«خانواده» گمشده سینمای ایران روی میز «نقد سینما»

هجدهمین قسمت از فصل جدید برنامه «نقد سینما» جمعه شب ۱۶ آبان‌ماه روی آنتن شبکه پنج رفت. در این قسمت از برنامه علاوه‌بر آسیب‌شناسی تصویر «خانواده» در سینمای ایران و بررسی کارنامه پوران درخشنده از منظر نقش خانواده، اهم تحولات سینمای ایران در دهه ۹۰ مورد تحلیل قرار گرفت.

در بخش اول برنامه امیررضا مافی، میزبان آرش خوشخو و سحر عصرآزاد از منتقدان سینمایی بود تا درباره تصویر خانواده در سینمای پوران درخشنده به گفتگو بنشینند. پوران درخشنده کارگردان سینما نیز به‌صورت اینترنتی در این گفتگو مشارکت داشت.

آرش خوشخو در ابتدای این بحث گفت: خانم درخشنده نزدیک به ۳۵ سال است که در سطح اول سینمای ایران حضور دارد و تداوم خیره‌کننده‌ای در این زمینه داشته‌اند. مهمترین ویژگی فیلم‌های او هم این است که همواره برای مردم عادی فیلم ساخته است و نگاه جشنواره‌ای به این حوزه ندارد.

وی افزود: خیلی از مشکلات جامعه ایران در فیلم‌های خانم درخشنده بازتاب داشته است. شاید نتوان تک فیلم‌های ایشان را شاهکار دانست اما در مجموع کارنامه‌ای قابل توجه در زمینه پرداختن به مسائل اجتماعی داشته‌اند. از مواد مخدر و طلاق گرفته تا خیانت در زندگی زناشویی و کودکان کار و حتی معلولیت‌های جسمی و تعدی‌های جنسی. همه این موارد در فیلم‌های خانم درخشنده منعکس شده است و می‌توان مجموع آثار ایشان را مجموعه‌ای از معضلات جامعه ایرانی از دهه ۶۰ تا به امروز دانست. از این منظر خانم درخشنده جایگاهی یکه در سینمای اجتماعی ایران دارند.

سحر عصرآزاد نیز در ابتدای صحبت‌های خود درباره سینمای پوران درخشنده گفت: پوران درخشنده به‌عنوان یک فیلمساز زن در سه دهه فعالیتی که داشتند، تنوع قابل توجهی در آثارشان بابت پرداختن به اقشار و معضلات گروه‌های مختلف جامعه داشته‌اند. اینکه به‌واسطه اینکه فیلمساز زن هستند، روی معضلات زنان متمرکز نشده‌اند را هم از وسعت نگاه ایشان می‌دانم. اینکه در مفهوم کلی به «انسان» در آثارشان توجه داشته‌اند که این انسان در سنین و موقعیت‌های مختلف قابل تعریف بوده است.

وی افزود: نگاه خانم درخشنده به خانواده ایرانی هم از نکات قابل توجه و غالباً روایت‌های‌شان بر بستر خانواده شکل گرفته است. به نظر می‌رسد خانم درخشنده وقتی موضوعی را انتخاب می‌کنند، آنقدر موضوع برایش حائز اهمیت می‌شود که دیگر خود را درگیر حواشی ساختاری و فرم‌های هنری‌تر نمی‌کند تا بتواند مخاطب گسترده‌تر و عام‌تری داشته باشد.

در این بخش از برنامه پوران درخشنده در پاسخ به سوال امیررضا مافی مبنی‌بر اینکه چگونه به‌رغم نمایش معضلات در فیلم‌ها، مخاطب با ناامیدی و تلخی بی‌پایان در فیلم‌ها رها نمی‌شود، گفت: فکر می‌کنم باید به یک اعتماد به‌نفس برسیم و در همین راستا تلاش می‌کنم شخصیت‌های داستان‌هایم را رها نکنم. اگر معضلی را مطرح می‌کنم، معتقدم این معضل باید در بستر جامعه روایت و در قالب خانواده دیده شود. یک کاراکتر باید به اعتماد به‌نفس لازم برای تغییر شرایطش برسد. به همین دلیل همواره معتقدم در روایت‌هایم باید امید وجود داشته باشد.

