معلمی که از پشت میز مدرسه به ریاست جمهوری رسید
  انقلاب اسلامی ایران به سختی به ثمر نشست و جان های زیادی فدای آن شد. جوان و پیر و زن و مرد و دکتر و مهندس و کارگر همه به میدان آمدند و پای کار بودند تا حکومت طاغوت در هم شکسته شود. شهدای زیادی هم بعد و قبل از انقلاب فدا شدند. از رجایی ها و باهنرها گرفته تا بهشتی‌ها و مفتح ها. در این گزارش به یکی از شهدای انقلاب اسلامی می پردازیم.

متولد ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ در قزوین و دومین رئیس جمهور نظام جمهوری اسلامی ایران بود که البته عمر خدمت‌گذاری‌اش چندان طولانی نشد، او کسی نبود جز شهید محمد علی رجایی. از کودکی زندگی چندان آسوده‌ای را تجربه نکرد؛ شغل پدرش خرازی بود و تنها چهار سال پس از تولد او چشم از جهان فروبست، پس از فوت پدرش روزهای سخت تر خانواده او هم شروع شد، به نحوی که برادرش مجبور به کار شد و مادرش هم برای تامین هزینه‌های زندگی پنبه پاک می‌کرد و فندق و بادام می‌شکست و می‌فروخت.

معلمی که از پشت میز مدرسه به ریاست جمهوری رسید

۱۳ ساله بود  تازه کلاس ششم ابتدایی را تمام کرده بود؛ اما برای تامین خرج خانواده راهی تهران شد و در بازار آهن فروشان کار پیدا کرد، اما به سبب سنگینی این کار ترجیح داد تا به دست‌فروشی بپردازد و چندی بعد هم در یک حجره مشغول به کار شد.

در سال ۱۳۳۰ نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی برخی از جوانانی که تا ششم ابتدایی تحصیل کرده بودند را با درجه گروهبانی استخدام می‌کرد، از همین رو محمدعلی رجایی هم داوطلب شد. سه ماه از دوره آموزشی گروهبانی را گذرانده بود که گروه فدائیان اسلام را شناخت و در جلسات این گروه شرکت کرد و همکاری‌اش با اعضای این گروه آغاز شد. او در کلاس‌های شبانه‌ای که وابسته به «مرکز تعلیمات جامعه اسلامی» بود شرکت می‌کرد.

معلمی که از پشت میز مدرسه به ریاست جمهوری رسید

رجایی پس از طی دوره آموزشی و دریافت درجه گروهبانی در کنار کار به تحصیل ادامه داد و در سال ۱۳۳۲ دیپلم گرفت. او، چون در شهریور ماه دیپلم گرفته بود نمی‌توانست در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کند. پس راهی بیجار و در دبیرستانی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. با تمام شدن سال تحصیلی، به تهران بازگشت و در دانش‌سرای عالی تربیت معلم به تحصیل پرداخت و سپس به دانش‌سرای عالی رفت. پس از ۲ سال، مدرک کارشناسی ریاضی گرفت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. ابتدا به ملایر رفت، اما با رئیس آموزش و پرورش اختلاف پیدا کرد و بعد به خوانسار رفت و مشغول تدریس شد و یک سال را با موفقیت گذراند. سال تحصیلی که به پایان رسید رجایی به تهران برگشت و در دوره کارشناسی ارشد در رشته آمار مشغول به تحصیل شد و هم‌زمان در مدرسه کمال تدریس کرد.

معلمی که از پشت میز مدرسه به ریاست جمهوری رسید

مدرک کارشناسی ریاضی و کارشناسی ارشد آمار خود را از دانش‌سرای عالی اخذ کرده و در شغل دبیری مشغول به فعالیت شد.  محمدعلی در سال ۱۳۴۱ با عاتقه صدیقی، دختر یکی از بستگانش ازدواج کرد. پس از گذشت چند ماه از انقلاب، در کابینه مهدی بازرگان به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد. مسئولیتش بعد از استعفای بازرگان نیز با حکم امام خمینی (ره) ادامه یافت. در انتخابات دوره نخست مجلس شورای اسلامی در ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ نام او در لیست فهرست ائتلاف بزرگ، لیست مشترک جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی قرار داشت. او با کسب یک میلیون و دویست و نه هزار و دوازده رأی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس اول راه یافت.

