رد پای کودتاچیان به کدام سفارت‌خانه می‌رسد؟

 در جریان درگیری‌ها در پایتخت ترکیه و بزرگ‌ترین مرکز فرهنگی اقتصادی این کشور یعنی استانبول که از جمعه‌شب گذشته و در قالب یک کودتای ناگهانی رخ داد اظهارنظرهای گوناگونی به گوش می‌رسد. کودتایی که به دست تعدادی از سران ارتش این کشور به همراه بدنه همراه خود در ارتش و نهادهای امنیتی چون میت کلید خورد و در کمترین زمان ممکن دولت حاکم بر این کشور و رئیس‌جمهور 60 ساله ترک‌ها را که با بیش از 50 درصد آراء مردمی دوازدهمین کرسی ریاست جمهوری را به خود اختصاص داده بود را غافل‌گیر کرد.

طی قریب به 30 ساعتی که از این کودتا می‌گذرد تحلیل‌های متفاوتی از این کودتا به گوش می‌رسد، عده‌ای آن را برنامه‌ریزی‌شده و نمایشی می‌دانند و عده‌ای دیگر آن را صرفاً یک ک"کودتا

اما با توجه به شواهد و قرائن موجود نمی‌توان رد پای آمریکا و برخی کشورهای غربی را در این واقعه نادیده گرفت. سرنخ‌هایی که با پیگیری و دنبال کردن آن به‌روشنی می‌توان نقش ایالات‌متحده را حداقل تا ژانویه 2016، هفت ماه پیش به‌وضوح مشاهده کرد و بر همین اساس حدس و گمان‌های کودتایی آمریکایی یا با محوریت این کشور را بیش از سایر تحلیل‌ها جدی گرفت.

اولین مسئله‌ای که می‌توان به‌عنوان نقش آمریکا در این کودتا به آن اشاره داشت نسبت این کودتا با جریان فتح‌الله گولن است. فتح‌الله گولن از چهره‌های برجسته ایدئولوژیک و اعتقادی در ترکیه محسوب می‌شود  که در تبعیدی خودخواسته در "پنسیلوانیای آمریکا" زندگی می‌کند. برخی منابع رسانه‌ای اعتقاددارند که "فتح‌الله گولن" با دستگاه اطلاعات آمریکا و نفوذی غرب رابطه‌ای بسیار جدی دارد و بر اساس گزارش رسانه‌ها برخی از اعضای حزب عدالت و توسعه متعلق به جریان «فتح‌الله گولن» هستند و گولن، شخصیتی است که داعیه «اسلام میانه» را دارد ؛ اما در واقعیت از اسلام آمریکایی حمایت می کند.

 

در اولین ساعات اعلام کودتا  اردوغان و دیگر مسئولان ترکیه این کودتا را به جریان فتح‌الله گولن روحانی پنسیلوانیا نشین و نزدیک به آمریکا و رژیم صهیونیستی نسبت دادند که البته ساعاتی بعد و با محکوم کردن کودتا از سوی گولن، موضوع تکذیب و مسئله اندکی پیچیده شد.

برخی کارشناسان و مقامات ترک ازجمله وزیر کار کابینه بیلدریم باوجود تکذیب گولن، همچنان کودتا را اقدامی از سوی طرفداران این روحانی سکولار و با طرح نقشه‌ای آمریکایی ارزیابی می‌کنند.

در این میان اما عده‌ای معتقدند که وقایع و نشانه‌های دیگری هم در وقایع چند ماه اخیر آمریکا به چشم می‌خورد که اگر در کنار هم گذاشته شود، استدلال‌های کافی برای مشخص شدن ردپای آمریکا در ماجرای این کودتا شکل خواهد گرفت.

آن‌ها از آکین اوزتوک' فرمانده سابق نیروی هوایی ترکیه، به عنوان یکی از نشانه‌های مهم دخالت خارجی در کودتای این کشور یاد می‌کنند. مقامات و رسانه‌های ترک "اوزتوک" که عصر دیروز بازداشت‌شده را مغز متفکر کودتای ناکام در ترکیه معرفی می‌کنند. آن‌ها می‌گویند که وی قبل از بازنشسته شدن در سال گذشته، وابسته نظامی ترکیه در اسرائیل بود و همین امر نیز زمینه تفاهمات کودتاچیان با آمریکا و اسرائیل را فراهم آورده است.

 

برخی ناظران سیاسی و امنیتی در جریان تحلیل این کودتا از چهار بیانیه ایالات‌متحده آمریکا در پی انفجارهای ترکیه در هفت ماه گذشته که برای شهروندان آمریکایی صادرشده است هم نام می‌برند. آن‌ها معتقدند بیانیه‌های آمریکا که در ظاهر بعد از انفجارهای داعش در ترکیه صادر شد؛ همگی حاوی کدهایی بر عدم وجود امنیت در ترکیه بوده و به عبارتی چراغ سبزی برای وقایع و آشوب‌های بعدی.