وی در ادامه با نام بردن برخی از مهمترین فیلم‌های کارنامه خود بیان کرد: در همه این آثار یک انسان وقتی متوجه معضلی در زندگی‌اش می‌شود، همزمان درمی‌یابد که باید در مواجهه با این معضل خود را توانمند کند و قرار نیست خودش را تمام‌شده فرض کند.

درخشنده افزود: معتقدم «اعتماد به نفس» مهمترین چیزی است که امروز همه ما به آن احتیاج داریم و آنچه پدر و مادر باید در زندگی به ما هدیه بدهند همین اعتماد به نفس است تا ما بتوانیم مسیر سخت زندگی را طی کنیم و مهارت‌های زندگی را هم یاد بگیریم. باید یاد بگیریم در زندگی «نه» هم بگوییم. این‌ها همه مسائلی است که در فیلمسازی به آن‌ها فکر می‌کنم و اصلاً قصد نمایش صرف سیاهی‌ها نیست. می‌خواهم به آنچه «سیاهی» است، نوری بتابانم تا شاید دیگر سیاه نباشد.

در ادامه آرش خوشخو درباره تصویر «خانواده» در سینمای دهه ۹۰ ایران گفت: فکر می‌کنم از دهه ۸۰ نوعی واگرایی در تصویر خانواده در سینمای ایران به‌وجود آمد. از جایی به بعد شاهد خانواده‌های در هم شکسته و مردان و زنانی بودیم که مدام از هم دورتر و دورتر می‌شوند. در این موج فیلم‌های خوبی هم ساخته شد مانند فیلم‌های اصغر فرهادی که قطعاً آثار خوبی هستند اما این موج تمام سینمای خانوادگی را در برگرفت و به جایی رسیده‌ایم که امروز تصویر «پدر» در سینمای‌مان به‌طور کامل مخدوش و دیگر «پدر خوب» در سینمای ایران کم‌یاب شده و این اتفاق بسیار بدی است و مکافات خودش را هم به همراه خواهد داشت.

خوشخو ادامه داد: شاید شرایط اجتماعی و اقتصادی سینماگران ما را به این سمت سوق داده و شاید تحسین‌های آن سوی آبی‌ها و برخی داخلی‌ها موجب شده باشد که برخی سینماگران به این سمت گرایش پیدا کنند. اما این یک واقعیت است که ما سینمای خانوادگی‌ای که بتواند حس پیوستگی و هم‌بستگی میان اعضای خانواده به‌وجود بیاورند را تقریباً از دست داده‌ایم.

در بخش دیگری از برنامه آرش خوشخو خطاب به پوران درخشنده این سوال را مطرح کرد که آیا فیلم‌هایی که مبتنی‌بر معضلات و مشکلات جامعه ایرانی ساخته است، با مخاطب جهانی هم ارتباط برقرار کرده است؟ درخشنده در پاسخ به این پرسش گفت: اتفاقاً برای خودم جالب است. نسبت به فیلم‌هایی مانند «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند» و یا «زیر سقف دودی» در دیگر کشورها گویی یک نگاه مشترک وجود دارد. به این فیلم‌ها در استرالیا همان‌طور نگاه می‌شود که در ایران. آنجا هم درباره همین دغدغه‌ها در انجمن‌های اولیا و مربیان صحبت می‌کردند. همین زاویه نگاه را در هند و کانادا هم دیدم. این موضوعات، موضوعاتی جهانی است.

