو پسر در داخل خودرو به آن‌ها تجاوز کرده‌اند. با تشکیل این پرونده سحر ومبینا به مرکز مشاوره فرماندهی انتظامی استان البرز منتقل شدند، تا زیر نظر کارشناسان روانشناسی این مرکز قرار بگیرند.

ماجرا چه بود؟
اخبار اجتماعیمبینا ۱۴ ساله که دانش‌آموز کلاس هشتم است به مشاور پلیس گفت: من و مادرم با هم دریک خانه کوچک واستیجاری در یکی از شهرستان‌های نزدیک تهران زندگی سختی داشتیم. پدرم زندانی بود و به‌خاطر همین موضوع و زندگی نابسامانی که داشتیم رغبت زیادی به درس خواندن نداشتم. یک روز در پارک با پسر ۱۷ ساله‌ای آشنا شدم و با هم دوست شدیم.

از آنجا که زندگی بدی داشتم تصمیم گرفتم از خانه فرار کنم. من یک دخترخاله ۱۷ ساله دارم که خیلی کم رو و خجالتی است. سحر کلاس یازدهم است پدر و مادر او ۱۴ سال قبل وقتی ۳ ساله بود از هم جدا شدند سحر هم زندگی نا بسامان و سختی داشت. به همین خاطر به او هم پیشنهاد دادم با هم فرار کنیم و به تهران برویم تا زندگی جدیدی برای خودمان بسازیم.

یک روز که برای گردش با آن پسر بیرون رفته بودم ماجرای فرار از خانه را به او گفتم.

از این پیشنهاد خیلی استقبال کرد و قرار شد او هم به دوستش که پسری ۲۳ ساله بود موضوع را بگوید تا با خودرواش ما را به تهران برساند. روز مورد نظر من و دختر خاله‌ام همراه دو پسر سوار خودرو آن‌ها شدیم و از شهرستان به طرف تهران حرکت کردیم، اما بین راه در حاشیه خلوت جاده آن‌ها ناگهان خودرو را نگه داشتند و بعد از قفل کردن در‌ها به ما تعرض کردند. بعد هم ما را در یکی از خیابان‌های تهران رها کرده و رفتند. با آن وضعیت نابسامان و بدون پول و آشنا خیلی ترسیده بودیم و مستأصل شدیم به ناچار راهی کرج شدیم فکر می‌کردیم می‌توانیم در آنجا کاری پیدا کنیم، اما نشد. در این چند روز با مشکلات زیادی رو به رو شدیم و به ناچار تصمیم گرفتیم از پلیس کمک بخواهیم. بدین ترتیب مشاوران پلیس با اطلاع دادن ماجرا به مادر دختر ۱۷ ساله از وی خواستند برای تحویل گرفتن دختر و خواهرزاده‌اش به اداره پلیس البرز برود.