چه کسی گفته اصلاح‌طلبان با روحانی ارتباط داشتند؟!

 «مرتضی مبلغ»، معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات و فعال سیاسی اصلاح طلب  در مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه اعتماد، به تعداد 3 مرتبه و مؤکداً منکر هرگونه ارتباط میان اصلاح‌طلبان و رئیس‌جمهور روحانی شده است!

 

او در جمله نخست اظهارات خود می‌گوید:

 

«از همان ابتدا هم هیچ رابطه سازمانی یا منسجم تشکیلاتی بین اصلاح‌طلبان و آقای روحانی وجود نداشت. اصلاح طلبان بر اساس کسب سهم از دولت از آقای روحانی حمایت نکرده بودند بلکه متناسب با شرایطی که در سال ٩٢ حاکم بود و بحران های حاصل از سیاست های نادرست در دولت پیشین، اصلاح طلبان در بین نامزدها و راه های موجود تحلیل و بررسی انجام دادند. آنها مناسب ترین نامزد را آقای روحانی تشخیص دادند و برای برون رفت از چالش ها و بحران ها از او تمام قد حمایت و پشتیبانی کردند.»

او در بخش دیگری از صحبت‌های خود نیز می‌گوید: هیچ نسبت سازمانی و تشکیلاتی بین آقای روحانی و اصلاح طلبان نبوده است.

مبلّغ همچنین مجدداً و در بخش دیگری از صحبت‌های خود تأکید می‌کند: نسبت سازمان یافته و تشکیلاتی بین آقای روحانی و اصلاح طلبان نبوده است. بنابراین سازوکار این ارتباط تاکنون سازمان یافته نبوده است.

 

*صحبت‌های مبلّغ در راستای عزم اصلاح‌طلبان برای «عبور از روحانی» و طلاق سیاسی از رئیس‌جمهور است.

پروژه‌ای که طی یکسال گذشته بارها در وبلاگ مشرق به آن اشاره و تأکید شد که حمایت‌های اصلاح‌طلبان از رئیس‌جمهور روحانی اگرچه عین «بردگی جریانی» است اما یک روز تمام می‌شود و چپ‌ها به هیچ وجه نمی‌خواهند با رئیس‌جمهور روحانی وارد انتخابات‌های 98 و 1400 شوند.

می‌توان گفت نخستین چراغ را در اجرایی شدن عبور از روحانی، «بهزاد نبوی» بود که روشن کرد.

او چند هفته قبل طی یک گفت‌وگو و یک سخنرانی که در دو رسانه اصلاح‌طلب و بصورت پیاپی منتشر شدند؛ صراحتا از این گفت که هیچ ائتلاف و توافقی بین آقای روحانی و اصلاح‌طلبان نبوده است!

این اظهارات عجیب اصلاح‌طلبان که دچار هم‌سرنوشتی و درهم‌تنیدگی با رئیس‌جمهور روحانی هستند اما با سؤالات بزرگی مواجه است:

یکم: سؤال نخستی که در این زمینه به ذهن می‌رسد تناقضات مختلفی است که منکرین ارتباط با روحانی دارند. آنها منکر ائتلاف، توافق و رابطه تشکیلاتی با آقای روحانی شده‌اند اما پاسخ نمی‌دهند که رابطه صد در صدی آنها با یکدیگر طی 5 سال گذشته چه معنا یا عنوانی داشته است؟!

 

دوم: چهره‌های ستادی اصلاح‌طلب و پدرخوانده‌های این جریان با این سؤال مواجه‌اند که اگر با روحانی ارتباطی نداشتید و یا احتمالش را می‌دادید که روزی از او جدا شوید پس چرا جملاتی مثل «ما فدائیان دولتیم»، «باید دست روحانی و ظریف را بوسید»، «روحانی و اصلاح‌طلبان یکی هستند» و «روحانی از ما بهتر عمل کرده است» را طی 5 سال گذشته دائما به کار می‌بردید؟!

آیا نمی‌توان نتیجه گرفت که این سخنان ناشی از هم‌سرنوشتی یقینی اصلاح‌طلبان و روحانی بوده است و بازگشت از آنها هم مگر به قیمت «عذرخواهی رسمی از مردم» ممکن نیست؟!

 

و سوم: در تمام نظامات سیاسی در دنیا یک قاعده اصیل و مبنایی وجود دارد و آن پاسخگو بودن حامیان نسبت به عملکرد برگزیده است.

اما گویا جریان سیاسی خاص قصد دارد در قبال رئیس‌جمهور روحانی یک اصل جدید و البته غیر منطقی را وارد تعاریف سیاسی مرسوم در جهان سیاست کند و آن اینکه یک جریان سیاسی می‌تواند تندترین طرفداری‌ها از یک نامزد انتخاباتی را به عمل بیاورد، نسبت به او ابراز فدائی بودن کند و حتی وعده‌هایی پررنگ‌تر از او به مردم بدهد؛ اما دست آخر منکر همه چیز شود و هر گونه ارتباطی میان خود و آن کاندیدای برگزیده را انکار کند.

ایا معمّرین اصلاح‌طلب و چهره‌های جریان چپ معتقدند می‌توانند با طرح این فرمول، سرنوشت غیر قابل انفکاک خود از رئیس‌جمهور روحانی را دچار تغییر کنند؟!