وی با تأکید بر تجربه استقبال مشابه از فیلم « هیس دخترها فریاد نمی‌زنند » در کشورهای مختلف ادامه داد: خاطرم هست یک خانم نویسنده آمریکایی به من می‌گفت من هم همین مشکل را در زندگی شخصی‌ام داشته‌ام و تا زمانی که پدر فوت نکرد، نتوانستم تجربه‌ای را که داشته‌ام، تبدیل به کتاب کنم. برای او جالب بود که در یک فیلم ایرانی به این موضوع پرداخته شده است.

درخشنده با اشاره به تجربه تازه خود در حوزه فیلمسازی هم گفت: فیلم «هیس پسرها گریه نمی‌کنند» هم از آن داستان‌هایی دارد که در همه جای دنیا وجود دارد. حالا شاید برخی موضوعات در کشور ما تابوتر باشد اما اصل این معضلات، معضلاتی جهانی است.

در این بخش امیررضا مافی با اشاره به موج فمنیسم افراطی در آثار برخی فیلمسازان زن، از دلیل فقدان این نگاه در آثار پوران درخشنده پرسید که درخشنده در پاسخ عنوان کرد: فکر می‌کنم انسان‌محور بودن در فیلم‌ها خیلی بیشتر کمک می‌کند تا ما بتوانیم تعادل و تغییر به‌وجود بیاوریم، تا اینکه بخواهیم زنان را در موقعیتی برتر قرار بدهیم و دیگران را نادیده بگیریم.

سحر عصرآزاد در ادامه بحث گفت: نگاه آسیب‌شناسانه نسبت به مقوله خانواده در فیلم‌های معاصر ما نیز وجود دارد اما آنچه باعث شده به نظر برسد این تصویر تلخ و تراژیک‌تر از گذشته شده است، به مسئله وام‌داری محض آثار به واقعیت برمی‌گردد. یکی از راه‌های رفع این مساله همین نقطه‌نظر و جهان‌بینی خانم درخشنده است. این دیدگاه و دیدگاه‌های مشابه می‌تواند به‌شدت متعدد و متکثر هم باشد.

وی افزود: صرف طرح موضوع یک آسیب در یک فیلم نمی‌تواند نقطه قوت و یا ضعف یک فیلم قلمداد شود. آنچه حائز اهمیت است، نوع مواجهه با موضوع آسیب و یا گسست در کانون یک خانواده است. الگوی خانواده‌ای که امروز در ذهن داریم، در آثار تصویری‌مان آنقدر خدشه‌دار شده است که وقتی در یک فیلم به آن پرداخته می‌شود، برای همه‌مان صورت نوستالژی پیدا می‌کند! چراکه در زمان حال تجربیات واقعی ما از زندگی تداعی‌کننده چنین الگویی نیست.

در ادامه امیرضا مافی به جایگاه «خانواده» و اهمیت و قداست آن در سینمای آمریکا و غفلت از آن در سینمای ایران اشاره کرد که آرش خوشخو در تکمله آن گفت: در سریال‌های آمریکایی بعد از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹، شاهد نشانه‌هایی از این بحران بودیم. بحث فقر، مواد مخدر و بزهکاری‌های اجتماعی در آثار مطرح می‌شد که شاخص‌ترین آن‌ها «بریکینگ بد» بود. در همین سریال اما گویی «خانواده» را سوای از این معضلات نگه داشته‌اند. حتی خانواده نابه‌هنجاری هم اگر در اثر به‌تصویر درمی‌آید باز هم هسته اصلی آن به‌شدت حائز اهمیت و گویی تفاهمی در این زمینه شکل گرفته است.

وی افزود: در سینما شاید نمونه‌های متفاوتی مانند «جوکر» باشد که به مفهوم خانواده در آن حمله می‌شود اما در سریال‌ها عموماً این نگاه نسبت به کانون خانواده حاکم است. این نگاه در انیمیشن‌ها که مخاطبان کودک و نوجوان دارنند، بسیار بیشتر هم موردتوجه قرار می‌گیرد. لااقل در آثاری که من دیده‌ام، معمولاً خانواده را از معرض هر نوع تعدی، دور نگه می‌دارند.

