واردات بنزین در این دولت شش برابر شد

وزارت نفت یکی از کلیدی ترین وزاتخانه های هر دولت می باشد که مدیریت صحیح در این وزارتخانه بسیار می تواند به برای کشور مفید فایده باشد در این خصوص ، پیرامون علمکرد وزارتخانه دولت یازدهم با محمد علی خطیبی مدیر سابق امور اوپک وزارت نفت و نماینده سابق ایران در اوپک خبرنگار صابرنیوز گفتگو تفصیلی انجام داده که شرح زیر می باشد:

 

 

  • در شرایط تحریم با سازوکارهایی که دولت قبل ایجاد کرد توانست از صفر شدن صادرات جلوگیری کند
  • در شرایط  تحریم هر دو دولت تقریبا یکسان عمل کردند با این تفاوت که بستر صادرات در شرایط تحریم، کارهایی که انجام شد مثل ایجاد بیمه داخلی، خرید کشتی، کارهایی که برای شرایط تحریم باید انجام می شد دولت قبل انجام داد.

دولت یاردهم مدعی است که فروش نفت را افزایش داده است. این ادعا صحیح است؟

درمورد هر پدیده ای باید در شرایط خودش درباره آن قضاوت کنیم. در شرایط قبل از تحریم ها، دولت قبل همین مقدار تولید می کرد و همین میزان هم می فروخت. تحریم ها شوکی که وارد کردند درواقع به دولت قبل وارد کرد و دولت قبل بود که با تحمل این شوک سازوکارهایی را برای صادرات نفت در شرایط تحریم ایجاد کرد، در واقع بستری را ایجاد و ابتکاراتی به خرج داد که نزدیک به یک میلیون بشکه صادرات انجام شد.

در شرایط تحریم با سازوکارهایی که دولت قبل ایجاد کرد توانست از صفر شدن صادرات جلوگیری کند و حدود یک میلیون بشکه نفت خام صادر و البته فرآورده ها هم جای خود را دارند. دولت یازدهم هم که روی کار آمد در شرایط تحریم بیشتر از این میزان نتوانست  صادر کند. برای شرایط تحریم بخشی از تحریم های صادرات نفت ما در دولت قبل بود که آن سازوکارها را دولت قبل انجام داد.

علی رغم اینکه شرایط بین المللی دولت یازدهم به دلیل شروع مذاکرات و آن امتیازاتی که داده شد، فضای سیاسی بین المللی خیلی بهتر از شرایط دولت قبل بود ولی به هر حال در شرایط  تحریم هر دو دولت تقریبا یکسان عمل کردند با این تفاوت که بستر صادرات در شرایط تحریم، کارهایی که انجام شد مثل ایجاد بیمه داخلی، خرید کشتی، کارهایی که برای شرایط تحریم باید انجام می شد دولت قبل انجام داد. بنابراین خیلی خلاصه بخواهیم بگوییم در شرایط تحریم مقدار صادرات هر دو دولت نزدیک بهم بوده است. در شرایط غیر تحریم هم اینگونه بوده، یعنی میزان صادرات هر دو دولت یکسان بوده است.

بنابراین اتفاقی نیفتاده است شرایط به شرایط قبل از تحریم ها برگشته است که سابقه اش را داریم. زمانی می توانیم این را یک دستاورد کار خارق العاده بگوییم که یک سنگی روی سنگ های قبلی اضافه شده باشد. اینها صادرات را با شرایط تحریم مقایسه می کنند. شرایط تحریم را با شرایط عادی نمی شود مقایسه کرد. دستاورد و کار خارق العاده ای صورت نگرفته است. شرایط به شرایط قبل از تحریم ها با همان مقدار صادرات بازگشته است.

