و آنگاه، تیری که امام شلیک کرد...

از آن روزی که خمینی کبیر سلمان رشدی را به علت نوشتن کتاب کفرآمیز آیات شیطانی و محتوای «دشنام به پیامبر خدا » محکوم به ارتداد و اعدام کرد حدود ۳۴ سال میگذرد.

متن حکم امام خمینی بدین شرح است:

انا لله و انا الیه راجعون

به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرات نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان‌شاءالله. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

روح‌الله الموسوی الخمینی ـ ۱۳۶۷/۱۱/۲۵

شاید عموم مردم تصور کنند که این حکم تنها یک حکم سیاسی حاکم شرع علیه توهین کننده به مبانی دین اسلام است ولی باید دانست که این حکم علاوه بر مبانی قرآنی، مبانی فقهی و سیاسی خاص خود را داراست؛ که به طور خلاصه به آن اشاره میکنم.

قرآن با بکارگیری برخی واژه‌ها در ارتباط با نبی و رسول برخی از رفتارها و گفتارهای زشت و نامناسب در برخورد با پیامبر صلی الله علیه و آله را نشان داده و آنها را به شدت محکوم می‌نماید و آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی آنها را گزارش کرده و وظایف پیروان پیامبر در برابر آنها را معین نموده و توضیح داده است. «آزار پیامبر»، «محاربه با پیامبر»، «طعن در دین پیامبر»، «رفع اصوات فوق صوت پیامبر»، «استهزا پیامبر»، «تکذیب رسول»، "تقدم بر رسول"، «عصیان بر رسول»، «کفر به رسول»، «اعراض از رسول»، «محادده با رسول» و «مشاققه با پیامبر» نمونه‌های برجسته قول و فعل ناشایست و ناپسند مردم در روابط با پیامبر است.

مبانی فقهی امام خمینی (ره) نیز در صدور فتوای ارتداد سلمان رشدی بسیار مؤثر بوده است و در واقع می‌توان گفت که این فتوا بر اساس این مبانی صادر شده است.

هیچ عقل سلیمی نمی‌تواند بپذیرد که به راحتی در یک کتاب، موهن‌ترین عبارات در مورد مقدس‌ترین افراد نزد حدود یک میلیارد و نیم مسلمان به کار رود و شاید انگیزه تعیین این مجازات در اسلام بدین لحاظ باشد که اولاً، کسی نتواند به راحتی به مقدسات توهین کند و ثانیاً، توهین به این مقدسات توهین به کسانی است که برای این مقدسات احترام ویژه‌ای قائلند و ثالثاً در حالی که به لحاظ انسانی و اخلاقی و عرفی انسان‌ها در مخاطب قرار دادن طرف مقابل رعایت ادب و احترام را به جا می‌آورند، سلمان رشدی تمام این مسائل را زیر پا می‌گذارد و اعتقادات مسلمانان را به بازی می‌گیرد.

مساله بعدی در بعد فقهی بحث خود ارتداد است: فقهای شیعه، مرتد را به مرتد ملی و فطری تقسیم کرده‌اند.

مرتد فطری کسی است که یکی از پدر و مادرش در حال انعقاد نطفه مسلمان باشند، سپس بعد از بلوغش اظهار اسلام نماید و پس از آن از اسلام خارج شود.

مرتد ملی کسی است که پدر و مادرش در حال انعقاد نطفه او کافر باشند، سپس بعد از بلوغ اظهار کفر نماید پس کافر اصلی شود، پس از آن اسلام بیاورد، سپس به کفر برگردد.

