بیطرف قربانی اصلاح‌طلبان و دوستان خود شد

 بیطرف قربانی اصلاح‌طلبان و دوستان خود شد. آنها بیطرف را «اصلاح‌طلب‌ترین» عضو کابینه پیشنهادی معرفی کرده و از او به‌عنوان موفق‌ترین و بهترین وزیر نیروی تاریخ جمهوری اسلامی نام بردند. تعاریفی غلوآمیز که باعث شد از او شخصیت غیرقابل انعطافی بسازد، مگر می‌توان او را اصلاح‌طلب‌ترین عضو کابینه روحانی نامید وقتی جهانگیری، ‌ظریف، حجتی و ابتکار در کابینه روحانی حضور دارند؟ مگر بیطرف در دوره اصلاحات چه عمل سیاسی انجام داده بود که از او به عنوان اصلاح‌طلب‌ترین عضو کابینه نام بردند؟... نطق بیطرف در مجلس نشان داد که او هنوز در دهه 70 مانده است. هنوز از سدسازی دفاع می‌کند و به مقتضیات دهه 90 و تلاش برای محیط زیست علاقه‌ای ندارد. شاید همین تعاریف اصلاح‌طلبان بود که باعث شد وقتی او با نمایندگان مناطق زاگرس‌نشین و جنوبی بر سر یک میز نشستند، او نتواند دغدغه و نگرانی آن نمایندگان را جدی بگیرد و سیاست‌های 12 سال پیش خود را ‌اشتباه بداند.

... بیطرف،‌ قربانی بی‌عملی فراکسیون امید شد. در طول دو سال گذشته یک رفتار حسابی از امیدی‌ها سر نزد. از ناعملی سیاسی فراکسیون امید در دو سال گذشته رنج بردیم. فراکسیون امید به مانند هرمی است که راس ندارد.

فراکسیون وقتی راسی ندارد، ممکن است منافع غیرمشروع جایگزین منافع مشروع شود. ممکن است نماینده همه جور به نفع خود عمل کند. هم با دولت ببندد، هم با مخالف دولت ببندد، هم از منافع تشکیلات بهره‌مند شود و هم منافع شخصی خود را پیگیری کند.

 در روزی که مراسم تحلیف به یادماندنی رئیس‌جمهور برگزار می‌شد، عده‌ای از نمایندگان و اعضای این فراکسیون گرد خانم موگرینی جمع شدند تا به یادگار عکس سلفی بگیرند. تمام آن شکوه با این عکس و حواشی آن فرو ریخت. حاشیه بر متن غلبه کرد و رئیس‌ فراکسیون ناپدیدتر از همیشه شد. نه دفاعی و نه تذکری. حواشی همیشه فراکسیون را تحت تاثیر خود قرار داده است. از استخدام پسر نماینده اصلاح‌طلب در یک شرکت تا دفاع دختر از پدری که ماهیانه 56 میلیون تومان حقوق می‌گرفت.

در ماجرای رای اعتماد به وزرا نیز نه درایتی از فراکسیون امید دیدیم و نه رفتار سیاسی و پخته از آنها. گویی همه مکلف بودند که به وزرا رای بدهند. بدون آنکه بدانند چرا. تابع دولت بودن با خامی دولت بودن فرق دارد. نماینده می‌تواند حامی دولت باشد اما نباید تابع بی‌چون و چرای آن شود. نماینده ناظر است بر رفتار دولت. ناظر نمی‌تواند تابع و مطیع باشد.

نمایندگان امید فقط می‌دانستند که باید به تک‌تک ‌وزرا رای اعتماد بدهند. چرا؟ اگر وزیری همچون علی ربیعی که در دوره وزارتش مشکلاتی داشته و حتی نتوانسته یکی از وعده‌های رئیس‌جمهور را محقق کند باید همچنان وزیر بماند؟

آقایان اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرای فراکسیون امید، بر چه اساسی شما باید سمعا و طاعتا به امثال ربیعی رأی بدهید؟

... شاید بی‌دلیل نیست که افراد موثر دولت، دل‌شان را به دل علی لاریجانی گره زده‌اند تا دل محمدرضا عارف. شاید برای همین است که می‌دانند علی لاریجانی رئیس مجلس هم سیاست‌ورزی حرفه‌ای است و هم می‌داند چه موقع باید موافقت کند و چه موقع مخالفت. در پارلمان «علی لاریجانی» بودن بسیار مهمتر و بهتر از آن است که «محمدرضا عارف» باشی. دولت بازیگر سیاسی می‌خواهد نه مرد اخلاق. عارف بسیار انسان شریفی است اما پارلمان مدرسه اخلاق نیست، خانه سیاست است. دولت، مجلس بی‌‌طرف نمی‌خواهد.