البته ما نمی خواهیم زحمات کارکنان شریف و خدوم صنعت نفت را نادیده بگیریم قطعا در این رابطه چه در دولت های قبل چه در دولت فعلی زحمت و بار اصلی بر دوش کارکنان شریف صنعت نفت بوده که در شرایط جنگ، تحریم و همه شرایط واقعا نهایت تلاش را داشتند و تولید و صادرات را انجام دادند ولی اینکه ما بیاییم این اتفاق را یک دستاورد برای دولت فعلی و ضعف برای دولت قبل در نظر بگیریم، اینطور نیست چون اگر در شرایط یکسان با هم مقایسه بکنیم تقریبا بهم نزدیک هستند و اختلاف زیادی با هم ندارند.

از این بابت من فکر می کنم که ضمن اینکه باید از تلاش و همت کارکنان صنعت نفت باید تشکر کرد ولی این را دولت ها نمی توانند برای خودشان مصادره بکنند و دستاوردی برای خودشان در نظر بگیرند. اگر شرایط تحریمی را با شرایط غیرتحریمی مقایسه کنید بله ما در شریاط غیرتحریم تقریبا دوبرابر شرایط تحریم نفت صادر می کنیم اما در این مقایسه شرایط یکسان نیست. بنابراین شرایط دو دولت در تولید و صادرات نفت در شرایط غیرتحریمی و شرایط تحریمی هردو بهم نزدیکند و اختلاف زیادی با هم ندارند ضمن اینکه ما اوج تولید نفت را در دولت قبل داشتیم.

 

 

  • سیاست ما در اوپک از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، همیشه سیاست در دفاع از قیمت منصفانه نفت بوده است.

     

     

  • متأسفانه در این دولت از همان ابتدای شروع به کار دولت، سیاست ما چرخش کرد و به سمت سیاست سهم بازار رفت

یک سؤالی اینجا مطرح می شود اینکه اگر دولت در حوزه دیپلماسی فعال می شد می توانست قیمت نفت را بالا نگه دارد؟

این بحث جدایی است. اینکه ما در دیپلماسی نفتی چه سیاستی را در اوپک درپیش گرفتیم و چرا شرایط اینگونه شد؟ این یک بحث مفصلی است که ما باید به دهه های گذشته برگردیم و ببینیم که ما چه سیاستی را درداخل اوپک داشتیم و این سیاست در این دولت چه تغییراتی کرد.

سیاست ما در اوپک از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، همیشه سیاست در دفاع از قیمت منصفانه نفت بوده است. همه دنیا هم می دانند ما به اضافه اکثریت نسبی اوپک طرفدار قیمت های منصفانه نفت هستند. در این بین چند کشور به سرپرستی عربستان همیشه به دنبال سیاست سهم بازار بودند و معتقد بودند که بایستی تلاش کنیم سهم بازارمان کم نشود حالا قیمت هر چه شد. در واقع حدود سه چهار دهه است که دو دیدگاه در داخل اوپک وجود دارد یکی سیاست رفتن به دنبال قیمت های منصفانه و دیگری به دنبال سهم بازار رفتن است.

 

جمهوری اسلامی ایران همیشه به دنبال قیمت ها بوده است. متأسفانه در این دولت از همان ابتدای شروع به کار دولت، سیاست ما چرخش کرد و به سمت سیاست سهم بازار رفت. یعنی درواقع ما گروهمان را بعد از سال های سال عوض کردیم.

همین است که شما می بینید مصاحبه های اوایل کار آقای وزیر (زنگنه) را اگر نگاه کنید که در اوپک رفتند، گفتند سیاست ما به سیاست عربستان خیلی نزدیک شده است و ایشان هیچ تلاشی برای قیمت های نفت انجام ندادند و مرتب روی طبل سهم بازار کوبیدند. همین تابستان سال گذشته مصاحبه ای کردند و گفتند قیمت برای ما دیگر مهم نیست و آنچه که برای ما مهم است سهم بازار است. طبیعتا اگر به دنبال سهم بازار برویم آنچه که فدا می شود قیمت ها هستند و ایران به عنوان رهبر جریان قیمت خواه در اوپک متأسفانه در این دولت سیاستش را تغییر داد و به طرف سهم بازار رفت و آنچه که دیدید شد و قیمت ها به شدت تنزل پیدا کرد .

