درس اصولگرایی خواندند ولی مشق اصلاح طلبی نوشتند؛ انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی اگرچه به اذعان برخی انتخابات مهمی بود اما برای برخی هزینه داشت هزینه ای که با تغییرچهره سیاسی آن راپرداختند.

انتخابات فصل تغییرات است، ترم سیاسی که مشی افراد را در مقابل دید جامعه قرارمی دهد. اما این قرار داد شکل گرفته زمانی تاثیر خود را از دست می دهد که سیاسیون تغیر چهره می دهند.

 

سوال بزرگ ؟

یارگیری سیاسی در زمان انتخابات همواره امری مرسوم بوده و بسیاری از جناحین برای شکل دهی به تشکیلات سیاسی خود ازنیروهای نزدیک به تفکرشان جذب نیرو می‌کنند. 

اما انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی با همه شگفتی‌ها و شگفتی سازان خود زمانی علامت سوالی بزرگ در ذهن افکارعمومی ایجاد کرد  که برخی نیروهای سیاسی در ناباوری در لیست جناح‌های رقیب قرار گرفتند.

این در حالی است که در فرایند انتخابات مجلس چندین چهره اصولگرا که پیش تر داعیه دار این عنوان در مجلس نهم بودند در جریان انتخابات مجلس دهم در کسوت نیروی اصلاحطلب عرض اندام کردند و در لیست نهایی اصلاح طلبان قرار گرفتند.

کاظم جلالی و بهروز نعمتی رئیس و نائب رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس نهم از جمله چهره‌هایی بودند که در جریان انتخابات رویکرد سیاسی خود را 180 درجه تغییر دادند.

 

جواب کوتاه !

«من کاظم جلالی هستم!» این اظهارت رئیس فراکیسیون اصولگرایان رهروان ولایت درپاسخ به سوالی درباره حضورش در لیست اصلاح طلبلان است.

وی همچنین درباره لیست اصلاح طلبان در انتخابات می گوید: لیست اصلاح طلبان با کمال وقار تنظیم شده و از کسی تعهدی گرفته نشده است .

البته این واکنش ها پایان ماجرا نبوده و برخی از سایت ها پیرامون جدایی کاظم جلالی از اصولگرایان و جذب آن در لیست اصلاح طلبان، وی را از ابتدا اصولگرا ندانستند.

این درحالی است که تغییر رویکردهای انتخاباتی گاه از اختلافات نیروها با جریانات سیاسی خود خبرمی دهد اختلافاتی که نعمتی، نائب رئیس فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت درباره علت نپیوستن  برخی ازاعضای فراکسیون متبوع خود به ائتلاف بزرگ اصولگرایان ، می گوید: وحدت اصولگرایان آن هم با وجود اقلیت پایداری ها را بسیار سخت و مشکل می بینم.

اما تغییر چهره تنی چند ازسیاسیون در حالی در انتخابات دهمین دوره مجلس رخ می دهد که برخی دیگر از نیروهای اصولگرا و اصلاح طلب هم در جریان انتخابات به طیف دولت (اعتدالیون)  نزدیک شدند تا از این طریق کرسی‌های مجلس دهم را از آن خود کنند. حضور نیروهای نزدیک به ریاست مجلس در لیست ائتلافی اصلاح طلبان و حامیان دولت نمونه عینی گزاره بالاست.

اما این پایان ماجرا نبوده و علی مطهری هم با "صدای ملت" در تحقق شکل گیری جریان سومی از بین اصولگریان واصلاح طلبانی شد جریانی که منتقدان ان معتقدند ؛اساسا نیازی به تشکیل چنین جبهه ای نیست و افراد این طیف حامیان دولت خواهند بود تا یک طیف مجزا.

با این حال، تغییرات عمده سیاسی در مسیر انتخابات مجلس دهم رخ داده که برخی دلایل این تغییرات احیانا برخی سرخوردگی های سیاسی و تصمیمات مقطعی می دانند.

البته برخی هم معتقدند ، برخی نامزدها برای اینکه در جریان انتخابات سرشان بی کلاه نماند به ائتلاف های سیاسی نزدیک می‌شوند.

با همه این تفاسیر و با وجود اینکه رقابت برای حضور در مجلس شورای اسلامی، سخت و نفس گیر است اما نباید فراموش کرد که گرایش ، دیدگاه و حرکت اجتماعی و سیاسی نامزدها هم در مسیر انتخابات امری ضروری به نظر می رسد که در صورت فقدان آن خبر از بی ثباتی سیاسی نامزدها می دهد. 

حضور نیروهای اصولگرا در لیست اصلاح طلبان اتفاقی تازه و بدیع در عرصه سیاسی بود که شاید سال ها، تحلیل گران پیرامون آن قلم فرسایی کنند اما سوالی که از نوعی کنجکاوی رسانه ای نشات می گیرد این است که آیا می توانیم روزی شاهد مشارکت سیاسی نیروهای اصلاح طلب در زمین اصولگرایان باشیم؟

در عین حال به نظر میرسد شاید این کوچ کردن‌های جناحی نشانه‎ای باشد برای اینکه زمانه تجدید نظر در جریان شناسی های داخلی و صف بندی های حاضر در سپهر سیاسی ایران صورت گیرد و دور از ذهن نیست که در زمانه ای نه چندان دور دو جریان فکری جدید با اصول مبانی و تعاریف جدید جایگزین دو یا احیانا چند جریان  حاضر گردند.