تحریم‌ها و تروریست‌نامیده‌شدن سایه شوم جنگ را از سر ما رفع می‌کند؟

سعید زیباکلام تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در یادداشتی با عنوان «چگونه برجام سایه شوم جنگ را رفع کرد؟» به تحلیل مباحث شکل گرفته در این زمینه پرداخت.

متن کامل این یادداشت بدین شرح است:

دو سه ماه پس از نهایی‌شدن توافقات در قالب برجام، آقای رئیس‌جمهور اعلام کردند: ”توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم“(3 شهریور 94). و سپس: ”امروز سایة شوم جنگ از سر ملت کنار رفته“(31 فروردین 95). و سپس: ”توانستیم سایة شوم جنگ را از مردم ایران دور کرده“(13 خرداد 95). و سپس: ”امروز شرایط ایران‌هراسی از بین برده شده است“(12 مرداد 95). اگر سلسله اظهارات آقای روحانی در سال 92 و 93 را به دقت مرور کنیم به ندرت می‌توان اشاره‌ای به وجود سایه شوم جنگ بر ایران در آنها پیدا کرد. آنچه همواره و با تأکید بسیار در اظهارات وی در آن سال‌ها یافت می‌شود وجود تحریم‌هاست که باید به هر قیمتی آن را رفع کرد. اما پس از تصویب برجام در تیرماه 1394 اظهارات وی به نحو چشمگیر و روزافزونی متمایل به طرح موضوع سایه شوم جنگ و رفع آن توسط برجام می‌شود. اینک این سؤال مطرح می‌شود که از زمان روی کار آمدن دولت در مرداد 92 تا تیر 94 چه اتفاق مهمی رخ داده که آقای روحانی از تیر 94 به بعد موضوع سایة شوم جنگ و رفع آن توسط برجام را تدریجاً و به طور روزافزونی مورد تأکید قرا می‌دهد؟ آیا امکان دارد علت این باشد که آقای روحانی متوجه شده که کلاه بزرگی به‌واسطة برجام سر ایران رفته و نظام تحریم‌ها هیچ تغییر عمده و مهمی نخواهد کرد و بنابراین برای خالی‌نبودن‌عریضه، موضوع رفع سایة شوم جنگ را به آرامی جایگزین موضوع رفع تحریم‌ها می‌کند و همزمان  کلاه دیگری به بهانه رفع سایة شوم جنگ بر سر ملت ایران می‌گذارد؟

اما اینک سؤال بسیار مهم و بلکه حیاتی دیگری مطرح می‌شود و آن اینکه: آیا به‌راستی آن طوری که آقای رئیس‌جمهور ادعا می‌کند برجام ایران‌هراسی و سایة شوم جنگ را از سر ایران رفع کرده است؟ برای یافتن پاسخی مستدل به این سوال باید به بررسی اظهارات و اقدامات مقامات عالیرتبه آمریکایی بپردازیم.

در تاریخ چهاردهم دی 1395(سوم ژانویه 2017)، هفده روز مانده به مراسم تحلیف ترامپ، مجلس سنا و مجلس نمایندگان کنگرة آمریکا، همان کنگره‌ای که برجام را تصویب کرد، قطعنامة مشترکی را با عنوان ”قطعنامه مجوز بکارگیری زور علیه ایران“ تصویب کردند. در بخش 3 این قطعنامة مشترک سنا و مجلس نمایندگان(با مشخصات اختصاری H.J.RES.10) چنین تصریح شده: ”به رئیس‌جمهور مجوز داده می‌شود تا به هر نحوی که لازم و مناسب تشخیص بدهد از نیروهای مسلح آمریکا استفاده کند تا هدف ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را تأمین کند.“ ماحصل این قطعنامه به زبان ساده این است که به رئیس‌جمهور آمریکا مجوز قانونی می‌دهد تا جهت ممانعت از تلاش‌های ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای، بتواند در اقدام نظامیِ پیشگیرانه به ایران حمله کند. گویی ایران به‌رغم توافقنامه‌های ژنو و لوزان و وین(همان برجام) چهار نعل در تلاش است تا سلاح هسته‌ای بسازد. این قطعنامه در واقع صدور چک سفیدی برای ترامپ است که بدون هیچ نظارت و هماهنگی با کنگره بتواند هر زمانی به انتخاب خود به ایران حملة پیشگیرانه کند، چیزی که مجموعة دولت آمریکا به‌ویژه تیم شورای امنیت ملی‌اش به شدت آرزو می‌کنند.