 اگر تلاش کشورهایی مانند الجزایر، ونزوئلا و حتی روسیه در جاهایی واقعا تلاش کرد، نبود که خیلی تلاش کردند که مجدد مدیریت عرضه را به اوپک برگردانند، می توانم بگویم اگر تلاش های کشورهای قیمت خواه دیگر، چون ما که تلاشی نکردیم، و این تغییری را هم که اخیرا می بینید بالاخره اوپک به تصمیم رسید و دوباره مدیریت عرضه را برقرار کرد، این به خاطر تلاش های کشورهای قیمت خواه دیگر بود و متأسفانه ما تلاشی را از جانب وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران شاهد نیستیم. درسیاست سهم بازار توجه به سهم بازار است و به قیمت ها توجهی نمی شود. درواقع قیمت را فدا می کنید که سهم بازار را بگیرید.

 این تغییر سیاست مبنایی و اصولی بود که صورت گرفت و باعث شد که حدود دو سه سال قیمت های بسیار بسیار ضعیفی را داشته باشیم و درآمد کشور به شدت کاهش پیدا کرد و خود همین دولت هم دچار مشکل شد. من میخواهم بگویم که عملکرد ما در داخل اوپک و تغییر سیاستمان از طرفداری قیمت به طرفداری سهم بازار که یک تغییر صدوهشتاد درجه ای بود واقعا باید روی این بحث شود چرا این تغییر اتفاق افتاد.

  • اگر سهم بازارمان را افزایش دهیم با قیمت های نازل، مشکلات درآمدی ما واقعا حل می شود؟
  • چرخش ما به سیاست سهم بازار یک حرکت اشتباهی بود.

 

اگر همین دیدگاه آقای زنگنه در وزارت نفت ادامه پیدا کند شاهد فاجعه نفتی در ایران خواهیم بود؟

قدرت تأثیرگذاری کشور ما دربازارهای جهانی یک قدرت محدودی است، دیگران هم نقش دارند. الان ببینید این توافقی که اخیرا با تلاش های کشورهایی مثل روسیه، الجزایر و ونزوئلا و بقیه کشورهای قیمت خواه صورت گرفت، بالاخره آنها هم نقش دارند. ما می خواهیم بگوییم هر کشور صادرکننده نفت به میزان خودش در بازار سهمی و یک نقشی دارد این طور نیست که تمام نقش را ما داشته باشیم و جالب است که وقتی دیگران تلاش می کنند که یک دستاوردی به دست بیاید بلافاصله در داخل تبلیغ می کنیم که ما این کار را کردیم درحالی که همه می دانند ایشان حتی یک سفر هم انجام نداد برای اینکه رایزنی انجام بدهد در شرایطی که همه رفت و آمد و لابی می کردند.

بالاخره شاهد بودید چندین بار هیئت هایی از ونزوئلا و الجزایر و روسیه آمد و هیچ تلاشی انجام نشد ولی وقتی تصمیم گرفته می شود بلافاصله در داخل به این صورت وانمود می شود که ما این کار را کردیم و این یک دروغ بزرگ است در واقع همه می دانند که ما تلاشی نکردیم و فقط به دنبال سهم بازار بودیم و اگر چنانچه اوپک دوباره سهم بازار را کنار گذاشت و به مدیریت عرضه برگشت اینطور نبود که وزارت نفت ایران رفته باشد و این کارها را انجام داده باشد. این کارها در سطوح دیگری انجام شد و کشورهای مؤثر دیگری نقش داشتند و متأسفانه ما بعضا نقش های بازدارنده هم داشتیم.

این ها در جای خود باید با شواهد و قرائن بحث شود که چرا ما چنین چرخش سیاستی را دراوپک انجام دادیم و از جناح سنتی خودمان که جناح قیمت خواه بود رفتیم به طرف جناح سهم بازار و جناح قیمت خواه ضربه ای خورد که باعث شد دو سه سال این تلاش ها به نتیجه نرسد و نهایتا با تلاش هایی که صورت گرفت، بضی از اعضای اوپک و حتی برخی اعضای غیراوپک آمدند و تلاش کردند و توافقی را حاصل کردند که نتیجه را الان شما شاهد هستید.

