درآمدی بر شکل گیری دولت آینده

 آقای روحانی به زودی کابینه خود را معرفی می کند. چهار سال کارکرد دولت یازدهم فرصت خوبی بود تا مردم تصویری از «اعتدال» در رویکرد دولت در حل مشکلات کشور را تجربه کنند. بر اساس رأیی که مردم در انتخابات 29 اردیبهشت امسال دادند نوعی اعلام رضایت یا دادن فرصت جدید به روحانی برای اجرای برنامه هایش بود. اما 16 میلیون رأی دهنده در پای صندوق های رأی، داوری دیگری داشتند. آیا روحانی در چهار سال آینده با شکل گیری دولت دوازدهم، پاسخگوی مطالبات مردم به ویژه در حوزه اقتصاد و معیشت و نیز پاسخگوی نقادان اصلی سیاست هایش خواهد بود؟

دولت و مجلس قطعاً دغدغه کارآمدی را در این شکل گیری حس می کنند و هر کدام پاسخی برای آن یافته اند که به زودی در رأی اعتماد مجلس به کابینه دوازدهم تجلی پیدا می کند. دورخیز آقای روحانی برای ورود به چنین عرصه ای مهم است. اینکه اتاق فکر او در دفتر ریاست جمهوری، احزاب هوادار و رجال سیاسی همپیمان او چه می گذرد، مهم تر است. چون او در مرحله اول گام نهادن در این وادی باید پاسخگوی تعهدات به کسانی باشد که رأی شیرین او در سال 92 و شیرین تر در سال 96 را مهندسی کردند. این تعهدات باعث می شود او از مسیر اعتدال به عنوان راهبرد اصلی خارج شده و به وادی افراط رود و ساختارشکنی را پیشه کند. تحلیل رفتار و گفتار او در ایام انتخابات و برخی مواضع ساختار شکنانه اش حکایت از این تلخی و تلخکامی دارد. او با آنکه خود را متعهد می دانست برای حفظ ویترین اعتدال، از اصولگرایان در ساخت و چینش دولت خود در دوره یازدهم بهره بگیرد، اما با خروج از این ممشا، به افراطیون اصلاح طلب میدان داد تا پست های کلیدی در دولت و بدنه دولت را اشغال کنند. جریان افراطی اصلاح طلب در دولت دوازدهم سهم بیشتری می خواهد و امروز 

گمانه زنی ها در بازسازی چینش اعضای دولت روی همین موضوع متمرکز شده است که سهم اصلاح طلبان افراطی باید در دولت محفوظ باشد و حتی گسترش یابد. هر چه این سهم بیشتر شود سرعت گویش های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی رئیس جمهور برای خروج از چارچوب قانون اساسی و ساختارهای قانونی کشور بیشتر می شود. سرّ اهانت های رئیس جمهور به منتقدین و عدم پاسخگویی به نقدهای مشفقانه نیز همین است.

رئیس جمهور در دولت دوازدهم با سه چالش اساسی روبه‌روست؛

1- وحدت ملی

رئیس جمهور طبق قانون اساسی، رئیس جمهور همه است نه یک گروه و جریان خاص که به وی رأی داده است. او بنا به سوگندی که می خورد، باید وحدت ملی و انسجام اسلامی را پاس بدارد. آیا با وجود گروه های فشاری مثل احزاب و گروه های منحله اصلاحات در دولت که در سال 88 بر طبل توخالی براندازی می کوبیدند، قادر است وحدت ملی و انسجام اسلامی را حفظ کند؟ فشار این گروه در دولت یازدهم باعث شد فاصله رئیس جمهور با مراجع عالی قدر و نیز علمای بزرگ بلاد، دستخوش آسیب شود. این آسیب موجب آن شد که رئیس جمهور گاهی به قم برود و این آسیب را رفع و رجوع کند، اما روزنامه ها پر است از انعکاس گلایه های مراجع عظام! دولت با سانسور نظرات مراجع سعی می کند این نقادی ها به صورت گفتمان درنیاید. لذا با محرمانه کاری ها جلوی «تحلیل موقعیت» توسط دوستان انقلاب را گرفته است، ولذا دولت در کسب اجماع ملی برای حل مشکلات، توفیقی نداشته است. آیا در دولت دوازدهم همین مسیر را می خواهد برود؟