 این در حالی است که آمریکا خود تعیین‌کننده‌ترین عضو تیمی بوده که در مذاکراتی طولانی به توافقنامة برجام رسیده، برجامی که کل برنامة هسته‌ای ایران را به آنچنان سطح نازل و ویترینی فروکاسته که به اعتراف تمام تحلیلگران و کارشناسان راهبردی و سیاسی اندیشکده‌ها و مقامات سابق دولت آمریکا، تمام مسیرهای موجود ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را مسدود کرده است. برجامی که عموماً نزد همان کارشناسانْ بزرگترین دستاورد سیاست خارجی دولت اوباما محسوب شده است. اگرچه این موضوع به قدری روشن است که نیاز به شواهد و دلایلی ندارد لیکن به عنوان نمونه گروه بین‌المللی بحران که اندیشکده‌ای آمریکایی است و میان بسیاری از جناح‌های مختلف واجد اعتبار می‌باشد در بیانیة 2017 خود چنین نتیجه می‌گیرد: ”معامله ایران(برجام) تاکنون هدف محدود خودش را حاصل کرده: به طور مؤثر و به نحو قابل راستی‌آزمایی تمام مسیرهای بالقوة ایران برای نیل به سلاح هسته‌ای را مسدود کرده است ...“ .

 از دستاورد اصلی برجام در متوقف‌کردن برنامة هسته‌ای ایران و در مواردی عقب‌گرد آن، بسیار مهم‌تر و اساسی‌تر اینکه: ارزیابی 2012 اطلاعات ملی آمریکا نشان می‌دهد که در میان 16 آژانس اطلاعاتی‌ـ‌امنیتی آمریکا اجماع فراگیری وجود دارد بر اینکه ایران تلاش نمی‌کند سلاح هسته‌ای بسازد (نیویورک تایمز، 24/2/2012). مطابق همین گزارش ارزیابی‌های اخیر این 16 آژانس اطلاعاتی در امهاتِ یافته‌های خود با ارزیابی دیگری به نام یافته‌های اطلاعاتی 2007 آمریکا مطابقت دارد که در آن نتیجه‌گیری‌شده ایران برنامة سلاح هسته‌ای‌اش را سال‌ها پیش(2003) رها کرده است. همین مقاماتی که منبع این گزارش نیویورک تایمز هستند می‌افزایند که آخرین ارزیابی‌های اطلاعاتی با سند تخمین اطلاعات ملی 2010 سازگاری دارد. به عبارت ساده‌تر، تمام ارزیابی‌های متوالی آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا تا سال 2012 نشان می‌دهد که ایران دست کم از سال 2003 هیچگونه برنامه ساخت سلاح هسته‌ای نداشته است. در همین سال 2012، بنی گانتز(رئیس ستاد ارتش اسرائیل) در مصاحبه مفصلی با روزنامة پرنفوذ اسرائیلی ها‌آرتص تصریح می‌کند: ”من فکر نمی‌کنم ایران تصمیم خواهد گرفت که سلاح هسته‌ای بسازد.“(هاآرتص: 25/4/2012). ملاحظه می‌شود گانتز دقیقاً چه می‌گوید؟ معنای سخن گانتز این است که نه تنها در حال حاضر ایران سلاح هسته‌ای نمی‌سازد بلکه فکر نمی‌کنم در آینده هم خواهد ساخت! ‌‌اینک سوال اینست که در حالی که دستگاهای اطلاعاتی آمریکا اذعان دارند که ایران به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست کنگره چرا این قانون را طرح می‌کند؟