 بنارباین ما نمی توانیم همه این ها را به اسم خودمان مصادره کنیم که متأسفانه در داخل یک عده تبلیغ کردند که بله این دیپلماسی مشعشع دولت تدبیرو امید بود که این توافق را ایجاد کرده در صورتی که اصلا اینگونه نبوده است. ما حتی کمترین نقشی را در این ارتباط نداشتیم و سعی می کردیم که فقط دنبال سهم بازار باشیم. باید سر این مباحث مفصل بحثکنیم که واقعا اگر مشکل ما مشکل سهم بازار است؟ اگر سهم بازارمان را افزایش دهیم با قیمت های نازل، مشکلات درآمدی ما واقعا حل می شود؟ و آیا ما می توانیم مثل دیگران ناگهان تولیدمان را به شدت افزایش بدیم و صادرات را افزایش بدهیم و کاهش قیمت ها را جبران بکنیم؟ یا نه ما با محدودیت هایی که در تولی و صادرات داریم بهتر است همان سیاست قیمت های منصفانه را دنبال بکنیم و درآن راستا تلاش کنیم. به نظر می آید که سیاست های قبلی درست بوده و ما کماکان باید دنبال سیاست قیمت های منصفانه باشیم ودر آن راستا تلاش کنیم. به نظر من چرخش ما به سیاست سهم بازار یک حرکت اشتباهی بود.

  • واردات بنزین در این دولت شش برابر شده است

     

  • متأسفانه دولت در زمینه صنعت نفت علی رغم تبلیغات گسترده ای که انجام می دهد توفیقات زیادی نداشته است
  • چرا می آییم مدل را عوض می کنیم و دو سه سال همه را گرفتار می کنیم و نتیجه این می شود که هنوز یک قرارداد درست و حسابی هم بسته نشده است.
الان نزدیک به انتخابات است و مردم می خواهند بدانند به چه کسی باید رأی بدهند و دارند ماحصل دول قبل و کارها را می بینند. به نظر شما این دولت در زمینه نفت، موفق بوده است؟

من میخواهم بگویم که ما باید با اعداد و رقم صحبت بکنیم چون کلی نمی توانیم فردی را متهم بکنیم یا از کسی دفاع بکنیم. در مورد نفت ما باید تمام درآمدهای نفتی را در نظر بگیریم و ببینیم این دولت از در درآمدهای نفتی چه دستاوردی داشت و چقدر درآمدهای نفتی در کشور تنزل کرد. در ارتباط با میزان خدماتی که به مردم می دهند. همین بحث واردات نفت را در نظر بگیرید، در دولت قبل در یک برهه ای واردات بنزین را تقریبا ازیک رقم بسیار بالایی به شدت کاهش دادیم و واردات تقریبا داشت رنگ می باخت ولی الان واردات بنزین در این دولت شش برابر شده است این نشان می دهد که ما مجدد به واردات بنزین وابسته شدیم.

 

مردم یادشان می آید که آمریکایی ها یک زمانی دست روی بنزین گذاشتند و ما را تحریم بنزین کردند برای اینکه می دانستند واردات بنزین نقطه ضعف ما است . بنزین را مردم عادی مصرف می کنندف بنابراین اگر تحریم بنزین صورت می گیرد و می خواهند به مردم فشار بیاورند علت این است که ما در زمینه واردات نقطه ضعف داریم و دولت قبل با سیاست هایی که در پیش گرفته شد مانند کارت سوخت، افزایش تولیدات داخلی و... سعی کرد ضعف واردات بنزین را تا حدودی برطرف کند اما متأسفانه با روی کار آمدن دولت یازدهم ما شاهدیم که کارت سوختی که زحمت بسیاری برایش کشیده شده بود و زیرساخت های عظیمی برایش ایجاد کرده بودند، حذف کردند و به نفع قاچاقچیان شد و دوباره قاچاق رونق گرفت.

