دولت فاقد مدل رفتاری برای مقابله با چالش اقتصادی است

اینکه قیمت دلار چرا افزایش یافت و اینکه دولت چه کرد که نباید می‌کرد و چه باید می‌کرد که نکرد بسیار مورد بحث قرار گرفته است اما آنچه در تحولات اخیر مشخص شد که نگرانی بیشتری از کرده‌ها و نکرده‌های دولت ایجاد می‌کند، ضعف تئوریک و مدل رفتاری دولتمردان در مواجهه با ناملایمات اقتصادی است.
افزایش قیمت ارز برای مردم تشویش و نگرانی به همراه دارد، حق هم دارند چراکه به مثابه فردی که به یکباره می‌بیند که حاصل سال‌ها کار و زحمتش در حال از دست رفتن است، می‌بیند که بسیاری از برنامه‌های آن در حال پیوستن به رویاهاست، با این تفاوت که اگر این فرد بیمار به پزشک حاذقی مراجعه کند پزشک ابتدا دلیل بیماری و روند درمان آن را برای او تشریح می‌کند و سپس با تزریق امید و ترغیب وی به مبارزه، فرآیند درمان را آغاز می‌کند درحالی‌که درمقابل افزایش قیمت دلار، تیم اقتصادی دولت رفتاری کاملا متفاوت از پزشکی حاذق از خود نشان دادند.
آنچه از ابتدا فقدان آن مشهود بود و همچنان هست تحلیل علمی دولت از چرایی افزایش قیمت ارز و توضیح و توجیه سیاست‌هایی است که دولت برای مواجهه با مسئله افزایش نرخ ارز انتخاب کرده است. به عبارت دیگر پزشکان اقتصادی دولت به جای تشخیص بیماری و اتخاذ روش‌ درمان و توضیح آن به بیمار از همان ابتدا چاره را در انکار و ناچیز شمردن بیماری یافتند و سپس با شدت گرفتن بیماری، آن را غیراقتصادی و به گردن دشمن و جو روانی با حباب معروفش انداختند، دریغ از ذره‌ای تحلیل علمی و دریغ از ذره‌ای احساس مسئولیت که می‌باید چرایی پیدایش این مشکل را حتی اگر غیراقتصادی است با مردم درمیان بگذارند و از نگرانی آنها بکاهند.
این روزها به لطف گسترش وسایل ارتباط جمعی می‌بینیم که در دیگر کشورها چگونه با مسائل اینچنینی روبه‌رو می‌شوند و چگونه مدیران اجرایی در مقابل مردم و نمایندگان آنها دانش و توان خود در مواجهه با مشکل را برای کسب اعتماد بیشتر و مطمئن کردن مردم نسبت به کنترل اوضاع به نمایش می‌گذارند. می‌بینیم که در مجالس یا کمیته‌های فرعی چطور نمایندگان آنها محترمانه و با پرسش‌های تخصصی دانش و توان مسئولان را می‌آزمایند و در انتها نیز چگونه منصفانه قضاوت می‌کنند. در چند ماه گذشته آنچه مردم از حضور رئیس کل (بانک مرکزی) در مجلس دیدند هیاهو و شائبه برخورد فیزیکی بود و آنچه از اعضای اقتصادی دولت دیدند کلی‌گویی و به‌زعم خود تزریق امید به بیماری که در حال درد کشیدن است، بود. هیچ‌یک از اعضای اقتصادی دولت به زبان اقتصادی با مردم صحبت نکردند و تنها با صحبت‌های دوپهلوی خویش بر تشویش و نگرانی و بی‌اعتمادی مردم به خود افزودند. این چه مدل رفتاری است که به جای توضیح علمی سازوکار بازار ارز و ریشه‌یابی مشکلات آن، درمورد بازار ارز نیز آمرانه صحبت می‌کند و انتظار اقناع مردم را نیز دارد. چرا انتظار دارند که مردم رفتار اقتصادی و برنامه زندگی خود را برمبنای قول رئیس‌جمهور و انشاءالله گفتن رئیس کل و نصیحت‌های رئیس سازمان برنامه و بودجه تنظیم کنند؟ این انتظار از کجا حاصل می‌شود؟ در چارچوب همین مدل رفتاری است که نمایندگان مجلس نیز با روش‌های غیرمتعارف گلایه خود را از اداره بازار ارز اظهار می‌کنند و متاسفانه آنچه در انتها فدا می‌شود عقلانیت و علم اقتصاد است.