سفارت ایالات‌متحده آمریکا در ترکیه در اصراری چندماهه تلاش می‌کند مسئله کاهش ضریب امنیت داخلی در ترکیه را به مسئله روز این کشور تبدیل کند. خبرهای کد شده‌ای که افزایش عملیات‌های کردها و تروریست‌ها را در این کشور در پی داشته است و نشان از این دارد که درواقع آمریکا با شائبه وجود خلأ امنیتی در داخل ترکیه و مشغول کردن اذهان عمومی و رسانه‌ها به آن، مسیر فعالیت کودتاچیان را هم هموار و توجه مراکز مرتبط با امنیت در ترکیه را بر روی آن‌ها کم کرده است.

چهارمین طرح بحث کارشناسان مربوط به موضوع اجرای سیاست‌های طرح "تنش صفر" از سوی مقامات ترکیه است. سیاست‌هایی که طی آن رابطه دوباره با روس‌ها در دستور کار دولت ترکیه قرار گرفته است و نگرانی‌هایی را برای ایالات متحده و همپیمانان او ایجاد کرده است.

در سالروز استقلال روسیه "بنعالی ییلدیریم" با حضور در سفارت روسیه  از ارتباط دوباره با روس‌ها خبر داد، خبری که به اعتقاد کارشناسان ریشه‌های قدیمی در متون سیاسی حزب عدالت و توسعه دارد هرچند که آن‌ها توانستند که با این اقدام در کنار عذرخواهی رسمی از روسیه بابت سرنگونی جت جنگی ارتش این کشور، تحریم‌های یک‌جانبه پوتین علیه کشورشان را به یکباره لغو کنند. البته کارشناسان می‌گویند که مسئله‌ای که بیش از هر موضوعی باعث بروز اجرای چنین سیاست‌هایی از سوی ترکیه شده، حرکت آمریکا به سمت کردها و مخالفان دولت ترکیه در ماه‌های اخیر است.

پنجمین علت وجود رد پای آمریکایی در این کودتا را می‌توان اختلاف ترکیه و واشنگتن بر سر مسئله ماموریت نیروهای جبهه دمکراتیک کرد(ypj) و حضور نیروهای ویژه آمریکا در میان آنها برای هدایت عملیات حمله به رقه و بازپس‌گیری این استان مهم سوریه دانست.

در شرایطی که دولت ترکیه با کردهای ساکن در مرزهای جنوبی خود وارد جنگ شده است و شدت این درگیری‌ها روز به روز در حال افزایش است و در زمانی که ترکیه معتقد است اگر وسعت مناطق تحت تصرف کردها حتی به بهانه مبارزه با داعش بیشتر شود خطر کردها برای ترکیه کمتر از داعش نیست، اقدامات کردها با حمایت همه جانبه واشنگتن روبه رو می شود. حضور اشتون کارتر در اقلیم کردستان عراق و ملاقات با بارزانی نشان از ایجاد شکافی جدی در روابط آنکارا و واشنگتن دارد.

ششمین دلیل در راستای حضور آمریکایی‌ها در کودتای ترکیه به موضوع حلب و موصل برمی‌گردد. با نگاهی اجمالی به نیروهای شرکت‌کننده و حتی اصلی‌ترین عوامل کودتا در ترکیه که از جمعه‌شب تاکنون وضعیت داخلی این کشور را وارد بحران کرده است یک کلمه در صدر اخبار رسانه‌های جهان قرار دارد. "کودتایی ارتشی".

با توجه بااینکه امنیت مرزهای ترکیه در کنترل نیروهای ارتش است و درحالی‌که تروریست‌های داعش نه‌تنها در استانبول و آنکارا  بلکه در سرتاسر مرزهای مشترک ترکیه با عراق و سوریه حضوری بالفعل دارند مهم‌ترین نیروهای درگیر با این مسئله توان ارتش ترکیه است که حالا درگیر کودتا شده است.

این کودتا در حالی رخ‌داده است که نیروهای مقاومت و ارتش سوریه و عراق پیشروی‌های خوبی را در مناطق مرزی مشترک با ترکیه داشته‌اند و حلب و موصل در مرحله شمارش معکوس برای آزادسازی کامل قرار دارند و بهترین گزینه و بهانه برای حضور حامیان تروریست‌ها در عراق و سوریه و تغذیه تروریست‌ها همین نبود نیروهای ارتش و عدم کنترل مرزها از سوی آن‌ها بوده است که به‌واسطه این موضوع طراحان کودتا یک تیر دونشان زده‌اند. یعنی هم بهانه مناسب برای حضور میدانی در این دو کشور را به دست آوردند که منجر به تقویت تروریسم و جلوگیری از سقوط هر چه بیشتر آن‌ها می‌شود و موضوع دوم ایجاد یک بحران مرزی در ترکیه و تحرک صددرصدی تروریسم با همه ابعاد خود و کردها در سرتاسر مرزهای مشترک است.

هفتمین دلیل در خصوص نقش آمریکا، سکوت آن‌ها در قبال کودتا تا زمان قطعی شدن شکست کودتاست. آمریکایی‌ها پس از مشخص شدن شکست کودتا لب به سخن گشودند و کردهای نزدیک به آمریکا نیز در حالی که قاعدتاً باید از کودتا حمایت می‌کردند، به آن نپیوستند و سکوت اختیار کردند. البته در همین راستا نمی‌توان تخلیه شدن سفارت فرانسه در ترکیه، سه روز پیش از وقع کودتا را از یاد برد.