 

 

چون قاچاق با وجود کارت سوخت به شدت کاهش پیدا کرده بود و خیلی خیلی نادر صورت می گرفت. الان با وجود قاچاق دولت مجبور است شش برابر زمان شروع کارش بنزین وارد کند. این هزینه از جیب چه کسی می رود؟ لطمه به چه کسی وارد می شود؟ جدای از این بحث ها آلودگی ناشی از مصرف بی رویه بنزین چه؟ قرار بود که مصرف مدیریت شود. بنابراین در زمینه مدیریت مصرف هم ما می بینیم که متأسفانه کار درستی انجام نشده و خلاف مدیریت مصرف هم است. در زمینه های مختلف، مثلا تولید دریایی ما به شدت سقوط کرده است.

 

 

مدل قراردادی قبلی ما چه اشکالی داشت که می خواستیم اصلاحش کنیم؟ اینهمه وقت دولت و مجلس را گرفتند که ما می خواهیم این قراردادها راعوض کنیم. چرا؟! مگر ما در همان دولت قبل با همین قراردادهای بای بک، قراردادهای توسعه ای نداشتیم؟ مگر خارجی های نیامدند و سرمایه گذاری نکردند؟ مگر تولیداتمان را افزایش ندادیم؟ چرا می آییم مدل را عوض می کنیم و دو سه سال همه را گرفتار می کنیم و نتیجه این می شود که هنوز یک قرارداد درست و حسابی هم بسته نشده است.

 

در زمینه های مختلف در نظر بگیریم در زمینه تولید خشکی، تولید دریایی، توسعه میادین، پالایشگاه ها. همین پالایشگاه را در نظر بگیرید ما چند پالایشگاه توانستیم بسازیم؟ ظرفیت پالایشگاه ها را چقدر افزایش دادیم؟ ظرفیت فرآورده هایمان چقدر افزایش پیدا کرده است؟ چقدر از واردات بی رویه و قاچاق فرآورده جلوگیری شده؟  این ها هر کدام باید جداگانه در جای خود با عدد و رقم بحث شود و آن وقت ببینید که که متأسفانه دولت در زمینه صنعت نفت علی رغم تبلیغات گسترده ای که انجام می دهد توفیقات زیادی نداشته است.

 

  • قرارداد کرسنت قراردادی بود که در دوره دولت اصلاحات که همین آقای زنگنه وزیر بود، با یک شرکت اماراتی بسته شد
  • یکی از مخالفین سرسخت قرارداد کرسنت دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت شخص آقای روحانی بود

یک شائبه ای هست در خصوص پولی که از بیت المال در زمینه کرسنت رفته است. یعنی ما ضرر کردیم ومردم دقیقا نمی دانند قضیه کرسنت چگونه است، دولتی ها یک چیزی می گویند و مخالف ها یک چیز. شما به عنوان شخصی که سِمت بین الملل داشتید و در امور بین الملل فعال بودید، قضیه کرسنت چیست که برخی از مردم می گویند ما ضرر کردیم و برخی می گویند برای ما افتخار شده است.

قرارداد کرسنت قراردادی بود که در دوره دولت اصلاحات که همین آقای زنگنه وزیر بود، با یک شرکت اماراتی بسته شد که ما گاز یک میدانی را به امارات صادر کنیم منتهی با یک قیمت بسیار بسیار نازل یعنی قیمتی که خیلی پرت است. مثلا فرض کنید الان اگر قیمت نفت پنجاه دلار است اگر کسی بیاید نفت پنجاه دلاری را ده دلار بفروشد شما تعجب نمی کنید؟ در توجیه قیمت نازل قرارداد یک جاهای گفتند که این یک حرکت سیاسی بوده و می خواهیم مشکلمان با امارات را حل کنیم وخیلی سریع می خواهیم امتیازی بدهیم. که پاسخ این است که شما به فرض اگر بخواهید بده بسان سیاسی انجام دهید چرا با یک شرکت خصوصی امارات قرارداد بستید؟ با دولت امارات قرارداد ببندید.

