به گزارش افکارنیوز، روزنامه آرمان نوشت: روزی می‌گویند درصدد کاندیدا شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم است، روز دیگر می‌گویند که تمایلی برای حضور در انتخابات در منصب کاندیدا ندارد و روزی با این توهم که می‌خواهد کاندیداهای طیف تندرو اصولگرایان را به کنار بزند، در سخنرانی او شعار می‌دهند. علی‌اکبر ناطق‌نوری این روزها همانند ۴سال پیش سکوت اختیار کرده است اما بر هیچ‌کس پوشیده نیست که شیخ نور این روزها همانند سایر دلسوزان نظام به انتخاباتی می‌اندیشد که قرار است سال آینده برگزار شود.

ناطق‌نوری چه می‌کند؟

علی‌اکبر ناطق‌نوری این روزها مشی‌ هاشمی را دنبال می‌کند تا به شایعاتی که درمورد کاندیداتوری او مطرح است، پاسخ داده باشد. شنیده می‌شود او میزبان اقشار مختلف کشور است و برای آنها از اهمیت یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری صحبت می‌کند و از همه می‌خواهد برای برون‌رفت از مشکلات فعلی، اهمیت ویژه‌ای برای این انتخابات قائل باشند. برخی تندروها تصور می‌کردند با تهدید ناطق‌نوری می‌توانند او را در محافل کمی غیرعمومی خود هم مجبور به سکوت کنند. اما ناطق‌نوری مرد واهمه از تهدیدات پوشالی نیست و به فعالیت خود در راستای آگاه‌سازی اقشار مختلف جامعه ادامه داد. ناطق‌نوری تغییر کرده است و دیگر آن مدافع و دلسوز جناح اصولگرا نیست چون به همه می‌اندیشد، آنچنان‌که عباس عبدی چندی قبل گفته بود: «آقای ناطق فعلی با ناطق‌نوری سال ۷۶ خیلی فرق کرده است؛ شرایط هم فرق کرده است. شما حرف‌های ناطق‌نوری در سال ۷۶ را بخوانید و ببینید ایشان در آن زمان دنبال تحقق چه چیزهایی بوده و الان دنبال تحقق چیست.»

ناطق‌نوری و هاشمی

دو عضو موسس جامعه روحانیت این روزها بیش از گذشته احساس نزدیکی به‌هم دارند. جالب اینجاست گلایه از رفتار برخی اصولگرایان یکی از اشتراکات آنهاست. سرنوشت ناطق‌نوری شباهت‌هایی به آنچه هاشمی در سال‌های دور آنها را دید و از کنار آنها به سادگی گذشت، دارد. هنوز در اذهان جامعه میانسال ایران وجود دارد که طیف راست(اصولگرایان فعلی) درحالی که هاشمی یکی از ساکنان اردوگاه خودشان محسوب می‌شد، در مجلس چهارم چه اقداماتی کردند تا در مسیر برنامه‌های هاشمی در جایگاه رئیس‌جمهور سنگ‌اندازی کنند. به‌عنوان مثال آنها منتقد سیاست‌های تعدیلی هاشمی بودند چون بر این باور بود که اعمال این سیاست‌ها فشارهایی را متوجه قشر آسیب‌پذیر می‌کند. بنابراین به نوربخش رای اعتماد ندادند اما نوربخش معاون راهبردی شد. البته همه می‌دانستند که اینها تنها بهانه‌ای برای کاستن از قدرت هاشمی بود. اکنون باید پذیرفت که ناطق‌نوری جایگاه هاشمی را ندارد اما برخی واهمه دارند که اگر در ساکت نکردن و توقف موتور فعالیت‌های هاشمی موفق نبودند، نباید اجازه دهند تا دیدگاهی مشابه او در جامعه رشد کند. اما ظاهرا بازهم ناکام ماندند چون با انتشار خبر دیدار هاشمی و ناطق‌نوری در ماه گذشته آنها به خود آمدند و پی به بی‌نتیجه بودن هجمه‌های خود بردند. اکنون هم که شنیده می‌شود ناطق‌نوری با اقشار مختلف دیدار و با آنها صحبت می‌کند، پرده دیگری از تاثیرات هاشمی بر او هویدا شد. چون در سال‌های اخیر آیت‌الله هاشمی ترجیح می‌دهد که کمتر در مراسمی به‌عنوان سخنران حضور یابد و بیشتر تمایل دارد تا اقشار مختلف اعم از کارگر، کارمند، دانشجو، روزنامه‌نگار و… را به حضور بپذیرد و پس از شنیدن مشکلات این اصناف به ارائه راهکارهایی بپردازد. ظاهرا اکنون ناطق‌نوری هم همین مسیر را می‌رود. شباهت دیگر ناطق‌نوری و هاشمی در همین موضوع عدم توجه آنها به جناح‌بندی سیاسی میهمانانشان است. یعنی این دو روحانی اگرچه سال‌های دور جامعه روحانیت را بنا نهادند و در اردوگاه راست حضور داشتند اما پس از مدتی نشان دادند که مردان فراجناحی هستند و اگر روزی در اردوگاه راست سنتی بودند اقتضای آن دوران بود. آن‌طور که شنیده می‌شود، اکنون افرادی که نزد این دو روحانی می‌روند، مخلوطی از دو طیف اصولگرا و اصلاح‌طلب هستند و هر یک دغدغه‌های خودشان را دارند تنها موضوعی که در این میان واضح و مبرهن است، توصیه‌ ناطق‌نوری و هاشمی به آنهاست که چیزی جز دعوت به وحدت و همدلی نیست.

