فصل وصل شکاف ها

1- لازم است دکتر روحانی تجربه و کارکرد 5 سال گذشته را  مرور کند تا ضریب توفیق خود را ان‌شاءالله بالاتر ببرد.
2- دولت روحانی از همان ابتدای کار
همه تخم‌مرغ‌ها را در سبد مناسبات خارجی گذاشت. تردیدی نیست که تحریم ، آثار زیانباری بر اقتصاد ایران داشته و دارد 
اما همه قصه را هم نمی‌شد در تحریم خلاصه کرد. اقتصاد ایران با مشکلات داخلی دست به گریبان است و دقیقا به علت همین مشکلات است که اکنون تحریم با شدت بیشتری بر آن ، کارگر افتاده است.
3- روحانی بارها ضمن اشاره به تجارب دهه‌های گذشته به درستی روشن ساخته که مشکل اصلی اقتصاد ایران خزانه خالی از ارز نبوده و نیست؛ با این حال دولت او چالش‌های داخلی را چندان با اهمیت تلقی نکرد و بسیار بیش از آنچه در دنیای واقعی می‌گذشت ، نقش تحریم را بزرگنمایی نمود.
4- کمتر کسی هست که دستی بر آتش اقتصاد داشته باشد و سنگلاخ محیط کسب و کار ایران را اصلی‌ترین مانع حرکت اقتصاد نشناسد. اقتصادی که درون‌زا نباشد و نتواند اعتماد سرمایه‌گذاران داخلی را جلب کند ، لاجرم با نخستین وزش‌های تخاصمی به هم خواهد ریخت. دولت همت خوبی به کار برد و شماری قراردادهای دولتی جذب سرمایه‌ خارجی ، منعقد ساخت اما در عین حال در جذب سرمایه‌ داخلی به آن اندازه کامیاب نبود. متاسفانه دولت‌های ما درنیافتند که سرمایه‌خارجی ،
چیزی جدا یا مقوله خاصی نیست که بتوان مانند کالا آن را وارد کشور نمود ؛ بلکه سرمایه خارجی ، تداوم طبیعی جذب سرمایه داخلی است که وارد اقتصاد می شود.حداقل تجربه چین این را نشان داد.
5- مقاوم کردن اقتصاد به نحو شایسته در دستور کار قرار نگرفت و ایده "مقاوم‌سازی اقتصاد" به جای آنکه تبدیل به جنبشی شود به ستادی در سازمان برنامه و بودجه ، فرو کاسته شد (شواهد موجود نشان می‌دهد وزارتخانه‌ها مصوبات همین ستاد را هم برنتابیده‌اند!)
6- تجربه قرارداد مشابه برجام با کره شمالی که در زمان کلینتون بسته شد و توسط بوش پسر، لغو گردید باید دولت را نسبت به سرنوشت برجام حساس می‌کرد و بر منابع ، مدیریت قوی‌تری اعمال می‌نمود. آمار واردات سنگین این چند سال و پر نمودن بازار از اجناس بی‌کیفیت خارجی در کنار تعطیلی گسترده کارخانجات ، پدیده‌هایی نبود که مدیریت صحیح منابع را به یادمان بیاورد.
این نحو مدیریت ، ما را به جایی رساند که با شدت تمام ترمز دستی را کشیدیم و در اقدامی بی‌سابقه ورود 1400 قلم کالا را ممنوع ساختیم تا سقوط نکنیم! اینکه مطابق کدام تئوری ، یک چنین شوک‌هایی به اقتصاد داده می شود ، روشن نیست ؛ چرا که ابزارهای بدون شوک و کارآمدتری وجود داشته است.
7- نگارنده باور دارد که روحانی نه تنها نسبت به کاستی‌های پیش گفته نا ‌آشنا نیست بلکه جازم برای حل و فصل چالش‌های فراروی کشور نیز هست. بنابراین هر ایرانی دلسوز و صادقی از هر جناح و سلیقه‌ای باید به مدد او بشتابد. اکنون زمان وصل شکاف هاست . تاریخ ایران هیچ گاه تا این اندازه شاهد برافتادن نقاب از چهره دشمنان تاریخی خود نبوده است . اکنون ، همان زمان است که همه با هم باید کاری تاریخی بکنیم.

 محمدحسین ملایری