پوران درخشنده در بخش پایانی این بحث تأکید کرد: اکثر فیلم‌های من، فیلم‌های خانوادگی هستند و تمامی افرادی که در یک خانواده قابل تعریف هستند، در این آثار حضور دارند به همین دلیل زنان حضوری پررنگ در فیلم‌های بنده دارند. خانواده از نگاه بنده مکان مهم و ارزشمندی است که باید آن را جدی بگیریم. نقش «پدر» در خانواده‌های سینمای ایران مغفول مانده و کمتر فیلمی می‌بینیم که «پدر» در آن‌ها نقش جدی داشته باشد. پدرها در فیلم‌های ما صرفاً نان‌آور هستند و هیچگاه به او نزدیک نمی‌شویم. این یک خلا در سینمای ما است.

مرور اخبار سینما؛ از اکران آنلاین تا جشنواره «فجر»

در ادامه برنامه «نقد سینما» شب گذشته و در میز مرور اخبار، علیرضا مرادی، میزبان علی زادمهر خبرنگار سینمایی بود تا درباره وضعیت اکران آنلاین فیلم‌های سینمایی در شرایط تعطیلی سالن‌های سینما به گفتگو بنشینند.

زادمهر در این بخش با تأکید بر اینکه در شرایط کرونایی تنها بستر دسترسی به فیلم‌های سینمایی «اکران آنلاین» است، درباره استقبال از فیلم‌های عرضه شده در این بستر گفت: استقبال تا به امروز بد نبوده و غیر از دو سه فیلم شاخص که فروش بسیار خوبی داشتند، باقی آثار هم در حد متوسط فروش قابل‌قبولی داشته‌اند.

این خبرنگار سینمایی در ادامه به صورت فهرست‌وار اهم معضلاتی را که به چرخه اکران آنلاین آسیب وارد کرده است، مرور کرد.

وی با اشاره به فیلم « آبادان یازده ۶۰ » به‌عنوان تازه‌ترین فیلم عرضه‌شده در اکران آنلاین، به ظرفیت‌های این فیلم برای جذب مخاطب اشاره کرد.

علی زادمهر در ادامه این گفتگوی خبری درباره فیلم‌هایی که شانس معرفی برای نمایندگی سینمای ایران در جشن اسکار ۲۰۲۱ را دارند به سه فیلم «خورشید» مجید مجیدی، «درخت گردو» محمدحسین مهدویان و «جنایت بی‌دقت» شهرام مکری اشاره کرد که هر سه قرار است اکران یک هفته‌ای داشته باشند تا شرایط قانونی معرفی به اسکار را به‌دست بیاورند.

این خبرنگار سینمایی در بخش پایانی به ارائه توضیحاتی درباره آخرین خبرهای مرتبط با جشنواره فیلم فجر پرداخت و گفت: در حال حاضر دو گزینه به‌صورت جدی در این زمینه مطرح است؛ یکی برگزاری فیزیکی جشنواره در موعد مقرر یعنی بهمن ماه امسال است و دیگری برگزاری با تأخیر در اردیبهشت‌ماه سال آینده. نکته مهم در این زمینه هم امکان رعایت پروتکل‌های بهداشتی است.

دهه ۹۰؛ دهه تحول سینمای ایران

در دومین میز تخصصی «نقد سینما» شب گذشته، امیررضا مافی میزبان جواد نوروزبیگی و منصور لشگری‌قوچانی از تهیه‌کنندگان سینما بود تا درباره اهم تحولات سینمای ایران در دهه ۹۰ به‌گفتگو بنشینند.