معلمی که از پشت میز مدرسه به ریاست جمهوری رسید

مجلس شورای اسلامی که بیشتر آن را اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل می‌دادند، اولین شخصی که ابوالحسن بنی‌صدر برای نخست وزیری انتخاب کرده بود را نپذیرفت. در ۲۹ تیر ۱۳۵۹ طی یک سخنرانی امام خمینی (ره) اعلام کرد که: «این اشخاصی که انقلابی نیستند باید در راس وزارتخانه‌ها نباشند و آقای بنی صدر باید امثال این‌ها را معرفی به مجلس نکند و اگر کرد، مجلس رد بکند و هیچ اعتنایی نکند.»

معلمی که از پشت میز مدرسه به ریاست جمهوری رسید

این کشمکش حدود یک ماه ادامه یافت و مجلس، بار دیگر گزینه‌های بنی صدر شامل حسن حبیبی، محمدعلی رجایی، علی‌اصغر غروی، موسی کلانتری و حتی سید مصطفی میرسلیم از اعضای حزب جمهوری اسلامی را برای احراز پست نخست‌وزیری نپذیرفت. بنی صدر که از عدم اقبال مجلس به این گزینه‌ها آگاه بود، در اول مرداد از «سید احمد خمینی» به عنوان گزینه نخست‌وزیری نام برد که این موضوع با مخالفت امام خمینی (ره) مواجه شد. پس از آن، کمیته‌ای مشترک بین مجلس و دولت تشکیل شد و این هیئت ۳ نفر را به مجلس معرفی کرد. در جلسه غیر علنی هم با رای‌گیری، محمدعلی رجایی به عنوان نخست‌وزیر معرفی شد. در ۱۸ مرداد، رجایی با ۱۵۳ رای موافق، ۲۴ مخالف و ۱۹ ممتنع نخست وزیر شد. گفتنی است حزب جمهوری اسلامی، رجایی را با حمایت آیت‌الله سید محمد بهشتی معرفی کرد و بر آن پافشاری کرد.

معلمی که از پشت میز مدرسه به ریاست جمهوری رسید

پس از عزل بنی صدر، دومین انتخابات ریاست جمهوری کشورمان در ۲ مرداد ۱۳۶۰ برگزار شد و رجایی در رقابت با سید علی‌اکبر پرورش، عباس شیبانی و حبیب‌الله عسگراولادی مسلمان موفق شد با کسب ۱۲ میلیون و ۷۷۰ هزار و ۵۰ رای (۹۰٪) از مجموع ۱۴ میلیون و ۵۷۳ هزار و ۸۰۳ رای دریافتی، رئیس‌جمهور ایران شود. میزان مشارکت در این دوره ۶۴٫۲ درصد بود و ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ مراسم تنفیذ او توسط امام خمینی (ره) برگزار شد.

معلمی که از پشت میز مدرسه به ریاست جمهوری رسید

شهید رجایی کشور‌های خارجی را در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران به چهار گروه تقسیم می‌کرد:

۱ ـ کشور‌های برادر ۲ ـ کشور‌های دوست ۳ ـ کشور‌های بی‌طرف ۴ ـ کشور‌های متخاصم. این تقسیم‌بندی را به دلیل وجود دیدگاه در سیاست خارجی ضروری می‌پنداشت و تدوین سیاست خارجی را بدون این تقسیم‌بندی غیر ممکن می‌دانست. وی معتقد بود که باید بر اساس اهداف و خط مشی ما، با خانواده‌ سیاسی جهان برخورد کنیم. در یک نگاه کلی، سیاست خارجی دولت شهید رجایی، مکتبی، انقلابی و منعکس کننده نوعی آرمان گرایی اسلامی بود و عملا نظام نو پای جمهوری اسلامی را در برخورد با واقعیت‌های رایج در عرصه روابط بین‌المللی دچار برخورد و مواجهه با اندیشه‌ها و قدرت‌های بزرگ و نظام‌های سلطنتی در کشور‌های اسلامی کرد.

معلمی که از پشت میز مدرسه به ریاست جمهوری رسید

محمد علی رجایی در ساعت ۱۴:۳۰ روز ۸ شهریور ۱۳۶۰ از اتاق کارش خارج شد و به محل جلسه فوق‌العاده دولت رفت. در ساعت ۱۵:۰۰ صدای انفجار مهیبی از ساختمان نخست‌وزیری بلند شد. باز هم منافقین و باز هم ترورهای کور. در این حمله، او و محمدجواد باهنر نخست‌وزیر وقت به شهادت رسیدند و این در حالی است که در این هنگام کم‌تر از یک ماه از ریاست‌جمهوری او می‌گذشت.