از اروپا چه می خواهیم؟

دیروز یکی از مهم ترین مذاکرات ایران و 1+4 پس از خروج آمریکا از برجام درحالی برگزار شد که نشست وین تحت تاثیر  انتقادهای صریح ایران از بسته پیشنهادی اروپا بود. رئیس جمهور کشورمان ساعاتی مانده به نشست کوبورگ بسته پیشنهادی اروپا را دارای «تعهدات کلی» توصیف کرده بود که قبلا در بیانیه اروپایی ها آمده بود. رئیس جمهور در مقابل خواستار ارائه «راهکارهای عملیاتی» و «دارای زمان بندی» شده است. با پایان یافتن مذاکرات دیروز می توان گفت که یکی از مهم ترین چالش هایی که درباره حیات برجام وجود دارد، اراده سیاسی اروپاست. به این معنا که باید دید اروپایی ها تا چه اندازه می توانند به حرف های کلی که می زنند و پیشنهادهایی که ارائه می کنند، عمل کنند.

آیا برجام برای اروپا نفع دارد؟
واقعیت این است که اگر بخواهیم از منظر اقتصادی به منافع اروپا در برجام نگاه کنیم، هرچند کشورهای این قاره به خصوص کشورهایی چون فرانسه، آلمان و ایتالیا توانسته اند از فضای پسابرجام برای تعاملات اقتصادی خود با ایران استفاده کنند اما حجم این مبادلات درمقابل مبادلاتی که با آمریکا دارند تقریبا یک به 20 است!
با این حال دستاوردهای برجام برای اروپا بیشتر امنیتی و سیاسی است تا اقتصادی. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بارها این را تاکید کرده که «برجام برای ما یک مسئله امنیتی است». به خصوص این که هرگونه اتفاقات امنیتی و ایجاد ناامنی در غرب آسیا مثلا بروز جنگ یا رقابت تسلیحاتی اتمی در منطقه،سرریز ناامنی را  اول از همه به اروپا سوق می دهد و پایتخت های بزرگ اروپا نظیر پاریس، لندن، بروکسل و ... درد این تبعات را پیشتر در ماجرای بحران سوریه چشیده اند. ضمن این که بخش های بزرگی از اروپا در تیر رس موشک هایی است که از غرب آسیا شلیک می شوند، مسئله ای که اروپا هرگز مایل نیست آن را بیازماید یا تبدیل به یک بحران کند. از سوی دیگر اتحادیه اروپا در پنج سال اخیر دست کم در دو سند راهبردی خودتاکید کرده است که رابطه با ایران باید مستقل از متحدانش (مثلا آمریکا) باشد. به این مسئله باید بحران های ناشی از تصمیمات یک جانبه گرایانه آمریکا را هم افزود، جایی که اروپایی ها معتقدند آمریکا با این روش عملا این اتحادیه را تحقیر و از چرخه تصمیمات مهم بین المللی حذف می کند.  بنابراین اروپا از منظر نشان دادن پرستیژ خود نیز انگیزه های جدی برای نشان دادن اراده سیاسی مقابل آمریکا دارد. ضمن آن که اگر اروپا بخواهد در منطقه حرفی برای گفتن داشته باشد و منافع اقتصادی اش را دنبال کند، باید با کشوری که نفوذی گسترده در منطقه دارد، ارتباطات دوجانبه داشته باشد و منافع ایران را تامین کند. البته به این مسائل نمی توان دل بست و برخی نشانه ها از تمایل نداشتن تعدادی از سران اروپایی به همراهی با ایران دیده می شود که بسیار جدی است و به قول ظریف همه چیز به «اراده سیاسی» سران این قاره بستگی دارد.
انتظارات ما از برجام اروپایی چیست؟
به نظر می رسد با توجه به نوع تحریم های ثانویه آمریکا و نقطه اثر و دامنه این تحریم ها ایران در حوزه های اقتصادی اهداف مشخصی دارد که در هرگونه تعهد یا بسته اروپا باید تضمین شود، در غیر این صورت عملا ماندن در برجام نه تنها برای ایران منفعتی نخواهد داشت بلکه خلاف منافع ملی نیز خواهد بود. این انتظارات را می توان شامل موارد زیر دانست:
- تضمین خرید نفت ایران به اندازه ای که جبران اثرگذاری های آمریکا در بازار نفت بشود.
- تضمین محافظت از سرمایه گذاری های انجام شده در ایران در مقابل تحریم های ثانویه آمریکا.
- تضمین دریافت،  پرداخت و انتقال وجوه مربوط به تجارت دولتی و خصوصی با جمهوری اسلامی.
- این که بازار تقاضای اتحادیه اروپا در قبال ایران اطمینان‌بخش باشد، یعنی جایگزین دیگری برای ایران نداشته باشد.
- تضمین حقوقی تعامل با ایران؛ به معنای مقابله با اقدامات قطعنامه ای آمریکا با توجه به نقض قطعنامه 2231 توسط واشنگتن.
- و این که برجام اروپایی یا مذاکره با اروپا درباره حیات برجام نباید هیچ نقطه تماسی با مسائل منطقه ای و دفاعی جمهوری اسلامی داشته باشد.
اگر این موارد محقق و منافع ایران تامین شود می توان به اجرای برجام ادامه داد، در غیر این صورت خیر. خبرهای روز گذشته نشان می دهد که ظاهرا این کشورها تصمیم گرفته اند در حفظ حیات برجام اقداماتی انجام دهند اما تا زمانی که این تعهدات تبدیل به اقدامات عینی نشود نمی توان به این بسته مطمئن بود. با این حال واکنش های دو روز گذشته به این بسته از سوی ایران نشان دهنده اشکالاتی در بسته است که می تواند کل آن را تحت تاثیر قرار دهد. از جمله این که زمان اجرای این تعهدات مشخص نیست درحالی که این بسته باید قبل از تحریم های آمریکا اجرایی شود . برهمین اساس در کنار تضمین هایی که ایران برای ماندن در برجام نیاز دارد تا منافعش تامین شود هرگونه تلاش برای حفظ برجام باید از حالت کلی گویی و بیانیه خارج شود و رنگ «عملیاتی» به خود بگیرد. اقدامات عملی که مسیرهای اجرای آن مثلا برای فروش نفت، پرداخت پول آن به ایران و تضمین سرمایه ها باید کاملا عینی و اجرایی باشد. به نظر می رسد حتی درمیان افکار عمومی خارج از ایران نیز درباره بسته اروپایی ها رویکرد مثبتی وجود ندارد؛ چه این که لارنس نورمن خبرنگار روزنامه وال استریت ژورنال درباره نشست دیروز در وین در حساب توئیتری خود نوشت: «تقریبا هیچ چیز جدیدی در بیانیه کمیسیون مشترک درباره برجام وجود ندارد. جزئیات صفر، وعده‌های بیشتر بدون دستاورد قاطع و برای خرید زمان.» به نظر می رسد اروپایی ها باید دست از کلی گویی بردارند و به سمت اقدامات و پیشنهادهای صریح و قاطع برای حفظ «عملی» برجام بروند نه حفظ آن در «حرف» و «بیانیه».به بیان دیگر بسته اروپایی ها باید حاوی جزئیات دقیق، وعده های عملیاتی، دارای دستاوردهای صریح و قابل اجرا در زمان مشخص برای حفظ برجام باشد. اروپا تا همیشه وقت ندارد، باید تصمیم اش را سریع تر بگیرد.

امیرحسین یزدان پناه