اختلاف اصلاح طلبان و اعتدالی‌ها / خبری از حال و روز مردم دارید؟

گروه سیاسی- حزب اعتدال و توسعه که در سال 92 حسن روحانی را به عنوان نامزد اصلی خود راهی کارزار رقابت های ریاست جمهوری کرد، هرگز گمان نمی برد که با شانس و تقدیر گزینه آنها وارد پاستور شود. هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت شد و محمدرضا عارف نیز با فشار و اجبار به نفع روحانی کنار گذارده شد. به گزارش افکارنیوز، از آن زمان بود که حزب اعتدال و توسعه سهم خود را از قدرت بیشتر از دیگر گروه های میانه رو و اصلاح طلب دانست و اختلافات گاهی به جدال لفظی میان اعضای حزب و برخی از فعالین سیاسی می انجامید.
حزب اعتدال وتوسعه در سال 78 به رهبری حسن روحانی پا در عرصه سیاسی ایران گذاشت. اعضای اصلی حزب که شامل محمدباقر نوبخت، نعمت زاده، اکبر ترکان، فاطمه هاشمی، حسین موسویان و ...در فصل پاییز 13 پس از دیدار با هاشمی رفسنجانی و مشورت با او برای تاسیس حزب، آن را بنیان نهادند. هاشمی در این دیدار عنوان کرده بود: "اداره کشور با یک جناح فاجعه است و در عوض همه نیروهای معتدل در دو جناح باید متحد شوند تا توسعه سیاسی- اقتصادی را به پیش برند و ستون‌های نظام را تقویت کنند." به گفته موسویان طبق توصیه رفسنجانی، بهترین گزینه برای رهبری حزب، حسن روحانی بود. هاشمی این سخنان را در دوره‌ای ابراز کرد که حزب کارگزاران سازندگی، دوران افول خود را سپری می کرد. بنابراین همواره نوعی رقابت درونی برای به دست گرفتن گفتمان عملگرایی و اعتدالگرایی بین کارگزارن و عدالت و توسعه وجود داشته است.
رقابت ها با ورود حسن روحانی به پاستور جدی شد. تعدادی از اعضای حزب اعتدال و توسعه وارد دولت شدند اما سهم آنها با توجه به فعالیت های انتخاباتی و انتساب حسن روحانی به حزب کمتر از پیش بینی ها بود. همچنین کارگزاران سعی می کرد تا نقش فعالتری را در دولت برعهده بگیرد و جابه جایی ها و گفتمان دولت را از دریچه کارگزارانی به رسانه ها معرفی کند. کار اختلاف و درگیری لفظی میان در دوره اخیر زمانی بالا گرفت که محمود واعظی، وزیر ارتباطات متهم به مداخله برای چیدمان هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی به نفع گزینه های مورد نظر خود شد. اصلاح طلبان مدعی شدند که واعظی قصد دارد تا علی مطهری و مسعود پزشکیان را از هیات رئیسه حذف کند و گزینه های دیگری مانند حاج بابایی را وارد هیات رئیسه کند. از قضا افرادی مانند کاظم جلالی و حمیدرضا حاج بابایی در سال 82 عضو حزب اعتدال و توسعه بودند که پس از 4 سال از حزب خارج شدند. حزب کارگزاران که خود را برادر بزرگتر اعتدال می داند نیز به انتقاد از چنین رفتارهایی از سوی اعضای هیات دولت پرداخت.
در این میان با پیروزی مجدد حسن روحانی در انتخابات 96، حزب اعتدال و توسعه سهم بیشتری از کیک قدرت می خواهد ولی اصلاح طلبان قصد دارند تا دولت دوازدهم را بیشتر اصلاحاتی تر کنند و برهمین اساس گزینه های جدی تری را که گرایش اصلاح طلبی آنها پررنگ تر است را می خواستند وارد کابینه کنند. کسانی مانند جعفر توفیقی، رضا فرجی دانا و محمدعلی نجفی از گزینه هایی بودند که برای کابینه دوازدهم پیشنهاد شده اند. امری که می تواند به اختلافات بیشتر میان جریان های حامی دولت بیانجامد و حزب اعتدال و توسعه که کرسی های شورای شهر و در نتیجه پست شهرداری را به اصلاح طلبان وانهاده، دیگر نمی تواند کاهش سهم خود از قدرت را در دولت تحمل کند.

منفعت‌طلبی جریانی باعث شده آنها که روزی خود را تضمین دولت روحانی و حتی دندانه‌های کلیدش می‌خواندند، امروز رای به حسن روحانی را تکدی‌گری سیاسی می‌دانند و فرمان تند کردن فضای سیاسی را صادر می‌کنند.