امکان دارد به نظر برخی چنین آید که شاید کنگرة آمریکا با توجه به ارزیابی جدیدی به این نتیجه رسیده که به‌رغم غل و زنجیرشدن برنامة هسته‌ای ایران و زیر دوربین‌های آنلاین قرارگرفتن شبانه‌روزی تمام اجزاء و جوارح تأسیسات هسته‌ای، ایران در حال تلاش است تا سلاح هسته‌ای بسازد. برای بررسی این امکان، آخرین ارزیابی جامعة اطلاعاتی آمریکا از تهدیدهای سراسر دنیا(9 فوریه 2016) را مورد ارجاع و استناد قرار می‌دهیم. جیمز کلپر مدیر اطلاعات ملی آمریکا این ارزیابی رسمی را به کمیتة نیروهای مسلح سنای آمریکا ارائه می‌کند. آنچه در این اخیرترین ارزیابی کل نظام اطلاعاتی آمریکا ذیل بخش سلاح کشتار جمعی و اشاعة آن دربارة ایران گفته شده در این جمله تلخیص شده‌: ”ما نمی‌دانیم آیا ایران نهایتاً تصمیم خواهد گرفت که سلاح هسته‌ای بسازد.“(ص 8 سند مذکور). و این یعنی، نه تنها ایران در حال حاضر هیچ تلاشی برای ساخت سلاح هسته‌ای نمی‌کند بلکه ما حتی نمی‌دانیم آیا ایران در آینده هم تصمیم خواهد گرفت که سلاح هسته‌ای بسازد. به عبارت دیگر، مطابق آخرین ارزیابی تمام نهادهای اطلاعاتی آمریکا، کنگره می‌داند که نه تنها ایران درحال حاضر مترصد ساخت سلاح هسته‌ای نیست که بیشتر، مطابق همان ارزیابی، معلوم نیست ایران حتی در آینده هم تصمیم به ساخت سلاح هسته‌ای بگیرد. با این وصف، از خود سوال کنیم چطور کنگره باید چنین قطعنامه‌ای را مطرح کند؟

 برای اینکه روشن‌تر ببینیم برجام چگونه سایة شوم جنگ را از سر ایران برداشته است، لازم است اظهارات و وقایع بعد از طرح قطعنامة فوق را مرور کنیم.

 مایکل فلین، مشاور امنیت ملی ترامپ، پیش از استعفا به علت رسوایی ارتباط با سفارت روسیه در واشنگتن، در اظهاراتی بسیار تند و جنگ‌طلبانه که بسیاری از رسانه‌های آمریکایی را نگران کرد، اعلام می‌کند: ”از امروز، ما به طور رسمی ایران را در وضعیت هشدارباش قراردادیم“(13/11/95). وی سپس اضافه می‌کند: ”دولت ترامپ این اقدامات ایران را که امنیت، رفاه، و ثبات خاورمیانه و فراتر از آن را تضعیف می‌کند و جان آمریکاییان را به خطر می‌اندازد، محکوم می‌کند.“(همان روز). منظور فلین از ”این اقدامات“، آزمایش موشک میانبردی است که مقامات دولت آمریکا ادعا میکنند سه روز پیش‌تر ایران در دهم بهمن 1395 انجام داده است.

  همان روز(13 بهمن 95)، رزمایش دریایی چهار کشور آمریکا، بریتانیا، استرالیا و فرانسه با نام یونیفاید ترایدنت در خلیج فارس شروع می‌شود، تمرین نظامی مشترکی که در آن مقابله نظامی با ایران شبیه‌سازی می‌شود. برای اینکه اهمیت این رزمایش بهتر فهمیده شود سؤال دنیل مک آدمز(مدیر مؤسسه ران پل برای صلح و رفاه) کفایت می‌کند: ”واشنگتن چگونه واکنش خواهد کرد اگر لایحه‌ای در مجلس شورای ایران طرح شده باشد که مجوز جنگ علیه آمریکا را صادر می‌کند و نیروی دریایی ایران به همراه نیروی دریایی چین در خلیج مکزیک شروع به تمرینات نظامی‌ای کرده باشد که در آن حمله به آمریکا را شبیه‌سازی می‌کند؟“(مک آدمز این سؤال را چند روز قبل از رزمایش فوق طرح می‌کند: 9 بهمن 1395).

