چرا نباید سفر جوزف بورل را جدی گرفت؟

 جوزف بورل در نخستین سفر خود به ایران پس از انتخاب شدن به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ، روز دوشنبه ۱۴ بهمن، با «محمد جواد ظریف »، دیدار و گفت‎وگو کرد. پایگاه شبکه الجزیره در گزارشی به این سفر پرداخت و نوشت: «بورل به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، با هدف کاهش تنش‌ها پیرامون توافق هسته‌ای به ایران سفر کرده است.» به گفته بورل، این سفر با هدف «کاستن از تنش‌ها و یافتن راه‌حل‌های سیاسی برای بحران فعلی» انجام می‌گیرد.

اخبار سیاسی-  دفتر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با انتشار بیانیه‌ای در این باره اعلام کرد: «این سفر به جوزف بورل این امکان را خواهد داد تا تعهد محکم اتحادیه اروپا برای حفظ توافق هسته‌ای را ابراز کند.» اما مسئله مهم درباره این سفر به رفتار کشور‌های اروپایی بازمی‌گردد. در واقع کشور‌های اروپایی در ماجرای برجام ثابت کردند که به هیچ عنوان قابل اعتماد نیستند و سیاست‌های آن‌ها در ادامه سیاست‌های آمریکا تعریف می‌شود؛ بنابراین انتظار رفتار متفاوت از اروپا داشتن و امید به رفع تحریم با استفاده از اروپایی‌ها کاملا نابجا و اشتباه است.

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی‌‎های مختلفی که دارند همواره اعلام کرده‌اند که اروپا قابل اطمینان نیست. ایشان در یکی از سخنرانی‌ها تاکید کردند: «اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند؛ یعنی حالا اگر چنانچه آمریکایی‌ها توانستند به فروش نفت جمهوری اسلامی لطمه بزنند، آن‌ها بایستی به‌قدری که جمهوری اسلامی می‌خواهد [خریداری بکنند]. ما با این سه کشور دعوا نداریم، [اما] اعتماد نداریم. مسئله ما مسئله دعوا کردن و اختلاف ایجاد کردن نیست؛ مسئله اعتماد نداشتن است؛ ما به این کشور‌ها اعتماد نداریم و این هم متکی است به یک سابقه‌ای؛ لذا باید این تضمین‌ها به‌طور واقعی انجام بگیرد.»

اما چرا اروپا قابل اعتماد نیست؟

۱. اروپا و برجام

توافق هسته‌ای ایران و ۵+۱ موسوم به برجام به عنوان نمونه زنده بدعهدی اروپا است و بررسی آن ثابت می‌کند چرا نباید به کشور‌های اروپایی اعتماد داشت. در زمان امضای برجام توسط گروه ۱+۵ بسیاری از مفاد آن در دولت اوباما مسکوت ماند و با وجود اجرای کامل تعهدات توسط ایران، به دلیل کارشکنی آمریکایی‌ها، ایران نتوانست از مزایای حداقلیِ مورد نظر در برجام به طور کامل بهره‌مند شود و عملا مشکلات دوران تحریم ادامه یافت. با روی کار آمدن ترامپ و خروج او از برجام و اعلام مجدد تحریم‌ها علیه ایران، طرف‌های اروپایی با محکوم کردن این اقدام، از ادامه حفظ برجام حمایت کردند و مذاکرات جدیدی بین ایران و اروپا برای دستیابی به راهکار جدید دور زدن تحریم‌های آمریکا آغاز شد که در نهایت به طرح SPV یا کانال مالی ایران و اروپا منتج شد. اما این وعده اروپایی‌ها هیچ وقت محقق نشد. در ابتدا طرح کانال ویژه مالی (SPV) ارائه شد و بعد از ۹ ماه وعده‌های پیاپی در نهایت، سازو کار اینستکس به عنوان بخشی از اس پی وی مطرح شد. به عبارت دیگر اینستکس جایگزین اس پی وی است که از این پس با نام شرکت میزبان اینستکس شناخته می‌شود.

 اینستکس از همان ابتدا به عنوان یک سازوکار معیوب مطرح بود، اما حتی کشور‌های اروپایی این سازوکار ناقص را نیز اجرا نکردند. مهم‌ترین ضعف اینستکس نیز در ابتدا این بود که بسیار دیر مطرح شد و در شرایطی بود که تحریم‌های آمریکا برگشته بود. حتی این طرح را معامله نفت در برابر غذا نیز می‌دانستند. در نهایت نیز حتی این سازوکار معیوب و ناقص نیز توسط اروپا اجرا نشده و تنها به یک ابزار برای بازی کشور‌های اروپایی تبدیل شده است تا از طریق آن ایران را تشویق به ماندن در برجام کنند. در واقع کشور‌های اروپایی به جای فشار بر آمریکا به دلیل خروج از برجام و نقض تعهدات به دنبال این هستند تا ایران را وادار به ماندن در برجامی کنند که اکنون تبدیل به یک "توافق مرده" شده است.