از آن طرف دولتی‌ها هم بدشان نمی‌آید به روی اصلاح‌طلبان بیاورند که بی‌آنکه نامه فدایت شومی برایشان فرستاده باشند، به واسطه روحانی توانستند از انسداد سیاسی ناشی از تندروی‌های گذشته‌شان خارج شوند.

چندی پیش شکوری‌راد زبان به تحقیر اعتدال و توسعه‌ گشود و گفت که حتی تا پیش از انتخابات نمی‌دانسته حزبی با این عنوان وجود دارد. حالا هم جوادی حصار، عضو شورای مرکزی اعتماد ملی خطاب به واعظی پرسیده اگر شما با سرمایه اجتماعی حزب اعتدال وتوسعه وارد عرصه رقابت‌های انتخاباتی می‌شدید، درصد پیروزی‌تان چقدر بود؟ کارگزاران و اعتدال و توسعه هم که چندی پیش با بیانیه، حسابی از خجالت هم درآمدند؛ کارگزارانی‌ها به نوبخت اعتدال و توسعه‌ای‌ها تاختند و اعتدالی‌ها هم که اختیارات بی‌شمار جهانگیری کارگزاران را به رخ‌شان کشیدند.

از کشمکش‌های با رنگ و بوی قدرت‌خواهی که بگذریم، دولت روحانی آش کشکی است که اصلاح‌طلبان می‌دانند که بخورند یا نخورند، به پایشان نوشته شده و مردم کارنامه دولت را نمره اصلاحات می‌دانند.

آن حضراتی که از دور بودن اصلاح‌طلبان و دولت سخن می‌رانند یا آن رئیس دفتر همه کاره، خبری از حال روز مردم ندارند؟ وزرایی که یکی بعد از دیگری نه با اخراج یا استیضاح که با ترک محل وزارت قبل از تایید استعفای شان از دولت جدا می‌شوند، خوب می‌دانند که وضعیت از چه قرار است.

عملکرد وزرا و نمایندگان اصلاح طلب آنقدر بد بوده که این احزاب را وادار به جنگ زرگری با واعظی کرده است. حالا با این وضعیت اقتصادی که وجود دارد آیا بدنه مردمی راضی است؟ آن بخش اصلاح طلبان که در تولید و اقتصاد هستند، از وضعیت راضی هستند؟ کارگران و قشر محرومی که اصلاح طلبان دیروز و معتدل امروز مانند ناطق و لاریجانی حمایت می کردند آیا در انتخابات بعدی باز هم حمایت می‌کنند؟ به بیان دیگر چه کارفرما و چه کارگر آیا از وضعیت اقتصادی خشنود هستند؟

اگر شرایط اقتصاد سخت‌تر شده و اگر مشکلات حل که نشده و بر آن هم اضافه شده، همه و همه به دلیل عملکرد بد مسئولان دولتی به ویژه اقتصادی در دولت اعتدالی است که اصلاح طلبان آن را پایه‌ریزی کردند.

مردم هوشیارند و می دانند که دولت برنامه‌ای برای اداره امور ندارد و نمونه آن هم نسخه دلار ۴۲۰۰ تومانی بود. مردم می‌دانند که همه تلاش دولت در یک مذاکره کش‌دار بی‌نتیجه با آمریکا خلاصه شد که آن هم در نهایت در یک خروج واشنگتن از برجام به وضعیت تابستان امسال منتهی شد. حالا مردمند و با ژن‌های خوب و سهم‌هایی که از سفره‌هایشان غصب شد... شعار‌های تو خالی اصلاحات و اعتدال و ... بیمه‌های که به هیچ نمی‌ارزد و حقوقی که همچنان در یک نیم میلیون تومان استوار است و ....

نه، مردم می فهمند. اعتدال همان اصلاحات است و همان راهی را رفته‌اند که جریان‌های دولت ساخته دیگر در دهه‌های قبل رفتند. اصلاح طلبان مجلس و اعتدالیون دولتی به راستی چه کار بزرگی برای مردم ایران کرده اند؟

مهمترین نکته در این میان این است که به جای اختلافات حزبی که با هدف انتخابات 1400 است، همه باید به دولت کمک کنند تا برای مردم کار کند، نکته دوم اینکه مردم هیچگاه حمایت های جریان لیبرال اصلاح طلب از روحانی را فراموش نمی کنند و بد و خوب عملکرد دولت به پای اصلاح طلبان نوشته خواهد شد.