هر چه قدر به انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 نزدیک تر می شویم گمانه زنی ها برای نامزدهای احتمالی بیشتر می شود.
اخبار سیاسی- این روزها با اینکه اصلاح طلبان در عملکرد مجلس دهم و با لیست امید کارنامه قابل قبولی ارائه ندادند و بسیاری از حواشی به وجود امد مجلس را به نو اصولگرایان واگذار کردند و به فکر انتخابات 1400 هستند.
به گزارش افکارنیوز، از سوی دیگر بسیاری از بدنه اصلاح طلب هنوز در دولت حسن روحانی حضور دارند و به جای اینکه در این یکسال باقی مانده به دنبال خدمت به مردم باشند سخنان انتخاباتی را بیان کرده و به فکر انتخابات بعد هستند.
از سوی دیگر اما مجلس یازدهم شکل گرفته و امیدها در دل مردم برای کار و خدمت زنده شده تا خدمات نمایندگان ملت کا مردم را شیرین کند.
از اردوگاه اصلاح طلبان این روزها حرف و حدیث های فراوانی به چشم می خورد تا جایی که اختلافات را نمی توان نادیده گرفت.
روزنامه اصلاح‌طلب آرمان مطلبی با عنوان"حضور اصلاح‌طلبانه یا ائتلاف با معتدلین؟ " کرد و به چیستی حضور در انتخابات ۱۴۰۰ پرداخته و در همین راستا از دیدار "مسعود پزشکیان" با لیدر جریان اصلاح‌طلبان خبر داد.
آرمان ملی در گزارش خود می نویسد که " مسعود پزشکیان چهره‌ای است که هم مقبولیت قشر فرهیخته و دانشگاهی را با خود دارد و هم –می‌تواند- از سوی قشر ضعیف و متوسط جامعه مطالبه‌گری کرده و در مقابل احمدی‌نژاد قرار گیرد. از این رو احمدی‌نژاد دیگر نمی‌تواند از شگرد معمول خود استفاده کند چون پزشکیان به‌واسطه سال‌ها حضور در مجلس و اطلاعات بالا به راحتی می‌تواند در مقابل وی بایستد. حمایت اصلاح‌طلبان از وی و دوگانه پزشکیان- احمدی‌نژاد تا حد زیادی می‌تواند اصلاح‌طلبان را به سر منزل مقصود برساند. چنانکه شنیده می‌شود پزشکیان چندی پیش در همین خصوص با رئیس دولت اصلاحات نیز ملاقاتی داشته است. "
از سوی دیگر نیز از چهره هایی مانند حسن خمینی و اسحاق جهانگیری تا محمد جواد ظریف برای انتخابات آینده به عنوان نامزد اصلاح طلبان نام برده می شود که به نظر می رسد هیچ کدام از این چهره ها نیروی کامل جریان اصلاح طلب نیستند.
از سوی دیگر نیز محمدصادق جوادی‌حصار، فعال اصلاح طلب از اختلافات در اردوگاه اصلاح طلبی پرده برداشت و در مصاحبه ای درباره عارف گفت: "پیشنهاد من به آقای عارف به عنوان یک شخصیت متین، منطقی، علمی و کارآمد سیاسی این است که پیش از آن که دیگران به او بگویند شما نباید باشی، خودش از شورایعالی استعفا دهد و اجازه دهد که احزاب فارغ از تعارفات و یا طعنه و کنایه‌های سیاسی فرصت بازنگری بدون هیچ مانع سیاسی، اخلاقی و فرهنگی را پیدا کنند."
به نظر من عمر شورایعالی سیاستگذاری تمام شده است، حتی قبل از انتخابات هم عمر آن تمام شده بود، این شورا در انتخابات اخیر نشان داد که در تصمیم‌سازی خود به عنوان مهمترین رسالتش دچار تناقض است، از یک طرف می‌گوید ما در انتخابات لیست نمی‌دهیم، اما از سوی دیگر می‌گوید در انتخابات شرکت می‌کنیم و از جانب دیگر می‌گوید هر حزبی می‌تواند به صورت مستقل و جداگانه لیست بدهد، لذا این نوع تصمیم‌گیری به معنای اتمام ایفای نقش شورایعالی سیاستگذاری است.
این اختلافات و اسم های مختلف نشان می دهد هرج و مرج در جریان اصلاح طلبی موج می زند.