۲. مکانیسم ماشه

بازی کشور‌های اروپایی با ایران محدود به اینستکس نبوده است. ایران از ابتدای خروج آمریکا از برجام و نقض عهد اروپایی‌ها اعلام کرد که در صورت بدعهدی اروپا به تدریح به سمت کاهش تعهدات برجامی پیش خواهد رفت و این کار را در پنج گام اجرا می‌کند. در نهایت ایران ۱۵ دی ۱۳۹۸، آخرین گام مهم و عملیاتی در مورد کاهش تعدادت برجامی را برداشت. پس از این اقدام ایران، کشور‌های انگلیس، آلمان و فرانسه روز سه شنبه ۲۴ دی ماه با انتشار بیانیه‌ای در بروکسل فعال شدن مکانیسم ماشه را تأیید کردند. فعال شدن مکانیسم ماشه یک لطیفه سیاسی است. چرا که ایران تنها به اقدام متقابل در برابر کشور‌های اروپایی درمورد نقض تعهدات روی آورده و جالب این است که کشور‌های اروپایی ایران را به نقض تعهدات برجامی متهم می‌کنند. البته این مسئله خیلی عجیب نبوده چرا که نقش و وظیفه اروپا این است که با فشار بر ایران شرایط را به گونه‌ای مهیا کند تا ایران در ریل تن دادن به ۱۲ شرط پیشنهادی آمریکا قرار بگیرد.

۳. اروپا دنباله روی محض آمریکا

رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه تهران به تبعیت صرف اروپا از آمریکا در برابر ایران و وابستگی فکری و سیاسی آن‌ها از آمریکا پرداخت. رهبر معظم انقلاب با اشاره به تهدید کشور‌های اروپایی برای به جریان انداختن مکانیسم حل اختلاف برجام تاکید کرد که که دولت ایران به خوبی جواب کشور‌های اروپایی را داد. ایشان بیان داشتند: «سه کشور اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) همان کشور‌هایی هستند که در دوران جنگ تا توانستند به دشمن کمک کردند و به این کشور‌ها باید به این چشم نگاه کرد. من پیشتر هم گفته بودم که به اروپایی‌ها اعتماد ندارم و این «کشور‌های حقیر» پادوی آمریکا هستند.» ایشان خطاب به سه کشور اروپایی گفت: «آمریکا که ارباب شما بود نتوانست ملت ایران را به زانو درآورد و شما کوچکتر از این حرف‌ها هستید که بتوانید ملت را به زانو درآورید.»

 کشور‌های اروپایی را نباید به عنوان یک جزء مستقل از آمریکا تحلیل کرد. نگاهی به روابط اقتصادی و سیاسی این دو نشان‌دهنده پیوستگی و وابستگی این دو به یکدیگر است؛ بنابراین انتظار رفتار مستقلانه از این کشور‌ها بسیار ساده‌لوحانه است. مطابق آخرین آماری که مرکز آمار اتحادیه اروپا منتشر کرده، واردات کالای کشور‌های قاره سبز از آمریکا به رقم ۲۴۶ میلیارد یورو رسیده است. علاوه بر این، اروپایی‌ها در طول ۴۰ گذشته نشان داده‌اند که سیاست‌های کلان آن‌ها در طول سیاست‌های آمریکاست و جز در مواردی، اجازه و جرأت حرکت در عرض استراتژی آمریکا را ندارند. سران قاره سبز، نه بر اساس فرضیات، بلکه در عمل نشان داده‌اند که قابل اعتماد نیستند و این نتیجه، برآیند تعامل مستقیم جمهوری اسلامی با اروپا در خلال سال‌های ۸۲ تا ۸۵ شمسی است.