جواد نوروزبیگی در ابتدای این بحث درباره مهمترین تحول سینمای ایران در دهه ۹۰ گفت: تقریباً از سال ۹۱ بود که ورود صنعت دیجیتال به حوزه فیلم‌سازی و نمایش فیلم در سالن‌ها، مهمترین تحول را در سینمای ایران رقم زد. این تحول در شکل‌گیری محتواهای جدید و رویاهایی که شاید یک کارگردان در دوره نگاتیو نمی‌توانست به‌راحتی به آن‌ها برسد، هم به‌واسطه این تحول عملی شد.

وی افزود: به تبع همین تحول، همه چیز در سینما تغییر کرد و شکل تازه‌ای به خود گرفت. فعالان سینما هم خیلی سریع خودشان را با شرایط جدید هم‌سان کردند و توانستند سینمای ایران را متحول کنند. در حال حاضر هم فکر می‌کنم از نظر تکنولوژی سینما، نسبت به جهان، چیزی کم نداریم.

این تهیه‌کننده ادامه داد: این تحول در کمیت تولیدات سینمای ایران تأثیر چندانی نداشت اما در سرعت و محتوای آثار تغییراتی داشتیم و در مجموع معتقدم کیفیت آثار بهبود پیدا کرد.

لشگری‌قوچانی اما صحبت‌های خود را با مخالفت با نظر جواد نوروزبیگی آغاز کرد و گفت: سینمای ما با نزدیک به ۱۰ سال تأخیر نسبت به سینمای جهان، دیجیتالی شد. این تحول حسن‌هایی داشت که آقای نوروزبیگی اشاره کردند و با آن موافقم اما معتقدم بزرگ‌ترین لطمه را هم این اتفاق به سینمای ما زد و آن اینکه دیگر صبر و حوصله‌ای در تیم‌های فیلم‌سازی و تولید ما نیست.

وی افزود: فیلم زمانی فیلم می‌شود که در مرحله فیلم‌نامه گروه فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و کارگردان برای تحقیقات مقدماتی وقت بگذارند و نسبت به پدیده مدنظرشان شناخت پیدا کنند. این اتفاق در سینمای ایران کم‌رنگ شده و گویی گرفتار یک رقابت در تولید شده‌ایم. انگار همه می‌خواهند فیلم تولید کنند و دیگر به اینکه چه می‌خواهند تولید کنند فکر نمی‌کنند. این اتفاق محدود به سینمای ایران نیست و در سینمای جهان هم شاهد از بین رفتن این صبر هستیم.

این تهیه‌کننده ادامه داد: کارگردانی ایده‌ای را نزد من آورد که خیلی هم علاقه داشتم فیلمی درباره‌اش بسازم اما اصلاً صبر و حوصله نداشت و چون می‌خواست فیلمش به جشنواره برسد، نتوانست تحمل کند و رفت! به‌جای آنکه من به‌عنوان تهیه‌کننده نگران طولانی‌شدن کار و هزینه‌هایش باشم او عجله داشت!

لشگری‌قوچانی «کرونا» را هم دیگر پدیده‌ای دانست که مانند «دیجیتال» سینمای ایران را در دهه ۹۰ متحول کرد و درباره آن توضیح داد: در این شرایط کرونایی که می‌دانیم امکان اکران فیلم وجود ندارد، از ابتدای سال به‌صورت میانگین، یک روز درمیان یک پروانه ساخت صادر شده است! این یعنی چی؟ جالب اینکه دربرخی از این آثار نویسنده و کارگردان و تهیه‌کننده هم یک نفر است. به نظرم اتفاق بدی برای سینمای ایران در حال وقوع است.

نوروزبیگی در این بخش گفت: اگر امروز صبر و حوصله‌ای نیست، این یک مسئله شخصی برای افراد است و معتقدم ربطی به روند تحولات ندارد. تکنولوژی آمده است که کارها را راحت‌تر کند و زودتر به اهداف برسیم.

