واکنش ها درباره فیلم «شهرک» با بازی ساعد سهیلی

واکنش‌های مثبت و منفی به فیلم «شهرک» ساخته علی حضرتی با بازی ساعد سهیلی را در ادامه بخوانید:
حسین لامعی(منفی):« سینمای ایران ، سینمای «ایده»هاست. یک نفر در جایی، به گمانش «ایده‌ی جالبی» به ذهنش رسیده؛ یا در جایی ایده‌ی باحال و بامزه و بِفروشی را می‌شنود؛ و یا به گمانش یک ایده‌ی عمیق و فلسفی «کشف» کرده است، و آن ایده را برای چند نفر از رفقا و خانواده تعریف می‌کند، و آن‌ها هم برایش سوت و کف می‌زنند و او هم ذوق‌زده می‌پّرد و آستین را بالا می‌زند که فیلم بسازد! و می‌سازد! راستی‌راستی فیلمِ بلندِ سینماییِ داستانی می‌سازد! تنها بر اساس یک ایده؛ آن هم ایده‌ای خام و پادرهوا... نه دوستان! نه عزیزان! سینما را بیش از این به سُخره نگرید؛ اسم این کارها، هرچه باشد، فیلمسازی نیست. برای فیلم ساختن، اول باید «فیلمنامه»ای درست و دقیق و کامل و منسجم و چندبُعدی داشت؛ باید درام فهمید، شخصیت‌پردازی دانست، دیالوگ‌نویسی بلد بود، باید لحظه‌ی سکوت و سکون و کلام را دانست و ده‌ها کارِ بدیهیِ دیگر... با «ایده» که نمی‌شود فیلم ساخت‌. آن هم یک فیلم بلند داستانیِ سینمایی!.. فیلم سینمایی «شهرک»، دقیقا چنین فیلمی‌ست. یک فیلم کُند و کشدار و فِیک و تقلّبی، فاقد هرگونه فیلمنامه، و فاقد هیچ‌مدلی از درام و شخصیت‌پردازی و دیالوگ‌نویسی، که تنها بر اساس یک ایده ساخته شده. و فیلمبردار کاربلد و درجه‌اولی مثل «علیرضا برازنده» را هم آورده‌اند، که این ایده را، تصویر کند! «علیرضا برازنده»ای که سال‌هاست در این سینما، دیگر فقط یک فیلمبردارِ صِرف نیست؛ بلکه «آچارفرانسه» است! هم فیلمبردارِ کارهاست، و هم کارگردان کارها! میاوردندش تا یک‌تنه پروژه‌ها را جمع می‌کند!.. این است سینمای ایران! سینمایی که در آن، بدونِ فیلمنامه و حتی بدونِ کارگردان؛ تنها با یک ایده‌ی خام+علیرضا برازنده، می‌شود فیلم بلندِ داستانی ساخت! خنده‌دار است... و شاید، گریه‌دار است...

واکنش ها درباره فیلم «شهرک» با بازی ساعد سهیلی



شاهین شجری کهن(مثبت): «شهرک»  یک نمونه قابل‌بررسی از تنوع و تکثر در پرداخت روایی آثار سینمایی است. یک درام روان‌کاوانه با مایه‌های فلسفی که اجرای پخته و ماهرانه‌ای دارد و از سوژه‌ای سخت و حساس، یک روایت سینمایی متوازن و درگیرکننده ارائه می‌دهد. شهرک با داستانی که در دقایقی روی مرز واقعیت و خیال حرکت می‌کند و قطعیت واقعیت محض را به چالش می‌کشد روایتگر داستانی درباره سینما و مفهوم بازنمایی و بازی است و در واقع یک فیلم در فیلم محسوب می‌شود که بازیگرانش را در جایگاهی مبهم به آدم‌هایی جز آنچه هستند تبدیل می‌کند و آنها را در موقعیتی ساختگی به جست‌وجوی واقعیت وامی‌دارد. حضرتی با این فیلمش نشان می‌دهد که دغدغه سینما برایش جدی‌تر از گذشته شده و می‌خواهد برای مخاطبان گسترده‌تری فیلم بسازد. شهرک با اینکه ضعف‌هایی در طراحی روند روایی داستان و حفظ پیوستگی موقعیت‌های دراماتیک دارد، با پایان غافلگیرکننده و چند سکانس چشم‌نواز و البته موضوعی متفاوت، پیشنهادی جذاب به‌خصوص برای دوستداران بازیگری است و پرسش‌هایی جدی درباره محدوده حرکت بازیگر و میزان آمیختگی‌اش با نقش مطرح می‌کند که شاید یکی از قدیمی‌ترین سؤال‌های بی‌جواب تاریخ سینما باشد.