ناطق نوری و سیدمحمد خاتمی

ناطق‌نوری در جمع سیاسیون به مرد اخلاق مشهور است و شاید یکی از دلایل هجمه برخی اصولگرایان تندرو به او به‌دلیل منش پهلوانی و جوانمردی او باشد. هنوز در اذهان باقی است که در سال ۷۶ به‌عنوان رقیب سیدمحمد خاتمی پا در عرصه رقابت گذاشت و اکثر افراد جامعه هم معتقد به پیروزی او بودند اما زمانی که خاتمی با رای بالایی پیروز کرسی ریاست‌جمهوری شد، نخستین فردی که به او تبریک گفت، علی‌اکبر ناطق‌نوری بود. او در این مقطع نشان داد که رفاقت بیش از قدرت برای او دارای معناست و حاضر نیست برخلاف برخی اصولگرایان امروز رفاقت را قربانی کرسی‌های قدرت کند. این ویژگی را هم شاید از آیت‌الله هاشمی آموخته است که بارها برای ایجاد آرامش از پذیرفتن پست‌های مهم صرفنظر کرده؛ که نمونه آن ریاست مجلس خبرگان بود که به آیت‌الله مهدوی‌کنی تقدیم کرد تا آرامش با کنایه‌ها و هجمه‌های مخالفانش‌بر ‌هم نخورد.

درنهایت…

درنهایت ناطقنوری و هاشمی این روزها نقش مشترکی برای انتخاباتی دارند که قرار است در سال ۹۲ برگزار شود. سیاسیون باتجربه بارها گفتهاند که هاشمی، ناطقنوری و خاتمی باید نقش کاندیدای ریاستجمهوریساز را داشته باشند و از هرگونه ورود مستقیم به انتخابات پرهیز کنند که البته تاکنون هاشمی بهصورت واضح عنوان کرده است که قصدی برای کاندیداتوری ندارد و حاضر است نقش مشاور رئیسجمهوری را داشته باشد که با رای بالای مردم انتخاب میشود. بهنظر میرسد ناطقنوری و خاتمی هماکنون این مسیر را آغاز کرده یا خواهند کرد اما هرچه باشد این بزرگان اکنون دغدغه سربلندی نظام و رفع مشکلات را دارند و بعید است که بخواهند نقشی برای خود و حامیانشان در ترکیب دولت آینده متصور شوند.