امریکن کانسروتیو: غرور واشنگتن به انزوا و پایان برتری آن می‌انجامد

نشریه "امریکن کانسروتیو" نوشت تحریم‌های بی پایان واشنگتن سرانجام نتیجه عکس می‌دهد.

این نشریه در پایگاه اینترنتی خود در مقاله‌ای به قلم داگ باندو، دستیار ویژه رونالد ریگان، رئیس جمهور اسبق آمریکا نوشت: در واشنگتن دائما از استثنا بودن آمریکا صحبت می‌شود. سیاستگذاران تاکید می‌کنند آمریکا ماموریت منحصر به فردی در جهان دارد و آن، نمایندگی آمال و آرزو‌های همه بشر است. این غرور به مبنای سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است، به ویژه وقتی که موضوع تحریم‌های اقتصادی به میان می‌آید.

طرفداران تحریم به طور مرتب از مزایای فرضی سیاست‌های خود تمجید و ستایش می‌کنند، بدون آنکه شواهد چندانی ارائه دهند. مطالعات و بررسی‌ها نشان داده است بیشترین احتمال موفقیت تحریم‌ها زمانی است که این تدابیر به صورت بین المللی به اجرا گذاشته شود و بر روی تعداد محدودی از محصولات اعمال شود و هدفش نیز دستیابی به اهدافی فروتنانه باشد. حتی در آن صورت، دولت‌ها به ندرت منافع بنیادی خود را در واکنش به فشار اقتصادی قربانی می‌کنند. آن‌ها در عوض واکنشی را نشان می‌دهند که واشنگتن نیز در شرایط مشابه نشان خواهد داد: مقاومت هر چه شدیدتر.

سرخوردگی از ناکامی، مقامات آمریکایی را تشویق کرده است بر شدت فشار‌ها بیافزایند. بنابراین، واشنگتن حالا به صورت مرتب شهروندان و شرکت‌های کشور‌های دیگر را مجازات می‌کند. وزارت خزانه داری آمریکا سال گذشته نزدیک به هزار فرد و سازمان را به "فهرست اتباع خاص تعیین شده" افزود. سیاستگذاران آمریکایی هم اکنون از نقش غالب آمریکا در نظام مالی جهانی به عنوان سلاح حتی علیه کشور‌های دوست استفاده و آن‌ها را از دسترسی به بازار آمریکا محروم می‌کنند. طرف‌های ثالث برای معامله با طرف‌های مشمول تحریم‌های آمریکا با جریمه‌های چند میلیارد دلاری مواجه می‌شوند.

این در حالی است که تحریم‌ها کارآیی ندارند. آن‌ها به صورت بالقوه تاثیرات اقتصادی فراگیری دارند. محدود کردن صادرات نفتی ایران قیمت‌های حامل‌های انرژی را در جهان افزایش می‌دهد. تعیین جریمه‌های نامتناسب برای فروش فناوری به مسکو بر شرکت‌های اروپایی تاثیر می‌گذارد. حتی بازار‌های کوچکتر نیز مهم هستند.

پیتر هارنل، کارشناس تحریم‌ها هشدار داد: "تعرفه‌هایی که دونالد ترامپ نهم اوت بر محصولات ترکیه وضع کرد به فروش گسترده سهام انجامید که نه فقط بر آنکارا تاثیر گذاشت، بلکه موجب شد سهام بانک‌های بزرگ اروپایی که با ترکیه تجارت می‌کنند سقوط کند و نگرانی‌ها درباره سرایت آن به دیگر بازار‌های نوظهور افزایش یافت. استفاده بی محابای آمریکا از تحریم‌های اقتصادی موجب شده است اقتصاد جهانی از بازار لیبرالی دور شود."

بنابر این مطلب، تحریم‌های آمریکا عامل مرگ نیم میلیون کودک عراقی شد. شاید درباره این رقم اغراق شده باشد، اما وقتی از مادلین آلبرایت، سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل در این باره سوال شد او این را رد نکرد. وی در عوض پاسخ داد که "ما فکر می‌کنیم این هزینه ارزشش را داشت" -- پاسخی سنگدلانه که در سرتاسر جهان عرب طنین انداز شد.

نویسنده در بخش دیگری از این مقاله نوشت: شاید بزرگترین مشکل با مجازات‌های اقتصادی این است که غرور و تکبر طبیعی واشنگتن را افزایش می‌دهد؛ زیرا برای تحمیل اراده آمریکا بر دیگر کشور‌های جهان ابزار ساده‌ای به نظر می‌رسد. تشدید تنش ساده است، و ظاهرا بی درد -- دست کم برای واشنگتن. وقتی تحریم‌ها از لحاظ اخلاقی توجیه می‌شوند، که تقریبا همیشه این کار صورت می‌گیرد، سیاستگذاران می‌توانند اعمال فشار بر حتی دولت‌های دوست را اقدامی منطقی جلوه دهند.

این غرور و تکبر هدایتگر سیاست غلط دولت ترامپ علیه ایران بوده است. ترامپ پس از دیدار سال گذشته از ریاض -- که نخستین سفر خارجی وی در دوره ریاست جمهوری بود -- چنین به نظر می‌رسید که از سعودی‌ها دستور می‌گیرد. او از توافق هسته‌ای ایران خارج شد، توافقی که امکان بازرسی‌های هسته‌ای را فراهم ساخت.