این تهیه‌کننده سینما در پاسخ به این پرسش مافی مبنی‌بر اینکه «نظرتان درباره آن‌هایی که معتقدند فیلمسازی با نگاتیو بیشتر به مفهوم سینما نزدیک‌تر بود، چیست؟» بیان کرد: چندان قائل به این نگاه نیستم. من همه این دوره‌ها را طی کرده‌ام. از دهه ۷۰ در سینما فعالم و سختی‌ها و لذت‌های نگاتیو را هم پشت‌سر گذاشته‌ام. امروز هم شرایط اینگونه نیست که ما هیچ سختی‌ای نداشته باشیم. اگر من با ۱۱۰ حلقه نگاتیو ۴۰۰ تا ۴۵۰ دقیقه راش مفید برای یک فیلم می‌گرفتم، امروز می‌توانم ۴ هزار دقیقه راش بگیرم. این یعنی از نظر کیفی دست من بازتر شده است و شرایط بهتری برای تولید وجود دارد.

لشگری‌قوچانی با تأیید این بخش از صحبت‌های نوروزبیگی اظهار کرد: دیجیتال اساساً دنیای دیگری به‌همراه خود آورده و روند کارها را بهبود بخشیده است. در عین حال معتقدم جهان امروز سرعتی به‌خود گرفته که دیگر حوصله تحقیق، مطالعه و شناخت را از آدم‌ها حتی در زندگی‌های شخصی‌شان گرفته و تأثیر این شرایط بر سینمای ایران به‌نظرم بسیار مشهود است.

نوروزبیگی در پاسخ به این دیدگاه لشگری‌قوچانی که «دیجیتالی شدن باعث افت محتوای فیلم‌های سینمای ایران شده است» توضیح داد: ما در همین دهه ۹۰ فیلم‌های بسیار خوبی داشتیم که پیش از این در سینمای ایران ساخته نمی‌شد. در همین دهه ۹۰ ما توانستیم اسکار بگیریم. چند فیلم سینمای ایران موفق به دریافت خرس برلین و نخل کن شدند. همه این دستاوردها به دلیل محتوای آثار ما بوده است.

در بخش دیگری از این گفتگو مافی درباره تغییر دولت‌ها در دهه ۹۰ و تأثیر آن بر سینمای ایران پرسید که لشگری قوچانی در پاسخ گفت: چه در دوران آقای احمدی‌نژاد و چه در دوران آقای روحانی، هیچیک از دولت‌ها دغدغه فرهنگ نداشتند و به همین دلیل در هر دو دوره، مدیران مسیر خود را رفته و سینما هم مسیر خود را طی کرده، فیلم خوبی هم اگر در این دوره‌ها تولید شده، که شده، محصول جوشش هنرمندان بوده است نه کمک دولت‌ها.

نوروزبیگی هم در این زمینه گفت: به نظر می‌رسد در دهه ۹۰ ساختارهای دولتی ما حجیم‌تر شده‌اند اما توانایی‌شان کمتر شده است. بخش خصوصی سینمای ایران را در دهه ۹۰ نجات داد و افتخار آفرید.

وی درباره حمایت‌های دولت هم تأکید کرد: دولت نمی‌تواند حمایتی نکند و در راستای اهداف کلانی که دارد حتماً باید حمایت‌هایی هم داشته باشد. دولت می‌تواند نظارت‌های خود را کمتر کند و بیشتر در زمینه تأمین زیرساخت‌ها متمرکز شود.

این تهیه‌کننده مشخصاً بر لزوم حذف فرآیند صدور پروانه ساخت تأکید کرد و گفت: اگر در تولید فیلم رشد داشته‌ایم، در بخش‌های دیگر هم نباید در ساختارهای سنتی باقی بمانیم. مسولیت‌پذیری امروز در همه تهیه‌کنندگان وجود دارد. اینکه عده‌ای فکر کنند می‌توانند فکر من و راه من را مدیریت کنند، این غلط است. من راهم را بلدم و تحولات سینمای ایران را هم رصد می‌کنم. اینکه این فرآیند هیچ تغییری نکرده و همچنان بر مسیر سابق خود اصرار دارد، به نظر دیگر تأثیری هم در سینمای ایران ندارد.