 معمولا در این گونه بده بستان ها دولت ها با هم بده بستان می کنند چون مشکل ما با شرکت های اماراتی که نیست، الان مشکل سیاسی ما با دولت امارات است که بحث جزایر و... است. بعد هم شما می خواهی یک حرکت سیاسی بده بستانی انجام دهید و این بین گاز مملکت را وجه المصالحه قرار بدید این کار توسط وزارت خارجه و شواری امنیت ملی باید انجام شود. یکی از مخالفین سرسخت قرارداد شخص آقای روحانی بود که آن موقع در شورای امنیت ملی بود. پس نشان می دهد که این حرکت سیاسی حرکت سیاسی ای نبوده که هماهنگ باشد و دبیر امنیت ملی که آن زمان آقای روحانی بودند به شدت به این قرارداد معترض بودند.

 

 

  • کرسنت حتی بده بستان سیاسی هم نبوده است یعنی اینکه می گویند سیاسی بوده دروغ می گویند.
  • عده ای خطاب به روحانی در زمان معرفی وزیر نفت گفتند:چه اصراری دارید خاطیان پرونده کرسنت را سرکار بیاورید تا کشور دچار بحران وخسارت شود

     

     

  • ای کاش جای زنگنه ، فرد دیگری که که لحاظ دیدگاه با وی تفاوتی نداشت را سرکار ِ آوردند تا میلیاردها دلار خسارت به مملکت وارد نشود.
  • شما با وجود اینکه می دانستید روی کار آمدن این افراد در وزارت نفت چنین خسارت سنگینی را به کشور تحمیل می کند چرا این کار را کردید؟
  • در واقع دولت تدبیری که ادعا می کند تدبیر داشته در زمینه کرسنت سوء تدبیرش کاملا واضح و آشکار است.
لطفاً کمی بیشتر توضیح دهید؟

کرسنت حتی سیاسی هم نبوده است یعنی اینکه می گویند سیاسی بوده دروغ می گویند. این چه قرارداد سیاسی ای بوده که دبیر امنیت ملی که شخص آقای روحانی بود به آن متعرض بود.

 

به هرحال به دلیل همین معضلات و مشکلات و سوء استفاده ها و این اعتراض هایی که مسئولین سیاسی، امنیتی، اقتصادی کردند این قرارداد لغو شد، مجلس آمد این قرارداد را لغو کرد و این موضوع به دادگاه رفت و در آنجا دولت قبل استدلال کرد که این معامله، معامله شفاف و سالمی نبوده و ناسالمی هایی صورت گرفته و این در دادگاه ثابت شد. یعنی دادگاه قبول کرد که این قرارداد، قراردادپاک و سالمی نبوده و در آن مسائلی بوده است و به دلیل آن مسائل بوده که قیمت اینقدر پایین بوده و بعد هم گفته شد که افرادی که این کار را انجام می دادند الان دیگر در مسند امور نیستند و مسئولیتی ندارند و درواقع موضوع داشت حل می شد و دادگاه های بین المللی این را پذیرفته بودند که این قرارداد یک قرارداد پاک و سالم و شفافی نبوده است. تا اینکه دوباره این آقایان سرکار آمدند و حتی تا قبل از اینکه این آقایان معرفی شوند یک عده افراد خیرخواه به همین آقای رئیس جمهور گفتند اگر این آقایان را دوباره سرکار پیاورید این پرونده دوباره علم می شود و ما باید خسارت بدهیم، شما به خاطر منافع ملی افراد دیگری را بیاورید. چه اصراری دارید خاطیان پرونده کرسنت را سرکار بیاورید؟