در آن سال ها، ایران با سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان مذاکره کرد و پس از آنکه تمام فعالیت‌های هسته‌ای خود را داوطلبانه تعلیق و تمام تعهدات را عملی کرد، کشور‌های اروپایی در کمال گستاخی خواستار توقف دائمی پروسه تولید سوخت هسته‌ای شدند! تجربه تاریخی نشان دهنده ده‌ها بی‌وفایی اروپایی‌ها نسبت به ایران است. تجربه امضای توافقنامه‌هایی از جمله توافقنامه پاریس، سعد آباد و بروکسل در دهه هشتاد با اروپایی‌ها در این زمینه کفایت می‌کند. در حقیقت اعتماد نداشتن به کشور‌های اروپایی نتیجه تجربه‌های تاریخی است که ایران پیش روی خود می‌بیند.

۴. تحلیل سفر جوزف بورل

اروپایی‌ها از فردای خروج آمریکا از برجام وعده داده بودند که برای حفظ عملی برجام تلاش خواهند کرد. به همین دلیل این کشور‌ها از اردیبهشت ماه ۹۷ وعده راه اندازی یک کانال مالی را داده اند که اکنون به اینستکس معروف شده است. در واقع کشور‌های اروپایی در ابتدا وعده داده بودند که با استفاده از این کانال مالی به ایران برای دور زدن تحریم‌های آمریکا کمک خواهند کرد. اما گذر زمان ثابت کرد که این کانال مالی تنها یک بازی بوده و کشور‌های اروپایی در راستای پیشبرد نقشه‌های آمریکا فعالیت می‌کنند. قرار بر این بود که این کانال با تزریق پول از سوی اروپا آغاز به کار کند، اما اروپای تحت تاثیرِ آمریکا از این کار امتناع کرده است.

 اروپا بیش از ۱۸ ماه فرصت داشت یا به عبارتی فرصت خواست که راهی برای جبران خروج آمریکا از برجام بیابد. اما در طول این مدت عملا هیچ اقدامی نکرد. نه سازوکار اینستکس را که سه بار تغییر نام داد تا به اینستکس رسید را عملی کرد و نه تلاشی جدی برای حفظ برجام انجام داد. در واقع تمام تلاش‌های اروپا در این مورد با هماهنگی آمریکا انجام می‌گرفت. چرا که آمریکا با خروج از برجام این توافق را از بین برد، اما کشور‌های اروپایی هیچ انتقادی از آمریکا نداشتند و مدام ایران را تشویق به ماندن در برجام می‌کردند. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، نیز با ارائه پیشنهاد‌هایی وارد میدان شد.

نکته مهم در اینجا این بود که حتی مکرون هم با پیشنهاد‌های خود در نهایت همه چیز را منوط به رضایت آمریکا کرد. در نهایت نیز اروپایی‎ها که وابسته محض به آمریکا هستند هیچ کاری نکردند و ایران ۵ گام هسته‌ای را برداشت. درو اقع کشور‌های اروپایی نه تنها به ایران در این زمینه کمک نکرده‌اند بلکه مکانیسم ماشه در مورد برجام را نیز فعال کرده‌اند. علاوه بر این کشور‌های اروپایی به جای عمل به وعده‌ها و تعهدات خود در برجام به دنبال برجام موشکی و منطقه‌ای در مورد ایران هستند و سعی دارند خواسته آمریکا یعنی مذاکره را در مورد موشک‌های ایران پیش ببرند.

همه این موار نشان دهنده این است که سفر جوزف بورل به ایران را نباید چندان جدی گرفت و در دام جدیدی که کشور‌های اروپایی به دنبال پهن کردن آن هستد نباید افتاد. چرا که اروپا و آمرکیا در قابل دیپلماسی پنهان سعی دارند تا نقش پلیس خوب و بد را بازی کرده و کشور‌های مختلف را بدین روش فریب دهند؛ بنابراین امید داشتن به کشور‌های اروپایی در واقع امید داشتن به یک سراب است. چرا که اروپا همانطور که مقام معظم رهبری بار‌ها تاکید کرده اند به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست.

دستگاه دیپلماسی ایران باید این حقیقت مهم را قبول کند که کشور‌های اروپایی یک هدف مهم از ارسال نماینده سفیر به تهران دارند و آن عبارت از تلاش برای اقناع ایران در جهت تن دادن به شرایط آمریکا است. در این بازی که آمریکا طراحی کرده اروپا نقش بیشتری نداشته و بنابراین از یک واسطه و دلال نباید انتظار بیشتری داشت. طبیعی است که به این دلال نیز نباید اعتماد کرد. اشتباه بزرگ آن است که اروپا را جدای از آمریکا تحلیل کرد. جوزف بورل نیز نماینده اروپایی است که از همه نظر تابع و وابسته به سیاست‌های آمریکا است و نباید چندان سفر وی را جدی گرفت و مراقب دام و نقشه جدید اروپا در مورد ایران بود.