همان روز تمرین نظامی کشورهای غربی در خلیج فارس برای شبیه‌سازی مقابله با ایران، شون اسپایسر با لحنی بسیار تحدیدآمیز و بسیار خلاف عرف دیپلماتیک اعلام می‌کند: ”آمریکا همینطور نخواهد نشست، امریکا درباره این اقدامات ایران(همان آزمایش ادعاشدة موشک بالستیک) عمل خواهد کرد“(13/11/95)

امیدوارم موارد فوق کفایت کرده، به‌نحو اقناع‌کننده‌ای نشان داده باشد که ایران‌هراسی و سایه شوم جنگ را برجام و سیاست خارجی دولت تدبیر و اعتدال چگونه برطرف کرده‌اند. اما اگر کفایت نکرده، امیدوارم موارد ذیل کمک کند:

 در روز 3/2/2017 ترامپ که معروف است بسیاری از مواضعش را در توئیتر خود اظهار می‌کند، می‌نویسد: ”ایران با آتش بازی می‌کند“، و سپس اضافه می‌کند: ”آنها (ایرانیان) قدر نمی‌دانند که پرزیدنت اوباما چقدر با آنها مهربان بوده. اما من، نه!“(15/11/95).

 روز بعد، متیس(وزیر دفاع آمریکا) ایران را متهم کرد که بزرگترین حامی تروریسم دولتی در جهان است. متیس همچنین به کرات و در مناسبت‌های مختلف تأکید کرده که سه تهدیدِ بزرگ علیه آمریکا عبارتند از: ”ایران، ایران، ایران“(16/11/95).

سناتور رابرت کورکر(رئیس پرنفوذ و قدرتمند کمیته روابط خارجی سنا) پس از اعلام بستة تحریم‌های جدید علیه ایران، اعلام کرد(5 فوریه 2017): ”تحریم‌های جدید آشکار می‌کند که امروز روز جدیدی در روابط ایران-آمریکا است و اینکه ما رفتار ثبات‌زدای ایران را دیگر تحمل نخواهیم کرد“(17/11/96).

الیوت انگل(عضو برجستة کمیتة روابط خارجی مجلس نمایندگان از نیویورک: ”آزمایش موشک بالیستیک ایران قطعاً مستحق پاسخ امروز ماست ... لازم است آمریکا و متحدان ما رفتار ثبات‌زدای ایران در سراسر دنیا را به عقب بازگردانیم“(17/11/96).

یک روز بعد، ترامپ در 18/11/95 می‌گوید: ”ایران حکومت شماره 1 تروریستی است.“(فاکس نیوز، 6/2/2017).

رابرت کورکر سابق‌الذکر پس از طرح لایحة پاسخگوکردن ایران توسط هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه در مجلس سنای آمریکا می‌گوید: ”این قانون حمایت هر دو حزب را در کنگره نشان می‌دهد

برای اینکه با هدف‌گیری تمام جنبه‌های اعمال ثبات‌زدای رژیم ایران، این رژیم را پاسخگو سازد.“(3/1/96).

تام کاتن(سناتور جمهوریخواه) دربارة همین قانون گسترش تحریم‌ها دربارة توسعة موشک‌های بالیستیک می‌افزاید: ”رئیس‌جمهور، ایران را در وضعیت هشدارباش قرارداده، و تصویب این لایحه نشانة بی‌تردید عزم ما خواهد بود. ما تلاش ایران برای برتری‌اش در خاورمیانه و یا حمایت از تروریسم را تحمل نخواهیم کرد، و ما کاری خواهیم کرد که رژیم تهران هزینة بسیار سنگینی برای رفتار خطرناکش بپردازد.“(3/1/96). در فرصت‌های آتی که به گسترش و تحکیم بی‌سابقة نظام تحریم‌ها علیه ایران خواهم پرداخت این قانون را به تفصیل تشریح خواهم کرد.

رکس تیلرسون(وزیر خارجه آمریکا) در نشست خبری در وزارت خارجه آمریکا در 23/1/95 ایران را همانند کره شمالی می‌خواند. ”دولت ترامپ هیچ تصمیمی ندارد که موضوع ایران را به دولت آتی بسپارد. شواهد آشکار است: اعمال تحریک‌آمیز ایران، آمریکا، منطقه و کل دنیا را تهدید می‌کند.“(12/4/2017).

تیلرسون مجدداً در 31/1/96 حکومت ایران را متهم کرد که پا در جای پای کره‌شمالی می‌گذارد. او تأکید می‌کند: ”ایران بزرگترین دولت حامی تروریسم است و مسئول تشدید درگیری‌های چندگانه و تضعیف منافع آمریکا در کشورهایی از قبیل سوریه، یمن، عراق و لبنان است“(گاردین، 20/4/2017).

