فراجنایت

روزنامه سوئدی «آفتن بلات» سال 2009 میلادی، گزارش تکان‌دهنده‌ای را درباره سرقت اعضای بدن فلسطینیان توسط رژیم اشغالگر قدس منتشر کرد. لابی‌های صهیونیستی و دولت‌های اروپایی در آن زمان دست به کار شدند تا به هر قیمت ممکن، گزارش آفتن بلات را تکذیب و حتی مسؤولان این رسانه سوئدی را وادار به عذرخواهی از مقامات رسمی این کشور اروپایی و رژیم صهیونیستی کنند. برخی نمایندگان پارلمان سوئد (Riksdag)، به جای پیگیری موارد منتشره در این گزارش، در پیام‌هایی رسمی و غیررسمی به تل‌آویو، بابت انتشار این گزارش از سوی یک روزنامه مستقل، دلجویی و حمایت خود را از جنایات سیستماتیک صورت گرفته در کرانه باختری و نوار غزه اعلام کردند. 

با وجود مستندات گزارش آفتن بلات، کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد و فراتر از آن، دبیر کل وقت این سازمان کمترین اقدامی در راستای پیگیری موارد مطروحه در آن صورت ندادند و توان خود را صرف تمرکززدایی از این گزارش تکان‌دهنده کردند. 

اکنون پس از 14 سال، مستندات تکان‌دهنده و غیر قابل تصور دیگری از خرید و فروش اعضای بدن فلسطینیان منتشر شده است. آمارهای ارائه شده از سوی حماس از وجود حداقل 7 هزار مفقود در بمباران و نسل‌کشی صهیونیست‌ها در نوار غزه حکایت دارد. در این میان،  دیده‌بان حقوق بشر اروپا-مدیترانه خواستار تشکیل کمیته حقیقت‌یاب بین‌المللی مستقل درباره ربودن اجساد از مجتمع پزشکی «الشفا» در غزه و بیمارستان اندونزی در شمال این باریکه توسط ارتش رژیم صهیونیستی شده است.  در این گزارش آمده است: صهیونیست‌ها، یک  گور جمعی را که ۱۰ روز پیش در یکی از حیاط‌های مجتمع پزشکی شفا حفر شده بود، نبش قبر کرده، برخی پیکرها را از آن بیرون آورده و اعضای بدن شهدا مانند قرنیه چشم و سایر اندام‌های حیاتی مانند کبد، کلیه‌ها و قلب را  ربوده‌اند. نکته قابل تامل اینکه دیده‌بان حقوق بشر اروپا - مدیترانه تاکید دارد چنین جنایاتی (ربودن اجساد فلسطینیان و استفاده از اعضای بدن آنها) مسبوق به سابقه بوده و طی هفته‌های اخیر شاهد تکرار چندباره آن هستیم. 

فراجنایت

بدون شک اگر سازمان‌های بین‌المللی به حداقلی‌ترین وظایف حقوقی و انسانی خود در طول سال‌ها و دهه‌های گذشته عمل می‌کردند، امروز شاهد تکرار این فاجعه دهشتناک در نوار غزه نبودیم. آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد مانند اسلاف خود، کمترین علاقه‌ای نسبت به پیگیری این جنایت محض نداشته و با سکوت معنادار خود، زمینه را جهت لاپوشانی و حتی استمرار آن فراهم ساخته است. کافی بود چنین ادعایی (در سطح بسیار کمتر) در یکی از کشورهای اروپایی و نه نوار غزه، مطرح می‌شد تا امروز شاهد صدور قطعنامه‌های مکرر الزام‌آور و غیر الزام‌آور، تشکیل کمیته‌های حقیقت‌یاب و صدور بیانیه‌های تسلسل‌وار از سوی پارلمان اروپا بودیم! با این حال، استراتژی رسانه‌ای و تبلیغاتی دشمنان تفاوتی با سال 2009 میلادی و سال‌های قبل از آن نکرده است. در این معادله، رسانه‌های پرادعای غربی-صهیونیستی نیز سانسور تمام عیار این واقعه هولناک را در دستور کار قرار داده‌اند. رسانه‌هایی که طی روزهای ابتدایی جنگ غزه ادعاهای دروغینی مانند سربریدن نوزادان صهیونیست توسط حماس را مطرح و پس از رعب‌افکنی علیه مقاومت فلسطین ادعای خود را تکذیب کردند، در برابر ربایش آشکار و مستند اجساد فلسطینیان توسط رژیم اشغالگر قدس خود را به ندیدن ‌زده‌اند! آنها حتی قدرت و جرات تکذیب چنین مستنداتی را نیز ندارند، زیرا خود نسبت به واقعی بودن آن آگاهند. 

بدون شک یکی از اقدامات حداقلی دولت‌های مسلمان، تشکیل کمیته‌ای مستقل جهت بررسی هرچه سریع‌تر این واقعه و متعاقبا طرح شکایت رسمی از جلادان صهیونیست است. سکوت در برابر چنین روندی، منجر به تکرار و حتی بسط و گسترش مصادیق آن در آینده خواهد شد. بدیهی است فشار افکار عمومی دنیا و ملت‌های آگاهی که امروز در 5 قاره جهان علیه ماهیت نامشروع و متوحش رژیم صهیونیستی به پا خاسته‌اند، سازمان ملل متحد و سازمان‌های ظاهرا بین‌المللی دیگر را ناچار به اتخاذ مواضع صریح در قبال این جنایت سیستماتیک خواهد کرد. این یک ماموریت جمعی جهانی در صیانت از ملت فلسطین در برابر رژیمی غیرانسانی و درنده‌خو محسوب می‌شود.