مرتد فطری اسلامش ظاهراً قبول نمی‌شود و اگر مرد باشد به قتل می‌رسد و زن مرتد، ولو اینکه فطری باشد، به قتل نمی‌رسد، بلکه به زندان ابد می‌افتد. ( در این موضوع احکام مفصلی وجود دارد که محل بحث نیست)

و اما مبانی سیاسی که در پس این حکم قرار دارد :

امام با وجود اعتقاد به اصل آزادی بیان فرموده اند: در مملکت ما آزادی‌ اندیشه هست؛ آزادی قلم هست؛ آزادی بیان هست؛ ولی آزادی توطئه و آزادی فسادکاری نیست! شما اگر توقع دارید که ما بگذاریم بر ما توطئه کنند و مملکت ما را به هرج و مرج بکشند، به فساد بکشند و مقصودشان از آزادی این است، در هیچ جای دنیا همچو آزادی نیست.(صحیفه امام ، ج۹ ص۸۶)

اصل بعدی اعتقاد به اصل محوریت اسلام است، که در شرایطی که مؤلف کتاب آیات شیطانی همراه با مجموعه جهان غرب، اساس اسلام را هدف قرار داده بود، مصلحت‌سنجی‌های عرفی و دیپلماتیک جایز نبود و چشم‌پوشی از این موضوع، اسلام را به خطر می‌افکند و مهمترین مساله، حفظ اسلام و احکام آن بود؛ به طوری که امام خمینی (ره) می‌فرمایند: اگر جهانخواران بخواهند در مقابلِ دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد. (صحیفه. ج ۲۰ ص ۱۱۸)

اصل بیداری و هوشیاری از دیگر اصول قابل استنتاج از سیره عملی امام است که قائل بودند "این دیگر مسئله عرب و عجم و فارس و ایران نیست، بلکه اهانت به مقدسات مسلمانان از صدر اسلام تاکنون و از امروز تا همیشه تاریخ است و ..که اگر غفلت کنیم این اول ماجراست و استعمار از این مارهای خطرناک و قلم به دستان اجیر شده در آستین فراوان دارد". (صحیفه ج ۲۱ ص ۹۹)

کتاب «آیات شیطانی» پنجمین رمان «سلمان رشدی» عضو انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان بود که آنرا به سفارش «گیلون ریتکن» (رئیس یهودی انتشارات وایکینک) با دستمزد بی‌سابقه ۸۵۰ هزار پوند به رشته تحریر درآورد.

محتوای این کتاب در قالب داستانی است بلند در ۹ فصل که شخصیت‌های آن را حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، همسرانش و صحابی شناخته شده‌اش و حضرت جبرئیل (فرشته وحی) تشکیل می‌دهند. در طول این رمان تمامی این شخصیت‌ها، العیاذ بالله افرادی فاسد و گرفتار انحرافات اخلاقی معرفی می‌شوند و انواع تحقیر و اهانت‌های عجیب و غریب نسبت به آنان صورت می‌گیرد.

پس از صدور حکم امام، محافظت از جان سلمان رشدی بر عهده (اسکاتلند یارد، پلیس انگلیس) قرار گرفت و هزینه‌های محافظت از او در سال بین یک تا ۱۰ میلیون پوند تخمین زده شد.

رشدی سال‌ها در پناه دستگاه‌های امنیتی انگلیس در مخفیگاه‌ها به سر می‌برد و چون مردم انگلیس به مخارج هنگفت نگهداری از او اعتراض کردند، دولت انگلیس از ادامه حفاظت از او خودداری کرد و وی ناچار به آمریکا پناه برد و تاکنون در پناه ماموران امنیتی آمریکا روزگار خود را می‌گذراند.

طبق گزارش ها تاکنون تلاش های زیادی از سوی مسلمانان برای اجرای حکم ارتداد سلمان رشدی صورت گرفته است که بسیاری از آنها به دلایل امنیتی رسانه ای نشده است. اکثر این تلاش ها به شهادت مجریان آن انجامیده است. مجریانی که از کشورهای مختلف جهان بوده اند.

"مصطفی مازح" که یک جوان مسلمان لبنانی بود یکی از این کاروان شهدای اجرای حکم ارتداد رشدی ملعون بود که توانسته بود خود را به وی نزدیک کند؛ اما به دلیل انفجار پیش از موعد بمب همراهش، موفق به این کار نشد و به شهادت رسید.