 به گمان من، اگر این شواهد و اظهارات رسمی و علنیؚ مسئولان طراز اول دولت و کنگرة آمریکا کفایت نکند تا نشان دهد چگونه برجام سایة شوم جنگ و نیز ایران‌هراسی را رفع و محو کرده، هیچ شواهد دیگری از جمله معجزات الهی هم نخواهد توانست چنین کند. مثل همیشه، باید این دو سخن نغز و نکته‌سنجانه را به یاد داشته باشیم که: ”دیوار حاشا بلند است“ و ”هرگز نمی‌توان کسانی را که خود را به خواب زده‌اند، بیدار کرد!“.

 به راستی این اقدامات و اظهارات بی‌سابقه و بسیار تند مقامات تصمیم‌گیرندة دولت و کنگرة آمریکا چه می‌گوید؟

آیا روشن نیست که چنین چنگ و دندان جنگی حتی در زمان ریگان و جورج بوش پسر هم دیده و شنیده نشده است؟ آیا دیده نمی‌شود که چقدر این اظهارات و اقدامات در چهل سال گذشته تاریخ جمهوری اسلامی تند و بی‌سابقه است؟

به راستی آمریکاییان از ما در این سال‌های اخیر چه دیده‌اند و پشت درهای بستة مذاکرات ژنو و

لوزان و وین چه شنیده‌اند که لاینقطع و هر چه کوبنده‌تر و بی‌مهاباتر بر طبل ایران‌هراسی می‌کوبند و تهدید می‌کنند و از مهار ایران علناً سخن می‌گویند؟

آمریکاییان از سرداران امین و شجاع و متدین و راستگوی دیپلماسی ایران و حامیان و مدافعان‌شان در حاکمیت ایران چه دیده‌اند و شنیده‌اند که اینک و برای نخستین بار و بی‌هیچ بهانه‌ای ایران را هم‌ردیف و هم‌طراز کره‌شمالی می‌کنند؟

آمریکاییان چه دیده‌اند و شنیده‌اند که خود و متحدان مستکبر و سفاک‌شان(رژیم‌های سعودی و امارات و اسرائیل) هم سازمان‌های تروریستی را ایجاد می‌کنند و هم آنها را تقویت اطلاعاتی و تسلیح می‌کنند و هم به انحاء مختلف مورد پوشش و حمایت سیاسی قرار می‌دهند و با این وصف ایران می‌شود ”حکومت شماره 1 تروریستی“؟

رصد دقیق اظهارات و رفتارهای ما و سایر دول جهان شیوة کار دیرینة آمریکاییان است. با وجود اظهارات بسیار تند ترامپ علیه برجام در جریان انتخابات و مواضع تیم شورای امنیت ملی وی، شواهد و قرائن بیّن و موثق امروزه حکایت از این می‌کند که دولت آمریکا نه تنها قصد پاره‌کردن یا فسخ برجام را ندارد که با وجود دولت فعلیؚ ایرانْ فعلاً بر آن است که کماکان از گاو سرتاپا برد‌ـ‌برد برجام شیر گوارا بدوشد و علی‌الدوام فشار سیاسی آورد و منظماً نظام تحریم‌ها را هم گسترده‌تر و عمیق‌تر کند و با این وصف مدام از بدی و فضاحت برجام شکوه و شکایت کند و بی‌سر‌وصدا امتیازهای بیشتر بگیرد.

به راستی آیا ما ملت ایران بر این باوریم که مدام در مقابل توپ‌وتشرها، و افزایش تهدیدات و

تحریم‌ها و تروریست‌نامیده‌شدن، ْجاخالی‌دادن و سکوت‌کردن و لبخندزدن، سایة شوم جنگ را از سر ما رفع می‌کند؟

آیا به راستی شکّی در این است که بازدارندة دشمنان مُلک و عزت و شوکت و امنیت ایرانْ دلاوری‌ها، ایثارها و شهادت‌طلبی‌های هشت سال دفاع جانانه، و نیز بصیرت‌ورزی‌ و شجاعت در برنامة دفاع موشکی فرزندان غیرتمند این مرز و بوم است؟

”و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون“.