لشگری‌قوچانی هم در این زمینه گفت: من با کلیت این فرآیند مشکل دارم و معتقدم حتی اگر پروانه ساخت هم حذف شود، فیلم‌ها در مرحله پروانه نمایش با مشکل مواجه می‌شوند. به جای فضای پلیسی و امنیتی در حوزه پروانه ساخت و نمایش بهتر است اتفاقی در حوزه محتوا و فیلمنامه‌نویسی سینمای ایران رخ دهد. سازوکار فعلی نه فقط جلوی رانت را نگرفته که باعث بیشتر شدن فضای رانتی در سینمای ایران شده است.

وی افزود: مدیران ما افرادی نیستند که دغدغه تحول فرهنگی داشته باشند، بلکه صرفاً می‌خواهند دوره مدیریتی خود را طی کنند و بروند.

این تهیه‌کننده سینما تأکید کرد: همان‌طور که در زمینه سینماسازی نیاز به تأمین زیرساخت‌ها از سوی دولت داریم، در زمینه اندیشه‌ای هم سینما نیاز به زیرساخت دارد. باید فضایی را فراهم بیاوریم که اهل فکر و اندیشه بتوانند وارد میدان شوند و کار کنند.

اتحاد تهیه‌کنندگان بحث دیگری بود که لشگری قوچانی به‌عنوان یک اتفاق مبارک در سینمای ایران به آن اشاره کرد و نوروزبیگی درباره آن گفت: هرچند خودم تهیه‌کننده هستم اما هنوز بهانه جدال‌ها و اختلافات در میان تهیه‌کنندگان را نمی‌دانم. اگر محور اختلافات سینماست که تکلیف سینما مشخص است اما اگر اختلافات ریشه شخصی دارد، معتقدم باید جای دیگری آن را برطرف کنند. به نظر هم می‌رسد بخشی از این اختلافات چنین ریشه‌ای داشته است و همین نگاه هم در مقطعی حتی خانه سینما را به تعطیلی کشاند. متأسفانه هنوز که هنوز است و در شرایط بحرانی امروز، صنف جایگاه خود را پیدا نکرده است.

وی تأکید کرد: به‌عنوان یک تهیه‌کننده هیچگاه به این دعواها تن نمی‌دهم. من راه خودم را می‌روم و توجهی ندارم فلان اتحادیه و انجمن چه می‌گوید. صرفاً تلاش می‌کنم مراعت صنفم را بکنم اما به آن‌ها تعلق خاطری ندارم، چراکه آن‌ها هم به من تعلق خاطری ندارند. اساساً این صنوف به چه کسی تعلق خاطر داشته‌اند؟ اخیراً یکی از بازیگران ما سر صحنه فیلمبرداری فوت کرد، چه کسی به او تعلق خاطر نشان داد؟

نوروزبیگی در پاسخ به این پرسش مافی که در این موارد صنف چه باید بکند هم توضیح داد: حمایت صنف از هر جهت باید متوجه چنین عضوی باشد، نه اینکه صرفاً بیانیه تسلیت صادر کنند. این حمایت باید مالی و معنوی باشد. وقتی صحبت از ۵ هزار عضو خانه سینما می‌کنیم، این آمار اصلاً آمار کوچکی نیست. این اعضا متمرکز در پایتخت هم هستند و پراکنده نیستند. این اعضا باید از نظر بیمه و دغدغه‌های معیشتی تأمین باشند.