 متأسفانه این آقایان هم به نصیحت ناصحان گوش نکردند و دوباره همان افراد خاطی پرونده کرسنت را سرکار آورند و دوباره این پرونده در دادگاه باز شد و استدلال های قبلی ما را رد کردند و گفتند اگر چنانچه شما درست می گفتید که این ها افراد خاطی بودند و کنار گذاشته شدند چرا دوباره سرکار آمدند؟ در نتیجه پرونده دوباره زنده شد و ادعاها با سود و زیان و دیرکرد و.... رو شد. الان طرف اماراتی ادعای ضررو زیان هنگفتی را روی میز گذاشته است و خسارت تمام این مدتی هم که این قرارداد اجرایی نشده را مطالبه می کند و یک ضرر بسیار بسیار سنگینی به کشور و به  بیت المال زده می شود فقط به خاطر اینکه آقایان نصیحت افراد مصلح و ناصح و خیرخواه گوش نکردند و دوباره متهمان پرونده کرسنت را سرکار آوردند. اگر واقعا ذره ای به منافع ملی فکر می کردند این کار را نمی کردند. ای کاش جای زنگنه ، فرد دیگری که از لحاظ دیدگاه با وی تفاوتی نداشت را سرکار می آوردند تا میلیاردها دلار خسارت به مملکت وارد نمی شد.

اینان که مدعی تدبیر هستند اگر ذره ای تدبیر داشتند این کار را نمی کردند. می دانستند که این افراد به دلیل پرونده کرسنت در دادگاه بین المللی مسئله دارند و دادگاه فقط به دلیل اینکه این افراد کنار گذاشته شدند قبول کرده پرونده را مختومه اعلام کند ولی مجددا با سرکار آمدند این افراد قضیه باز شد و ادعاها با زیان و دیرکرد و... مطرح شده و خسارت سنگینی را دارد به کشور تحمیل می کند

 این دقیقا به خاطر در نظر نگرفتن مصالح و منافع ملی و درواقع سوءتدبیری است که آقای روحانی انجام دادند و قبول کردند این خاطیان پرونده کرسنت را روی کار بیاورند ولو اینکه به کشور خسارت های هنگفتی وارد شود. چه کسی میخواهد جواب بیت المال را بدهد؟ حضور این آقایان در دولت اینقدر ضروری بود که به کشور خسارت های هنگفت وارد شود؟ مگر این آقایان قبلا در حوزه نفت نبودند؟ این آقا هشت سال در این حوزه بوده چه کاری کرده است؟ مجدد آمد چکار مشعشعی ایشان انجام داد؟

واقعا حیف نبود چنین کاری کردند و چنین ادعای بزرگی را علیه کشور دوباره زنده کردند واین خسارت متأسفانه باید از جیب مردم داده شود و مردم این سؤال را دارند که شما با وجود اینکه می دانستید روی کار آمدن این افراد در وزارت نفت چنین خسارت سنگینی را به کشور تحمیل می کند چرا این کار را کردید؟ فرد دیگری را می آوردید.

 این ها سؤالاتی است که متأسفانه پاسخ نمی دهند و به جای می آیند با توهین و اتهام زدن و... با افرادی که چنین سؤال هایی را مطرح می کنند برخورد می کنند. منصفانه نمی آیند بگویند با اینکه می دانستیم و به ما گفتند که روی کار آمدن این افراد چنین خسارتی دارد ولی ما این کار را کردیم. چرا این کار را کردید؟ بیایید به مردم پاسخ دهید. اینها سؤالاتی است که وقتی مطرح می شود می گویند بعدا پاسخ می دهیم. بعدا یعنی کِی؟ زمانی که این خسارت از جیب مردم رفته و ما محکوم شدیم و فرجام خواهی کردیم و دادگاه قبول نکرده و وکلای بسیاری فرستادیم. کاری کردید که دیگر کاری از دست وکلا ساخته نیست. یعنی خودمان آمدیم کارهایی را انجام دادیم و سپس ضد آن عمل کردیم. درواقع دولت تدبیری که ادعا می کند تدبیر داشته در زمینه کرسنت سوءتدبیرش کاملا واضح و آشکار است. می توانست این افراد را درپست های دیگری که به نفت ارتباطی ندارد سرکاربیاورد. این کار را نکرد و باعث متهم شدن ما در این پرونده شد.