به گزارشافکارنیوز، معمولا هر فرد در شبانه‌روز باید بین ۶ تا ۸ ساعت بخوابد. البته در یک سوم ابتدایی عمر همان ۳۰ سال اول این زمان قابل قبول است.


هر چقدر که انسان ها پیرتر می شوند بین یک تا یک ساعت و نیم به زمان خواب افراد اضافه می شود، اما هیچ جایی نشنیده اید که کسی زیاد بخوابد و موفق هم باشد یا کسی که زیاد بخوابد و اختراع هم بکند.


تعدادی هستند که به خمیازه کشیدن و خواب های طولانی معروف هستند، چهره های مشهوری که زیاد می خوابیدند اما موفق بودند:


ناپلئون بناپارت


مقایسه کردن ناپلئون با بقیه شخصیت ها کمی سخت است، چون او در دوره ای زندگی می کرد که زندگی ماشینی نبود و خیلی از افراد با اسب رفت وآمد می کردند و مجبور می شدند بیشتر انرژی روزانه خود را صرف رفت وآمد و جنگ کنند.


اگر بخواهیم منصف باشیم ناپلئون در زندگی خود روزهای زیادی را پشت سر هم سفر می کرد، بدون این که وقت این را داشته باشد تا کمی استراحت یا لباس خود را عوض کند، همین باعثشده بود که او مرتب چشمانی خواب آلوده داشته باشد، اما وقتی می خوابید بیدار کردنش از سخت ترین کارها بود.


ناپلئون درست مثل بچه ها می خوابید. صدای هیچ چیزی او را بیدار نمی کرد. حتی بارها در میدان جنگ با صدای انفجار توپ هم از خواب بیدار نمی​شد.


آلبرت اینشتین


اینشتین هم بین مخترعان از افرادی بود که به خوابش بها می داد. او دوست داشت ده ساعت از شبانه روز را به طور کامل بخوابد.


این زمان برای خوابیدن دانشمندان خیلی زیاد است. آنها به طور معمول در شبانه روز بین سه، چهار ساعت می خوابند و اینشتین بین آنها جزو استثناها بود.


با این که او خیلی سخت روی تئوری هایش کار می کرد، اما معتقد بود تئوری هایش در خواب می تواند به پیشرفت در اختراعاتش هم کمک کند.


او احساس می کرد چرت هایش باعثبهتر کار کردن مغزش می شود. فعالیت بهتر مغز هم به او کمک می کرد تا خلاق تر باشد. اینشتین در هفتادوشش سالگی از دنیا رفت.


وینستون چرچیل


چرچیل هم یکی از خواب آلوده ها بود. او از چرت بعدازظهرش به هیچ وجه نمی گذشت. او صبح ها ساعت ۸ صبح از خواب بلند می شد و به خاطر سخت کار کردن و شلوغی کارش زیاد خمیازه می کشید.


او روزش را ساعت ۸ صبح شروع می کرد، مثل همه صبحانه می خورد، نامه ها را جواب می داد، با منشی اش قرارهایش را چک می کرد و می توان گفت که همه اینها در حالی که او روی تخت دراز کشیده بود، انجام می شد.


روز کاری چرچیل با یک حمام ادامه پیدا می کرد که خودش معتقد بود او را سرحال می کند و خوابش را می پراند. بعد از این که ناهار می خورد، زمان نقاشی اش بود.


بعد از نقاشی کردن وقت چرت چرچیل بود. چرچیل بعدازظهر ها بین دو تا سه ساعت می خوابید و بعد از بلند شدن دوباره همه آن کارها را تکرار می کرد. چرچیل معتقد بود خواب های بعدازظهرش کلید طلایی موفقیت او در اداره مملکت بوده است.


سالوادور دالی


دالی، معروف ترین نقاش سوررئالیست بود. او خیلی زیاد می خوابید و معتقد بود چیزهایی را می کشد که در خواب هایش می بیند. سالوادور از خواب هایش برای کمک گرفتن به هنرش استفاده می کرد.


او معمولا تا از خواب بیدار می شد، به سمت تابلوهای نقاشی اش می پرید و شروع می کرد به کشیدن تصاویر مبهمی که می گفت در خواب دیده است. البته دالی معتقد بود خواب های نیمروزی اش الهامات بهتری به او داده اند و موفقیتش را مدیون همین خواب ها می دانست.


دالی اواخر به مرحله ای رسیده بود که چرت های یک ثانیه ای می زد و الهامات یک ثانیه ای را به تصویر می کشید. سالوادور دالی بعد از هر الهامش به دنبال الهامات بیشتری بود و همین موضوع، او را یک آدم خواب آلود می کرد.


جان اف کندی


کندی صبح زود از خواب بیدار می شد، اما در شبانه روز زیاد می خوابید. او بعد از بیدار شدن شنا و ورزش می کرد. معمولا ناهارش را در تخت می خورد و بعد از آن همانجا می خوابید. او از دیگران می خواست که او را بیدار نکنند، مگر در شرایط خیلی اضطراری مملکتی.


در آن زمان نه تلفنی پاسخ داده می شد نه کسی می توانست او را ببیند. او کسی را مسئول این کرده بود که هنگام خواب مانع مزاحمت ها شود.


بعد از بیدار شدن، دوش آب گرم می گرفت و بعد از آن به کار های مملکتی می رسید. روز او با شنا کردن شروع و آماده شدن برای شام تمام می شد و او دوباره به تخت خود برمی گشت تا بخوابد.


توماس ادیسون


ادیسون با این که زیاد می خوابید، اما از خواب زیاد متنفر بود. او دوست نداشت خیلی بخوابد، به خاطر این که می خواست به دیگران نشان بدهد که خیلی زیاد مشغول اختراعات و کارش است.


او دوست داشت زیاد کار کردنش را به رخ بکشد، اما حقیقتش را بخواهید شاید همین زیاد خوابیدن، او را در اختراعاتی مثل برق موفق کرد. یک بار وقتی دوستش هنری فورد قرار بود از آزمایشگاه او دیدن کند، منشی ادیسون مانع این کار شد به دلیل این که توماس ادیسون در خواب زمستانی بود.


هنری فورد همیشه فکر می کرد ادیسون بیشتر زمانش را صرف اختراع و تحقیق می کند و اصلا نمی خوابد. او در این باره به منشی ادیسون گفت: «من فکر می کردم که توماس اصلا نمی خوابد!»


منشی ادیسون هم در جواب گفت: او در واقع اصلا نمی خوابد، بلکه همیشه در حال چرت زدن است. یک بار سر یکی از آزمایشاتی که با نیکلا تسلا مشغول کار بود، چرت زدن هایش به آتش سوزی ناشی از جریان الکتریسیته منجر شد.