2- مشکلات اقتصادی و پاسخگویی به مطالبات معیشتی

مشکلات اقتصادی کشور، جدی است. تورم، بیکاری، رکود و آسیب های ناشی از مشکلات اقتصادی، چیزی نیست که بشود با محرمانه کاری، آن را پنهان کرد. بر اساس همه نظرسنجی ها مشکلات معیشتی مردم به ویژه بیکاری، مشکل اصلی جامعه است. مردم امیدوارند معجزاتی که روحانی از برجام در حوزه اقتصاد از آن یاد می کند شکل عملی پیدا کرده و آثار آن را در سفره خود لمس کنند.

چهار سال با وعده و وعید گذشت. آیا چهار سال آینده نیز به همین منوال می خواهد بگذرد؟ مردم می پرسند آیا ما به سوی حل مشکلات اقتصادی می رویم یا به سوی تعمیق بحران اقتصادی ناشی از ضعف مدیریت دولت و نیز فشارهای خارجی؟ در دولت یازدهم این مشکل حل نشد. آیا در دولت آینده این دو مشکل به قوت خود باقی می مانند؟

آمریکا هر روز تحریم های جدیدی وضع می کند، تحریم های قدیم را هم برنداشته است. ما در تهران فکر می کردیم آنها همه برجام را پاره می کنند. عقل سیاسی می گوید آنها هرگز آن قسمت از برجام را که تعهدات ایران است نه تنها پاره نمی کنند بلکه با آب طلا می نویسند و از آن مراقبت می کنند. فقط آن قسمت از برجام را که مربوط به تعهدات خودشان است پاره کرده یا به آن عمل نمی کنند. کل قصه ما و آنها در برجام همین است؛ ما عمل می کنیم، آنها عمل نمی کنند. این یک معامله تلخ است که دولت یازدهم با دشمنان ایران و اسلام انجام داد و آنها هرگز حاضر نیستند این پیمان را در بخش تعهدات ایران نادیده بگیرند، اما در بخش تعهدات خود حتماً نادیده اش می گیرند، کمااینکه نادیده گرفته و پای آن هم ایستاده اند!

3- آینده قدرت ایران در منطقه چیست؟

دولت دوازدهم در دیپلماسی خارجی خود نظر به بدعهدی های آمریکا و فشار روزافزون آنها چه می خواهد بکند؟ این قدرت عظیمی که ناشی از هوشمندی نیروهای مسلح ما در حفظ امنیت ملی و امنیت منطقه ای کسب کرده ایم چه می شود؟ آینده قدرت ما در منطقه چگونه است؟ کارکرد سپاه و ارتش و نیروهای امنیتی و انتظامی مشخص است، ما روز به روز جلو می رویم و دشمن را در همه صحنه ها به عقب نشینی وادار کرده ایم. آیا دولت می خواهد این دستاوردها را حفظ کند یا هر روز با متلک گویی علیه سربازان جان بر کف این ملت در خطوط نبرد با دشمن، دستاوردهایمان را در معرض خطر قرار دهد؟ آیا دولت می خواهد با حفظ وحدت ملی به عنوان اصلی ترین اهرم اقتدار ملی، بر قدرت منطقه ای ایران اسلامی بیفزاید؟

چرا دولت یازدهم بنا را بر بی مهری به حافظان امنیت کشور گذاشت؟ توصیه مشفقانه این است که دولت دوازدهم آن بیراهه ها را رها کند و با تضمین وحدت قوا و اطاعت از رهبری، در صف اول حفظ قدرت منطقه ای و جهانی ایران بایستد و به عنوان نماینده ملت از آن حراست کند. تردیدی نیست که اگر پاسخ درستی به مطالبات معیشتی مردم بدهد، این قدرت قطعاً مضاعف می شود.

امروز منتقدین دولت فقط به کارآمدی دولت آینده و تشریک مساعی برای شکل گیری یک دولت نیرومند فکر می کنند، ولو سهمی در آن نداشته باشند. لذا نقد مشفقانه را لازم می دانند تا دولت در مسیر کارآمدی حرکت کند و در این مسیر، باقی بماند.