واشنگتن تاکید کرد علیه هر کشوری، دوست یا دشمن، که به تجارت با ایران ادامه دهد، از قدرت کامل آمریکا استفاده خواهد کرد. رئیس جمهور آمریکا در پیامی توییتری گفت: "هر کسی که با ایران تجارت بکند، با آمریکا تجارت نخواهد کرد." واشنگتن پس از تلاش برای جلوگیری از این مسئله که اروپایی‌ها یک سیاست خارجی مستقل در پیش بگیرند، کوشید آن‌ها را به پشتیبانی از خط مشی غیرمسئولانه خود مجبور کند. آمریکا حالا خودداری اروپایی‌ها از این اقدام را تقصیر مقامات دولت باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا می‌اندازد، نه تکبر غیرمسئولانه واشنگتن.

واشنگتن با مقاومتی غیرمعمول مواجه شده است. قدرت اقتصادی آمریکا این کشور را در برابر دولت‌های دیگر در موقعیت برتری قرار داده است، اما رضایت آن‌ها نیز نقش حیاتی دارد؛ و مقاومت ممکن است افزایش یابد. مثلا، چین و هند ظاهرا قصد دارند برخی معاملات تجاری خود را با ایران ادامه دهند و با آمریکا به چالش برخیزند.

مهم‌تر از آن اینکه، اروپایی‌ها در حال بررسی چند راهبرد هستند، از جمله استفاده از بانک سرمایه گذاری اروپا و یا بانک‌های مرکزی خود برای پرداختن به تراکنش‌های مالی با ایران. این کار واشنگتن را تحریک خواهد کرد علیه آن‌ها جنگ اقتصادی به راه بیاندازد. آن‌ها شرکت‌های اروپایی را از همراهی با تحریم‌های آمریکا منع خواهند کرد و یک سامانه بدیل به جای شبکه پیام رسانی مالی جهانی سوئیفت تاسیس خواهند کرد. و همچنین یک شرکت مالی "تک منظوره" برای پردازش پرداخت‌های معاملات ایران تشکیل خواهند داد.

این شرکت عملا به منزله یک موسسه حسابرسی برای نقل و انتقال پول در هر دو مسیر خواهد بود که پول نقد را در اتحادیه اروپا نگه می‌دارد و مانع از اتکا بر بانک‌های آسیب پذیر در برابر تحریم‌های آمریکا خواهد شد. وزارت دارایی آلمان گزارش داد این مذاکرات ادامه دارد. دولت آلمان با (سازمان‌ها و کشور‌های اروپایی) درباره حفظ کانال‌های پرداخت مالی با ایران سرگرم کار است. فرانسه نیز سرگرم بررسی استفاده از موسسات دولتی برای تجارت با ایران است.

درست همانطور که سیاست غلط آمریکا در برابر روسیه موجب شد این کشور و چین به یکدیگر نزدیکتر شوند، و این تاثیر راهبرد معروف ریچارد نیکسون را معکوس کرد، تحریم‌های شدید آمریکا اکنون اروپایی‌ها را به سوی چین و روسیه می‌کشد؛ و هرچند دولت‌های اروپایی تمایلی ندارند خود را بر سر تلاش‌های واشنگتن برای منزوی کردن کشور‌هایی مانند کوبا و سودان به دردسر بیاندازند، اما مسئله ایران فرق می‌کند. آمریکا از یک موافقت نامه بین المللی خارج شد، منافع اروپایی‌ها را نادیده گرفت، تجارت رو به رونق را مختل کرد، بیش از پیش خاورمیانه را بی ثبات ساخت، و خواستار فرمانبرداری تحقیرآمیز آن‌ها شد. اروپایی‌ها که در گذشته تسلیم می‌شدند، اکنون خشمگین‌تر شده اند و تمایلی ندارند زیر بار کار انجام شده دولت ترامپ بروند. برونو لومر، وزیر دارایی فرانسه گفت: "من می‌خواهم اروپا یک قاره مستقل باشد، نه یک رعیت، و این یعنی داشتن ابزار‌های مالی کاملا مستقل که امروز وجود ندارد."

جک لو، وزیر خزانه داری دولت باراک اوباما هشدار داد "گسترش بیش از حد تحریم ها" ممکن است موجب تضعیف دلار و تشویق شرکت‌های خارجی به استفاده از سامانه‌های بدیل در برابر نظام مالی آمریکا شود. غرور و تکبر رو به گسترش واشنگتن ممکن است در نهایت به توانایی آمریکا برای تحمیل اراده خود بر کشور‌های دیگر پایان دهد، که این پیامد‌های اقتصادی و سیاسی مهمی برای آمریکا خواهد داشت.

ناکامی عموسام تعجب آور نخواهد بود. همانطور که لرد اکتون گفته است: "قدرت فساد می‌آورد و قدرت مطلق به فساد مطلق می‌انجامد." پیامد‌های سیاست‌های آمریکا بد و اغلب فاجعه آمیز بوده است.

ترامپ در دوره کارزار انتخاباتی وعده تغییر در سیاست‌ها را می‌داد. او حالا که رئیس جمهور شده است باید تغییر را عملی کند. او می‌تواند با اندکی فروتنی و عاقبت اندیشی درباره سیاست خارجی آمریکا کار را شروع کند.