فرآیند ورود نیروهای انسانی تازه‌نفس به سینما در دهه ۹۰ سرفصل دیگری در این گفتگو بود که نوروزبیگی درباره آن گفت: با ورود دیجیتال به سینمای ایران خیلی از بزرگانی که آشنا با این شرایط نبودند، طبیعتاً کنار رفتند و نسل جدیدی وارد میدان شدند. از نظر نیروی انسانی به نظرم سینمای ایران شرایط متحولی را در دهه ۹۰ داشت و تولیدات به اندازه‌ای زیاد شده است که کماکان نیاز به نیروهای جدید هم دارد. باید بیشتر روی استعدادها کار کنیم.

در بخش دیگر لشگری‌قوچانی درباره « اکران آنلاین » گفت: زیرساخت لازم در این زمینه هنوز به‌وجود نیامده و بخش مربوط به حاکمیت هم به چند پلتفرم محدود واگذار شده است. وقتی من برای حجم اینترنت پول پرداخت می‌کنم، اساساً صحبت از پدیده‌ای به اسم قاچاق در فضای مجازی به‌نظرم معنایی ندارد. زیرساخت لازم در این زمینه را وزارت ارشاد و وزارت ارتباطات باید به‌وجود بیاورند و به شرایطی برسیم که از محل فروش حجم اینترنت، درآمد تهیه‌کننده هم تأمین شود.

وی افزود: معتقدم اگر چنین زیرساختی به‌وجود نیاید، همین فسادی که در مقطعی در سینمای ایران شاهد بودیم که به نیروهای انسانی ما هم لطمه وارد کرد، در فضای اکران آنلاین هم تکرار می‌شود.

اهمیت تدوین؛ چیزهایی که نباید در قاب بماند

بخش پایانی برنامه شب گذشته «نقد سینما» به آموزش فیلمسازی بهروز افخمی اختصاص داشت که مباحث این بخش ادامه‌ای بر مباحث برنامه قبل با موضوع «اهمیت تدوین در فیلمسازی» بود.

افخمی بحث خود را با پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان درباره اهمیت قاب‌بندی و زاویه دوربین در مرحله کارگردانی آغاز کرد و گفت: تنها باید چیزهایی را در یک قاب بگنجانیم که برای تعریف داستان به آن نیاز داریم و هر آن چیزی که به کار داستان و روایت موضوع‌مان نمی‌آید را باید از کادر خارج کنیم. این قاعده‌ای قدیمی برای دکوپاژ و تقطیع است.

وی در این زمینه به مرور برخی خاطرات و تجربیات خود در زمینه انتخاب لوکیشن و قاب‌بندی در فیلمسازی پرداخت.

امیررضا مافی نیز در این بحث به تفاوت رویکرد افخمی در کارگردانی دو فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و «روباه» پرداخت که افخمی در توضیح این تفاوت به تفاوت جنس داستان این دو فیلم اشاره کرد.

افخمی در بخش دیگری از گفتگو درباره انتخاب نماهای یک موقعیت بر نقش «سلیقه» کارگردان تأکید و بیان کرد: ما خیلی از چیزها را می‌توانیم یاد بدهیم. کتاب «تکنیک تدوین فیلم» کال رایس را می‌توانیم بخوانیم که مرجع همه تدوینگران بوده است و اصول تدوین را یاد می‌دهد اما با خواندن آن کتاب، کسی فیلمساز خوبی نمی‌شود. آخرش مهم این است که آیا شما روحیه، سلیقه و استعداد مناسبی برای داستان‌گویی داری یا خیر.

افخمی در ادامه این بحث به سنت قسمت‌های قبلی « نقد سینما » به‌صورت مصداقی به بازخوانی تأثیر تدوین در آثار شاخص برخی فیلمسازان مطرح تاریخ سینما پرداخت و نکاتی درباره سبک کارگردانی هر یک از آن‌ها مرور کرد.

برنامه «نقد سینما» به تهیه‌کنندگی یوسف بچاری جمعه شب‌ها ساعت ۲۲ از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.