در زمان حیات امام (ره) دولت های غربی تلاش زیادی کردند تا این حکم از سوی ایشان لغو شود.

حتی زمانی هم رسانه‌های خارجی وابسته به دستگاه استعمار اعلام می‌کنند که «اگر سلمان رشدی توبه کند، بخشیده شده و حکم اعدامش لغو می‌شود» و به‌طور گسترده روی این جمله‌ی تحریف‌شده مانور دادند.

که یک روز بعد دفتر امام (ره) با صدور بیانیه‌ای این عملیات رسانه‌های استعماری مدافع سلمان رشدی را ناکام می‌گذارد. و مطرح میکند که : " سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامی همّ خود را به کار گیرد تا او را به دَرک واصل گرداند."

حضرت امام اضافه کردند:" اگر غیرمسلمانی از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریع‌تر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل می‌خواهد به عنوان جایزه و یا مزد عمل به او بپردازند".(صحیفه امام خمینی، صفحه ۲۶۸)

و آنگاه، تیری که امام شلیک کرد...

حتی بنیاد ۱۵ خرداد نیز اعلام میکند که یک‌ میلیون دلار به عنوان جایزه ترور سلمان رشدی تعیین کرده است.

پس از امام، در دوران رهبری امام خامنه ای این تلاش ها مجددا شروع شد؛ اما ایشان نیز همچنان بر اجرای حکم ارتدادی که امام خمینی(ره) صادر کرده بود اصرار داشتند. حتی در جایی با اشاره به حکم ارتداد سلمان رشدی تاکید کردند: "امام تیرى شلیک کرده‌اند و خوب هم هدف‌گیرى کرده‌اند و این تیر تا به هدف نخورد، نمى‌افتد. این تیر، روزى به هدف خواهد خورد."

این دولت ها حتی به سراغ علمای دیگر کشورها و حتی علمای برجسته اهل سنت رفتند تا به نوعی حکم امام خمینی(ره) را به چالش بکشانند که با پاسخ مایوس کننده ای روبرو شدند. همه این علما تاکید کردند که حکم ارتداد صادر از سوی امام یک حکم شرعی بوده که از سوی ایشان به عنوان حاکم شرع صادر شده است و هیچ عالم اسلامی در جهان اسلام نمی تواند این حکم را نادیده گرفته و خلاف آن را اعلام کند.

مجموعه اقداماتی که برای اجرای حکم ارتداد سلمان رشدی از سوی جهان اسلام صورت گرفته نشان می دهد که حکم امام خمینی(ره) اعتباری فرا نسلی داشته و تا زمان کشته شدن سلمان رشدی بر تک تک مسلمان وجوب دارد.

 اقدام دیروز "هادی مطر" در نیویورک و حمله با چاقو به رشدی مرتد، شاخص مهمی در این ارتباط محسوب می شود.

این اقدام شهادت طلبانه ، در واقع هشداری است به قدرت های جهانی و محافل صهیونیستی که توهین به مقدسات اسلامی بدون هزینه نیست. سرنوشت همه کسانی که به مقدسات اسلامی توهین کنند یکی است، خواه کاریکاتوریست دارنمارکی باشد و یا سلمان رشدی.

امروز تمامی خائنین و توهین کنندگان به ادیان الهی باید بدانند که سرنوشتی همچون سلمان رشدی خواهند داشت و تا زمانی که قلم و مال و زبان خود را در اختیار شیاطین قرار دهند، باید همچون ابلیس در سایه و خفا و ترس زندگی کنند و حتی در خانه خود هم امنیت نداشته باشند؛ یا آنها که به عقایدشان توهین شده حذفشان میکنند و یا کارفرمایانشان وقتی تاریخ مصرفشان تمام شد !

صفورا ترقی